موضوع: "آنتی ابلیس"

بی حجابی را باید از طریق بازیگران سینما در ایران رواج داد

نقشه دشمن چیست؟!

رابرت مورداک صاحب صدها شبکه ماهواره ای و انواع مجلات جنسی غول رسانه ای صهیونیستها می گوید:

بی حجابی را باید از طریق بازیگران سینما در ایران رواج داد چون مردم ایران بشدت احساساتی هستند و پیروی می کنند.

 دقیقا بهمین خاطر است که سیاست غالب امروز سینمای ایران بر برهنگی و بیحجابی با انتخاب بازیگران دختر جوان و زیبا رو متمرکز شده است.

پله های ترقی در سینمای ایران با خوشکل بودن بسیار سریع پیموده میشود. کافیه دختر جوانی زیبا باشد بهترین نقش را به او میدهند تا مخاطب بیشتری جذب فیلم شود و این دقیقا همان سیاست سینمای هالیوود غرب است.

 آن ضربه ای که میخوریم اینجاست. وقتی دختران جوان جامعه پای این سریالها و فیلمهای داخلی می نشینند این بازیگران بی حجاب را الگوی خودشان انتخاب می کنند و اینگونه فساد و بی حجابی روز به روز در جامعه بیشتر میشود .

راهی که میرویم بر اساس نقشه ای است که دشمنان ما طراحی کرده اند و ما هم ساده لوحانه و با سرعت تمام این مسیر را طی می کنیم. غافل از اینکه پایان این مسیر قتلگاه ماست.

 

لطفاً با شکم به لگد آمریکا نکوبید!

مسئولان هسته‌ای کشورمان می‌گویند حتی اگر آمریکا هم از توافق هسته‌ای عقب‌نشینی کند اما اروپایی‌ها در آن بمانند، ایران احتمالاً باز هم به آن پایبند خواهد بود!
ترجمه این دیدگاه به زبان غیردیپلماتیک و همه‌فهم، آن است که در چالش هسته‌ای با شکم خود محکم به لگد آمریکا می‌کوبیم و حتماً به ملت نیز گزارش می‌دهند که ضربه محکمی به آمریکا زده‌ایم، اما توضیح نمی‌دهند که این ضربه از نوع خودزنی بوده است.

متأسفانه دولتمردان تاکنون نیز درباره برجام گزارش‌هایی از همین دست به ملت داده‌اند؛ به‌عنوان‌مثال بعد از توافق هسته‌ای با صراحت به ملت اعلام کردند: می‌دانید این توافق یعنی چه؟ یعنی تمام قدرت‌های بزرگ جهان در مقابل ایران تسلیم‌شده‌اند!

پایبندی ما به برجام بعد از خروج آمریکا یعنی ما به خاطر پایبندی به برجام علاوه بر انبوه امتیازاتی که داده‌ایم ناچاریم به همه تعهدات دیگر ازجمله بازرسی‌های منحصربه‌فرد و محروم بودن از صنعت هسته‌ای تن بدهیم، چرا؟ چون به برجام پایبندیم! اما آمریکا اولاً نباید به هیچ یک از تعهدات برجامی خود عمل کند چون از برجام خارج ‌شده است و تعهدی ندارد و ثانیاً؛ تمام بدعهدی‌هایی که تاکنون داشته است هم موجه قلمداد می‌شود.

این فرمول در یک‌کلام به معنای زدن چوب حراج بر منافع ملی است؛ پایبندی اروپا به برجام در صورت خروج آمریکا به شوخی شبیه است چون تحریم‌های اساسی از جانب آمریکاست و خود آقایان بارها تأکید کرده‌اند که اروپایی‌ها از ترس جریمه آمریکا حاضر به تبادل تجاری با ما نیستند. همین هفته قبل فرانسوی‌ها پیشنهاد «مکمل برجام» را دادند تا محدودیت برنامه موشکی کشورمان هم در برجام گنجانده شود.

این فرمول با کدام عقل سلیم قابل توجیه است؟ این فرمول در یک‌کلام به معنای چوب حراج بر منافع ملی است و به هیچ‌کس هم اجازه نقد و اظهارنظر نمی‌دهند. متأسفانه صدا و سیما هم با تریبون یک‌طرفه‌ای که در اختیار آقایان می‌گذارد مانع روشن شدن و تبیین حقایق برای مردم می‌شود که به نظر می‌رسد از بیم قطع بودجه باشد و باید برای آن فکر اساسی کرد که خارج کردن بودجه صدا و سیما از اختیار دولت تنها راه ممکن است.
حسین شریعتمداری

 

میانمار و چالش تصویر رومانتیک از مکاتب

آنچه امروز در میانمار می‌‌گذرد بیش از هر چیز خوشبینی نسبت به مواضعمان از هر دست که باشند را به چالش می‌‌گیرد.

ما عادت داریم راه‌‌کارهای بزرگی برای حل مسائل بشری پیشنهاد کنیم و برای این کار با اتکا به نیروی خیالمان تصویرهای رؤیایی بسازیم. جنگ‌‌ها و جنایت‌‌ها در شکستن این تصویرهای رؤیایی بهترین خدمت را به ما می‌‌کنند.

تازه به اینجا هم که رسید با تفکیک ذات مکتب از رفتارِ پیروان صورت مسئله را پاک می‌‌کنیم، در حالی که خود مکاتب غیر الهی، هرچه که باشند، نیازمند نقادی هستند.
همین اتفاق برای #بودیسم و تصویر معنویت‌‌گرایانه‌‌اش از قدرت و سیاست رخ داده است.
کسانی که می‌‌گویند هیچ کاری به سیاست ندارند در پهنه‌‌ی سیاسی خطرات زیادی در دامن خود می‌‌پرورانند. دلیل اصلی‌‌اش این است که انسان به‌‌ مثابه موجودی ذاتاً مدنی ( الانسانُ مدنیٌ بالطبعِ)
اگر به تمرین سیاست در چهارچوب‌‌های مدنیِ دموکراتیک نپردازد به سادگی دستخوش رفتارهای سیاسی غریزی و وحشیانه یا سیاست‌‌ بازی سیاستمداران می‌‌شود.
ولی افزون بر این، تصویرسازی‌‌های رومانتیک از سنت، از مدرنیته، از معنویت، از شرق و غرب، از ملیت و مانند آنها هم بی‌‌تأثیر نیست.
برای نمونه، از سده-ی نوزدهم به بعد ادیان شرقی مرهم خشونت و سختی و قفس آهنینِ زندگی انسانِ مدرن معرفی شدند.
ما از بودایی‌‌ها با صلح‌‌طلبی، پرهیز از آزار جانداران، لبخند راهبانه، مراقبه و سکوت و آرامش سخن گفتیم و شنیدیم.

این تصویر خیالین بهره‌‌ای از حقیقت دارد، ولی نابسندگی‌‌های زیادی هم دارد که نگفتیم و نشنیدیم.
نه خودِ بودیست‌‌ها را جدا از این تصویر رؤیایی بررسی تاریخی و انسانی کردیم و نه #بودیسم را زیر تیغ نقادی خود بردیم.
ده‌‌ها کتاب با رویکرد غیرنقادانه و سانتیمانتالیستی درباره‌‌ی بودیسم در همین کشور خودمان وجود دارد و نقدهایی هم که هست یا بد و بیراه‌‌گویی سیاسی است یا برای اثبات شکل‌‌های دیگری از معنویت‌‌گراییِ رقیب است.

 گاهی وقتی به نقد مکاتب می‌‌پردازیم بی‌‌خودی مکتب بدیلی را بری از مشکلات اساسی می-پنداریم.

 روشنگران سده‌‌ی هجدهم چه راحت تمدنِ سده‌‌های میانه را تاریک‌‌اندیش خواندند و تاریک‌‌های دیدگاه جدید را نادیده گرفتند.
پیروان برتریِ سنت بر تجدد هم کم چنین نکرده‌‌اند. چشممان را به جملات و معارفی که انبار مهمات خطرند می‌‌بندیم و جملات دیگری را برجسته می‌‌کنیم.
این تصویرسازی‌‌ها خودِ بودایی‌‌ها را هم حتماً متوهم کرده که به راستی نیازی به نقادیِ خود ندارند چون هر چه درباره‌‌ی خود شنیده-اند صلح و صفا بوده است.

▫️ حتی اگر اکثر بودیست‌‌ها به راستی هم می‌‌خواستند با این روایتِ رؤیایی و “#فراانسانی” اهل صلح و صفا باشند طبیعی بود که بعد از مدتی احساس کنند از دنیا عقب مانده‌‌اند و باید از خود جدیتی نشان دهند و حقِ فرضی خود را بگیرند:
آن گزاره که می‌‌گوید «هرکه زور دارد حق دارد» را به نظر من آدم‌‌های ضعیف هم می‌‌توانند بسازند و ساخته‌‌اند.

آدم‌‌های ضعیف در مقایسه‌‌ی خود با قدرتمندان این گزاره را به سطح خودآگاه می‌‌رسانند و بعد با همین پرچم تلاش می‌‌کنند خود را به وضع آدم‌‌های قدرتمند برسانند.
 فراموش نکنیم که این جنایتکارانِ میانماری آدم‌‌های ضعیفی هستند که رهبرشان تا همین دیروز در حصر نظامی‌‌ها بود.
آنها احساس عقب‌‌ماندگی می‌‌کنند و اکنون باید جبران کنند و البته دستشان به ضعیف‌‌تر از خود می‌‌رسد و به نظرم موفق هم می‌‌شوند.
اینکه خانم سوچی حاضر نیست این اتفاقات را محکوم کند از این روست که می‌‌داند تنها از همین راه می‌‌تواند قدرت بیشتری در میانمار برای مردم فرودستِ پیروش فراهم کند …

 

اهمیت راهبردی نبرد دیرالزور

چرا شکسته شدن محاصره شهر نفت‌خیز دیرالزور دارای اهمیت راهبردی است؛ این پیروزی، چه تاثیری در سرنوشت جنگ سوریه خواهد داشت؟

دیرالزور در مرکزِ شرق سوریه، نقش تعیین کننده‌ای در تامین معبر مواصلاتی و راهبردی عراق-سوریه دارد. آزاد سازی این شهر که از ژوئیه 2014 به مدت سه سال در محاصره تروریست‌های تکفیری داعش قرار داشت، منجر به تزریق نیروی انسانی مقاوم به ارتش سوریه برای نبرد سرنوشت ساز در شرق این کشور خواهد شد. آزاد سازی دیرالزور پیشدستی در برابر طرح آمریکا برای اشغال شرق سوریه و تجزیه محور شرقی از محور غربی مقاومت و انسداد معبر مواصلاتی و راهبردی عراق-سوریه است. پیروزی در نبرد دیرالزور به مثابه مسلط شدن ارتش و حاکمیت سوریه بر اراضی وسیعی از این کشور و مغلوبه شدن صحنه نظامی به نفع دولت سوریه است. پیروزی در جبهه دیرالزور و شرق سوریه، به پیروزی در صحنه سیاسی برای حفظ تمامیت ارضی این کشور منجر خواهد شد.

تسلط مجدد بر منابع نفتی دیرالزور، مشکلات دمشق را در تامین انرژی مرتفع و باعث شارژ مالی و تقویت بنیه اقتصادی دولت سوریه می‌گردد. بنابراین پس از فتح الفتوح حلب، نجات عروس فرات (دیرالزور) نقش تعیین کننده‌ای در سرنوشت جنگ سوریه خواهد داشت.

تاثیر ماهواره بر تک تک اعضای خانواده؟

ماهواره گنداب فسادی است که ریشه خانواده را می خشکاند و افراد را در منجلاب فسادها و شهوات غرق می کند.

از زمانیکه پای شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در کشورمان باز شد…….حیا از جامعه رفت…. طلاق زیاد شد…..فساد زیاد شد……

اثر ماهواره بر خانواده تدریجی و عمیق است…..لذا فریب نخوریم اگر مدت کوتاهی نگاه کرده ایم و تأثیری نداشته است.

ماهواره با ایجاد شبه های اعتقادی ، ایمان مردم ایران را هدف قرار داده است.