موضوع: "کودکان نور دیده"

اضطراب جدایی در پیش دبستانی چطور مدیریت کنیم؟


وقتی کودکان برای روز اول پیش دبستانی آماده می‌شوند، اغلب احساس هیجان زیادی دارند. بالاخره بزرگ شدند و می‌خواهند به مدرسه بروند. پیش دبستانی سنی هست که کودک مستقل می‌شود و مفهوم نگرانی و ترس هردو وجود دارد. با درک اینکه شخصی برای خودش هست، با خواسته‌ها و نیازهایی که از شما جدا هستند، این درک را ایجاد می‌کنید که همیشه شما در کنار او نیستید. رفتن به پیش دبستانی این داستان را خیلی شفاف‌تر می‌کند و باعث می‌شود کودک‌تان از اینکه شما اجازه می‌دهید از شما جدا شود، نگران شود. این حس را بعنوان اضطراب جدایی نام می‌بریم.

از طرفی دیگر والدین هم از این جدایی دچار نگرانی می‌شوند.یک طرف کودکی داریم که منتظر رویارویی با تجربه جدید هست و طرف دیگر والدینی داریم که خودشان هم از جدا شدن از کودک‌شان نگران هستند و این نگرانی را به کودک منتقل می‌کنند. اگر شما نسبت به رفتن کودک به پیش دبستانی خوش بین، آرام و مثبت اندیش باشید، کودک شما هم همینطور خواهد بود.

برای به حداقل رساندن اضطراب جدایی در کودکان به چند نکته در ادامه اشاره می‌کنیم:
در انتخاب مدرسه یا مهدکودک دقت کنید.خوب همه جوانب را بررسی کنید و مطمئن باشید که محیط مدرسه همانطوری که کودک شما دوست دارد، هست.اگر شما نسبت به انتخاب مناسب مدرسه احساس اطمینان داشته باشید، این حس به کودک شما هم سرایت می‌کند.برای همین خوب تحقیق کنید و مدرسه مناسبی مطابق با نیازها و انتظارات انتخاب کنید.

از چند هفته پیش تاریخ روز شروع پیش دبستانی را در تقویم علامت بزنید. روز شماری کنید تا به این روز برسید. هیجان زیادی نشان دهید و کلی برنامه با کودک‌تان برای این روز خاص از قبل تدارک ببینید. مانند یک صبحانه مخصوص برای آنروز یا یک ظرف ناهار متفاوت مخصوص روز اول شروع پیش دبستانی آماده کنید.

قرار با بچه های کلاس بگذارید. اگر توانستید در همسایگی کودکانی را پیدا کنید که با کودک شما در یک کلاس هستند، بعضی روزها با هم پارک یا در منزل قرار بگذارید تا بچه‌ها با هم بازی کنند و بیشتر با هم آشنا شوند. بعد از باز شدن مدرسه هم این قرارها را بعد از تعطیلی مدرسه یا در روزهای آخر هفته تکرار کنید.

در مورد هر چیزی ما هر چه بیشتر بدانیم، کمتر نگران می‌شویم. برای همین قبل از روز اول مدرسه بارها کودک‌تان را به مدرسه ببرید، حیاط مدرسه را ببیند، اطراف کلاس را سر بزند، با معلم کلاسش قرار ملاقات بگذارید، دستشویی را نشان دهید و غیره. زمانهایی را اختصاص دهید و با هم در حیاط مدرسه بازی کنید. خیابانهای اطراف مدرسه قدم بزنید و به کودک‌تان بگویید که این تجربه جدید و شروع مدرسه رفتن چقدر هیجان انگیز هست.

سوالات کودک را پاسخ دهید.کودک‌تان را خاطر جمع کنید که هر سوالی در مورد مدرسه داشته باشد، شما با صداقت جواب می‌دهید. اگر هم ندانید سعی می‌کنید جوابش را پیدا کنید. اگر نگران بود که چطور دوست پیدا می‌کند و یا چطور با معلمش صحبت کند با بازی‌های نمایشی این صحنه‌ها را تمرین کنید. جملات ساده‌ای به او یاد بدهید مانند اینکه ” میشه با هم بازی کنیم؟” و “‌میشه من بروم دستشویی؟”…

هم صحبتی داشته باشید. فرصتهایی در اختیار کودک قرار بدهید تا در مورد احساسش نسبت به مدرسه رفتن با شما صحبت کند. سعی نکنید این اضطراب را به او تلقین کنید. مثلا با پرسیدن سوالهایی مانند اینکه” آیا از اینکه مدرسه می‌خواهی بروی، نگران هستی؟” این نگرانی را در او ایجاد نکنید. اگر هم بعد از بررسی متوجه شدید که کودک‌تان دچار اضطراب جدایی هست و نگرانی‌هایی دارد که نمی‌تواند آنها را با شما در میان بگذارد، پس شروع صحبت را با این پرسش داشته باشید، ” به نظرت فکر می‌کنی مدرسه جدید چطوری هست؟”.. سعی کنید متوجه شوید که نگران چی هست و با او همدردی کنید. اجازه بدهید اینطور فکر کند که احساساتش کاملا طبیعی و نرمال هست. در مورد خاطرات خودتان وقتی کودک بودید و روز اول مدرسه خودتان با هم صحبت کنید. اینکه روز اول شما چطور بودید و چطور بعد از چند روز همه چیز خوب و مرتب شد.

دلتنگی طبیعی هست. اگر کودک‌ شما دلیل بی‌میلی برای مدرسه رفتن دلتنگی شما عنوان کرد، شما هم در جواب بگویید، ” منم دلم برات تنگ میشه ولی من خیلی خوشحالم که قراره در مدرسه کارهای جدید انجام بدهی و منتظر هستم تا برگردی خانه و همه اتفاقات جالبی که برات افتاده را برای من تعریف کنی.”

ادامه »

تاثیرات منفی اسباب بازی عروسک های نظامی با لباس آمریکایی

 ‍متاسفانه یکی از وسایل بازی کودکان که در بازار های ایرانی به وفور یافت می شود اسباب بازی نظامیان آمریکایی با همان فرم مخصوص لباس ارتش امریکا می باشد که متاسفانه به خاطر غفلت مسوولین این وسایل و وسایل مشابه آمریکایی دیگر همچون عروسک های باربی به راحتی وارد بازارهای ایرانی شده است یا حداقل اقدامی جهت جمع آوری این محصولات ضد فرهنگی در بازار نمی شود❗️

در عین حال والدین باید هوشیار باشند و از خرید این گونه اسباب بازی ها برای کودکانشان جلوگیری کنند

 اما این اسباب بازی ها چه ضرری برای کودکان دارند❓

 جواب این سوال ٬ در ضمیر ناخودآگاه کودک است زیرا در هنگام بازی کودکان دوست دارند با چیزی بازی کنند که مورد علاقه آنان باشد و ساعت ها در خلوت خود با آن اسباب بازی ها حرف می زند و آنها را در آغوش میگیرند برای آنها قصه میخوانند وبرتنشان لباس می پوشانند واگر کسی به آن اسباب بازی مورد علاقه شان نزدیک شود یا آسیبی به آن برسانند زمین و زمان را به هم می‌ریزند

 حال که کودک بدین قدر ارتباط تنگاتنگ روحی با اسباب بازیهایش دارد چرا ما باید اسباب بازی نظامیان آمریکایی را برای آنان انتخاب کنیم تا مونس لحظه های خلوت کودکان ما سربازان آمریکایی باشد❓

 چرا خاطرات خوش زندگی کودکانمان در بهترین لحظات زندگیشان با یاد و خاطره سربازان آمریکایی باشد ما با این کار بدون اینکه آمریکا به ظاهر به ماحمآزادی کرده باشد آنها را وارد خانه هایمان کرده ایم و یکی از اعضای مهم خانواده ماشده اند.

خطاهای فرزند پروری(نکات مهمی که غیر مهم جلوه میکند)

 


1⃣خطای تو بدی:

یعنی پدر و مادر کاری بکنن که معنی اون این باشه که فرزندشون بده .دقت کنین بچه ها کار بد میکنن اما بد نیستند. اونچه بده و باید تنبیه بشه رفتار بچه است، کار نادرستشه نه خودش

2⃣خطای تو مهم نیستی:

مثلا”
بچه :مامان امروز ناهار چی داریم؟
مامان:قرمه سبزی
بچه:دوست ندارم .من شیر کاکائو میخورم
مامان:چی دوست نداری؟چرا ؟خیلی خوشمزه است. بابا خیلی دوست داره
خطا:بابا مهمه ،تو مهم نیستی

3⃣خطای انتظار:

وقتی که از بچه انتظار داشته باشیم که بفهمه ما چی میخواهیم بگیم اما از خودمون انتظار نداشته باشیم که واضح و درست حرف بزنیم خطا کرده ایم

4⃣خطای نادیده گرفتن:

وقتی بچه رو نمی بینیم،وقتی احساسش و سلیقه و علاقه اون رو نمی بینیم مرتکب خطای نادیده گرفتن شدیم.

5⃣خطای سوءاستفاده از قدرت:

یک پدر و مادر خوب باید قدرت داشته باشند اما نباید زور گویی کنند

6⃣خطای دخالت:

وقتی پدر و مادر دچار این خطا میشوند که در حریم فرزندشون دخالت کنند. وقتی موقع غذاخوردن رعایت احترام او و بشقابش رو نمیکنن و غذا میریزن تو ظرفش و میگن بخور ،برات خوبه. و یا وقتی سرزده وارد اتاقش میشوند و یا وقتی دفتر خاطرات و وسایل شخصی او را وارسی میکنن تا شاید…چون مادر هستن ویا دلواپس بچشون هستندو…

7⃣خطای دروغ:

مال وقتیه که پدر و مادر دروغ میگن. از دروغهای ساده ای مثل این
غذا نخوری میگم لولو بخورتت
تا دروغهایی مثل:اگه غذا نخوری دیگه دوستت ندارم

8⃣ خطای برچسب:

این خطا بدترین نوع خطاست مشکل هم اینه که گاهی اشکار نیست. دو نوع خطای برچسب داریم .خطای برچسب اشکار مثل وقتی که بچه رو تنبل ،لجباز میدونیم و اشکارا در گفته هامون به او تهمت یا برچسبی میزنیم. خطای برچسب پنهان است که برچسب توی صحبت ما اشکار نیست اما در عمل یا معنی کارهامون میتونه پنهان باشه.
هرنوع برچسبی خوب یا بد ،منفی یا مثبت، تنبل ،شاگرد پادو ،مهمون و شازده کوچولو و… همه این برچسبها عوارض منفی دارن چون واقعیت ندارند.

چگونه استفاده کودکان از برنامه‌های تلفن همراه را مدیریت کنیم؟

 

شاید تمام اقداماتی که پدر و مادر برای کنترل کودک خود در فضای مجازی باید بکار گیرند بسیار وقت‌گیر باشد و حوصله زیادی را بخواهد. امروزه نرم افزارها و برنامه هایی وجود دارد که می‌تواند به والدین کمک کند تا با خیال راحت کودک خود را با فضای مجازی و اینترنت تنها بگذارد بدون آنکه نگران خطرات احتمالی باشند. تعدادی از این نرم افزارها وارداتی و با فرهنگ‌های بیگانه وارد خانواده‌های ما می‌شوند،البته نمونه‌های داخلی موفقی نیز در این زمینه وجود دارد، که برای نمونه می‌توان از اپلیکیشن دنیای درسا به عنوان یکی از مصادیق موفق آن نام برد.
متن کامل خبر 

? http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13960525001087
?@DorsaFamily

والدین و دغدغه استفاده کودکان از برنامک‌ها چگونه استفاده کودکان از برنامه‌های تلفن همراه را مدیریت کنیم؟
افزون شدن مشکلات و مخاطرات اپلیکیشن‌های موبایلی برای کودکان و نوجوانان می‌طلبد که خانواده‌ها فرزندان خود را از همان دوران کودکی با خطرات استفاده نادرست از فضای مجازی آشنا کنند.

هرگز از هوش خوب فرزندمان نگوییم، از تلاش زیادش بگوییم.

هرگز از هوش خوب فرزندمان نگوییم، از تلاش زیادش بگوییم.

اگر از هوشش گفتیم،‌ دیر یا زود، با هر شکست یا اشتباه، باور خود را به هوش بالایش و به حرف‌های ما از دست خواهد داد.

زندگی جایی نیست که شکست یا اشتباه، اجتناب پذیر باشد. اما وقتی از تلاش زیادش گفتیم، اگر هم شکست یا اشتباه کرد، باورش را به خودش از دست نمی‌دهد. بلکه تصمیم می‌گیرد که بهتر و بیشتر تلاش کند. هر شکستی او را محکم‌تر و پرتلاش‌تر خواهد کرد.
ضمن اینکه به تدریج خواهد آموخت، که چیزی باعث افتخار است که برای تلاشش،‌ زحمت کشیده باشد. نه چیزی که با آن، به دنیا آمده باشد.