موضوع: "پارکینگ معرفت"

نشانه های بسیار در نزدیک بودن ظهور امام زمان عج

 

نوشته زیر مجموعه اي از نشانه هاي بسيار در نزديك بودن ظهور حضرت حجه ابن الحسن العسگري را مورد بررسي قرار داده است انشاالله كه ديدگان همه منتظران به نواده پاك رسول (ص) روشن گردد اين مطالب برگزيده اي از سايتهاي مختلف و منابع مهدويت است.

ـ بشارت آيه الله العظمي بهجت : اشاره مستقيم و بشارت صريح آيه الله العظمي بهجت در جمعي در مورد نزديكي ظهور امام زمان (عج) كه فرمودند : “ تا كنون به جوانان بشارت مي داديد كه منتظر باشيد ظهور مولايتان را خواهيد ديد اينك ( ظهور آنقدر نزديك شده است كه ) به سالخوردگان و پيران هم بشارت دهيد كه ظهور را خواهيد ديد . ” بسياري از منتظران و شيفتگان ولي عصر (عج) را سرشار از شور و شوق ظهور نموده است و براي آنها دليلي محكم و برهاني قاطع در يقين به نزديكي ظهور ايجاد كرده است .

ـ امير عبدالله در عربستان : يكي ديگر از نشانه هاي ظهور قتل فرمانرواي عربستان بنام عبدالله مي باشد كه در ماه ذي الحجه روي خواهد داد . امام صادق در اين زمينه مي فرمايد : هركس براي من مرگ عبدالله را تضمين كند من ظهور قائم را براي او تضمين مي كنم … همچنين از آن حضرت روايت شده است كه : زمانيكه مردم در سرزمين عربستان در حال وقوف مي باشند سواري با شتر سبك سير به آنجا وارد مي شود و مرگ خليفه را خبر مي دهد و با مرگ او فرج آل محمد و گشايش كار تمام مردم فرا مي رسد . بحار 52 ص 210 و 240

سفياني در آستانه كودتا : امام محمد باقر (ع) : سفياني و حضرت قائم در يك سال قيام مي كنند . ( بحارالانوار ج 52 ص 240) يكي از علامات حتميه ظهور قيام فردي به نام سفياني كه همزمان با سيد خراساني در ماه رجب در سوريه كودتا نموده و چند كشور همسايه را فتح و سپس به سمت عراق پيشروي مي نمايد و لشگري براي دستگيري امام زمان (عج) به سوي مكه روانه مي سازد كه اين لشگر در بين مكه و مدينه به زمين فرو مي روند و نابود مي شوند و … تعدادي از بزرگان در سوريه سفياني را ديده و ( با همان ) اوصافي كه در روايات ذكر شده است او را شناخته اند كه با برخي مانند عالم فاضل و متعبد استاد بهلول مصاحبه شده و شرح ديدار به صورت مكتوب و نوار ويدئويي مستند و مكتوب موجود است ( كتاب آيا ظهور نزديك است؟ و نوار ويدئويي در واحد فرهنگي گل ياس) و برخي ديدارها مانند ديدار امام موسي صدر و شهيد چمران نقلي و غير مستند مي باشد . در ديدار استاد بهلول كه حدودا 10 سال پيش انجام گرفته است سفياني با همان ظاهر كريه كه در روايات ذكر شده و جزء فرماندهان ارتش سوريه و فردي جاه طلب و ميانسال ذكر گرديده است … با شدت گرفتن فتنه ها و درگيري ها در منطقه خاور ميانه و عراق و لبنان و فلسطين و تحت فشار بودن يهوديان غاصب هر لحظه براي كودتاي سفياني كه به نفع صهيونيستها و عليه كشورهاي مسلمان صورت مي گيرد شرايط فراهم تر مي گردد

ـ آغاز مرحله اي كه در آن عراق كانون تحولات است : سرزمين عراق در عصر ظهور بر طبق روايات معتبر كانون تحولات بسيار مهمي است و منشا معبر و محل برخورد اكثر قيامهاي دوران ظهور است . شيصباني حاكم ستمگر عراق ( صدام ) در نزديكي ظهور از اين مكان جنگ را آغاز مي كند . سفياني بعد از كودتا در سوريه سرزمين عراق را فتح مي كند . سيد خراساني بعد از قيام به سوي عراق حركت مي كند و امام زمان (عج ) نيز بعد از قيام در مكه به سمت عراق پيش مي رود و سرانجام پس از پيروزي نهايي مركز حكومت خود را در كوفه قرار مي دهد . در شرايط فعلي نيز لحظه به لحظه عراق به سمت تحولات عظيم و مهم پيش مي رود و آنگونه كه از روايات ذكر شده است در حال تبديل شدن به مركز تحولات جهاني در عصر ظهور مي باشد . امام علي در مورد تحولات و فتح عراق در زمان ظهور مي فرمايد : … قلعه ها را بگشايند عراق را فتح كنند هر اختلافي را با خونريزي پاسخ گويند در چنين زماني ظهور صاحب الزمان (عج) را انتظار كشيد … حوادث جانكاه و كمرشكني روي دهد شكافنده ها ( موشك ها ) بشكافند تيزپروازان( هواپيماها) به پرواز درآيند … عراق را فتح كنند هر اختلافي را با خونريزي پاسخ گويند ( بشاره الاسلام ص744) حضرت در اشاره به خروج سفياني در نهج البلاغه مي فرمايند:  گويا او را مي بينم كه در شام فرياد برداشته و با پرچم هايش در حول و حوش كوفه مي گردد و به اهل كوفه همچون شتر سركش رو مي آورد زمين را از سرهاي بريده فرش مي كند دهانش گشوده قدمش در زمين سنگين جولانش گسترده و هيبتش عظيم است. به خدا قسم شما را در اين طرف و آن طرف زمين پراكنده مي كند تا از شما جز به مانند باقي مانده سرمه در چشم باقي نماند اين برنامه ادامه دارد تا عرب بر سر عقل آيد (نهج البلاغه خطبه 138) در نامه امام زمان به شيخ مفيد (ره ):…گروههايي منحرف از اسلام بر عراق تسلط يابند و با كردارهاي زشت خود موجب كمبود ارزاق (محاصره اقتصادي) در عراق مي شوند.سپس با هلاكت طاغوتي از طواغيت(صدام)اين فاجعه بر طرف مي شود… (بحارالانوار ج 53 ص 175) اوضاع فعلي عراق نشان مي دهد كه ما چقدر به ظهور نزديك شده ايم

ـ فراگير شدن فساد و فحشا و ظلم : يكي ديگر از نشانه هايي كه براي ظهور در روايات ذكر گرديده است فراگير شدن انواع فساد و فحشا در جوامع انساني مي باشد كه در روايات بعنوان علائم غير حتميه وارد شده است . رواج انواع فساد جنسي(زنا، همجنسگرايي،برهنگي و …) فساد اقتصادي (ربا،رشوه،گرانفروشي و…) فساد حكومتي(وضعيت فعلي حكومت در تمام جهان) فساد اجتماعي ( فروپاشي بنيان خانواده ها ، اعتياد و ناهنجاري هاي اجتماعي و …) در اوضاع كنوني دقيقا منطبق بر فرمايشات روايات و احاديث عصر ظهور مي باشد . پوشش 350 كانال فاسد ماهواره كه اكثر آنها زشت ترين و فجيع ترين صحنه ها را به راحتي نمايش مي دهند و تمام اقشار بخصوص جوانان و نوجوانان را در سراسر جهان تحت تاثير خود دارند و سايتهاي مبتذل اينترنت و سي دي ها و فيلمهاي مبتذل و فجيع كه در سراسر جهان فراگير شده اند ( حتي در ايران ) و …

و ساير نشانه ها به اجمال : به بن بست رسيدن تمام نظريه ها براي سعادت انسان ، رويكرد جهان به معنويت ، شدت يافتن بلاها ، فتنه ها و مشكلات ، شدت يافتن دو جريان حق و باطل، شدت يافتن انتظار در اديان مختلف و فراگير شدن نام و ياد مهدي (فراگير شدن دعاي ندبه در سراسر كشور و در هر كوي و برزن ، اقبال و روي آوردن عموم مردم علي الخصوص جوانان به اماكن متبرك به نام امام زمان (عج) خصوصا جمكران بعنوان پايگاه اصلي منتظران و عاشقان ، بحث روز شدن مساله ظهور و امام زمان (عج) در بين مردم ،افزايش قابل توجه رويكرد به مساله مهدويت و ظهور در بين مطبوعات ، صدا و سيما ، سخنراني ها و … و اقبال به اين مساله در حوزه و دانشگاه و در بين فرهيختگان و نخبگان) و ……….

«چرا بسیاری از دانشمندان غرب خداناباور هستند؟»



یکی از دلایل بسیار مهمی که برخی از دانشمندان را به سوی الحاد سوق می دهد، عدم ِفهمِ دقیق از متون الهیات است.

بسیاری بر این باور هستند که الهیات یا همان مابعدالطبیعه، سنگین ترین بخش از علوم فلسفی متداول بوده است؛ از این رو فلاسفه ابتدا منطق می‌خواندند، سپس علوم طبیعی که شامل فیزیک شیمی و مانند آن را و سپس وارد الهیات می‌شدند.

سنگینی مباحثِ بخش الهیات بیشتر به خاطر غیر مادی بودن تمامی مفاهیم (مانند خداوند، وحی، عقل و …) می باشد. از این رو بیراه نگفته ایم اگر ادعا کنیم که بسیاری از دانشمندان، مباحث سنگین و دقیق الهیات را نفهمیده اند و از این رو به الحاد و انکار خدا دچار شده اند، حتی اگر در علوم دیگر، کاملاً حاذق نیز باشند.

اما یک شاهد برای این مدعی می آوریم: ابن سینا از معدود نوابغ روزگار، پیرامون سنگینی مباحث الهیات این چنین مینویسند:

«پس از آن به الهیات رو آوردم و به مطالعه کتاب مابعد الطبیعه ارسطو اشتغال ورزیدم، ولی چیزی از آن نمی‌فهمیدم و غرضِ نویسنده را از آن سخنان درنمی‌یافتم از این رو دوباره از سر خواندم و چهل بار تکرار کردم. چنان‌که مطالب آن را حفظ کرده بودم اما به حقیقتِ آن پی نبرده‌ بودم. چهرهٔ مقصود در حجابِ ابهام بود و من از خویشتن ناامید می‌شدم و می‌گفتم مرا در این دانش راهی نیست. یک روز عصر از بازار کتابفروشان می‌گذشتم کتابفروشِ دوره گردی کتابی را در دست داشت و به دنبال خریدار می‌گشت به من درخواست کرد که آن را بخرم من آن را خریدم، اغراض مابعدالطبیعه نوشته ابونصر فارابی، هنگامی که به در خانه رسیدم بی‌درنگ به خواندن آن پرداختم و به حقیقت مابعدالطبیعه که همه آن را از برداشتم پی بردم و دشواری‌های آن بر من آسان گشت. از توفیق بزرگی که نصیبم شده بود بسیار شادمان شدم. فردای آن روز برای سپاسِ خداوند که در حل این مشکل مرا یاری فرمود. صدقه فراوان به درماندگان دادم.»

باید دقت داشت که بو علی سینا هنگامی که این جمله را گفته بود، بر علومی چون پزشکی، فیزیک و مانند آن خبره و چیره بوده است.

در نتیجه باید بگوییم که با احترام به دانشمندان بزرگی که در زمینه های گوناگون علمی بوده اند و هر کدام کشفیات و پیشرفت های مثمر ثمری داشته اند، اما الهیات نیز برای خود علمی مستقل است که شخص برای فهم آن و اظهار نظر در آن، باید بر آن تسلط داشته باشد و متاسفانه چنین تسلطی در میان اکثر دانشمندان علوم طبیعی چون فیزیک، زیست شناسی و … وجود ندارد.

و این مطلب نیز توهین به آنان نخواهد بود، زیرا آنان، علم خود را مطالعه کرده و پیش برده اند و زمانی برای خواندن و پرداختن به الهیات نداشته اند.

معنای توحید به روایت تصویر...

توحید

قانون اعتصام

گیف

 منْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِىَ الى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ (101 آل عمران)

 آنها كه به او چنگ زدند و با او آمدند، به صراط رسيده ‏اند.

استاد صفایی در توضیح این آیه و این قانون چنین می نویسند:

“اينها با لفظ ماضى مجهول از رسيدنشان حكايت شده، در حاليكه از ايمان و عشق با وعده سخن رفته است، كه: “إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذينَ آمَنُوا إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ” (54 حج)

ايمان پس از فكر و عقل، در انسان شكل مى ‏گيرد و اعتصام پس از بلاء و عجز.
و اينها وسيله ‏هايى هستند كه ما را مى‏ رسانند و مركب‏ هايى هستند كه در صراط پيش مى‏ برند.

با ارزيابى و شناخت معبودها، به مقايسۀ آنها و سپس انتخاب و گرايش مى ‏رسيم.

با شروع حركت، شروع جهاد و درگيرى است و نوبت بلاء است كه ضعف ‏ها را نشان بدهد و بندها را باز كند و دلبستگى ‏ها را كنار بزند. و آنقدر اين بلاء ادامه مى‏ يابد كه به عجز مى‏ رسى و به او چنگ مى‏ زنى.

 آنها كه با پاى عشق و ايمان حركت كرده ‏اند، آنها را مى‏ رساند؛
“لَهادِ الذَّينَ آمَنُوا الى‏ صِراط مُسْتَقيم”

 ولى آنها كه به او چنگ مى ‏زنند، رسيده ‏اند؛
“مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِىَ الى‏ صِراط مستقيم”

هنگامى كه تو تمام مى‏ شوى و نيست مى‏ شوى و به عجز مى ‏رسى، تازه شروع قدرت است و اوج نيرومندى و آغاز هستى كه فنا شرط بقاست.
وقتى ديوار وجود تو در هم مى ‏ريزد، آن وقت با توانى ديگر راه مى ‏افتى، كه:

 تمام فشارها به همين خاطر بود كه اين ديوارها بشكند و تو به اين وسعت راه يابى!

و اين جاست كه در نااميدى اميد است و آنجا كه نااميدترى، اميدوارتر خواهى شد.

كسى كه جز او نمى‏ شناسد و جز او دستگيرى نمى‏ بيند، اين وجود به توحيد رسيده، رها نمى ‏شود.
او را پروريده‏ اند كه نگهدار باشند، چگونه پس از پرورش رهايش مى‏ كنند و كنارش مى ‏گذارند!

او را با شور و طلب همراه كرده‏ اند، اين آتش را در او برافروخته ‏اند و سپس او را با عجز و يأس همراه كرده ‏اند و خودش را نيست كرده ‏اند، ولى همراه شور و طلب و عجز و يأس از خويش، يقين به همراهى و امداد او را در درونش ريخته ‏اند.

و همين است كه به دعا رو مى ‏آورد و مى ‏خواند.

 و اين اوست كه اين دعا را مى‏ خواهد و براى اين خواستن حساب باز مى ‏كند؛
“قل ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبّى‏ لَوْ لا دُعاؤُكُمْ” (77 فرقان)
بگو پروردگار من براى شما ارزشى نمى‏ شناخت، اگر اين دعاى شما نبود.

با دعا و خواندن تو، برايت حساب باز مى ‏كنند و راهت مى ‏دهند.

 صراط، تفسیر سوره حمد، صص 138-139

استاد صفایی

باامام خمینی از رسانه انقلاب:(قدرت طلبی یا خدمت!)

قدرت طلبی یا خدمت!

مردم با کسی دعوا دارند که به دنبال تثبیت قدرت و اخاذی است.

 وقتی مردم ببینند که کسی مشغول به خدمت است دیگر دعوا ندارند با او.
دعوا آن‌جا پیدا می‌شود که ببینند آمده است که مردم را داغ کند. آمده که با هر وسیله‌ای اخاذی کند. آمده است قدرت خودش را تثبیت کند. وقتی مردم دیدند که یک نفری می‌خواهد قدرت خودش را تثبیت کند، مردم با او مخالف می‌شوند. و حالا هم می‌گویند مردم، مثل آن وقت نیست که عقده بشود. حالا این‌ عقده‌ها شکافته شده است. حالا دیگر اجازه نمی‌دهند به کسی که بخواهد این کار را بکند. این جز آبروریزی خود آن‌ها چیز دیگری بار نمی‌آورد.