موضوع: "جملات هشت ریشتری"

آیا امام زمان بو ظهورشان گردن میزنند؟

شاید شما نیز دیده اید اشخاصی را که در ذهن خویش از وجود مقدس امام زمان ارواحنا فداه جز شخصیتی شمشیر بدست که جوی خون به راه می اندازد و از کشته ها پشته ها می سازد ، ذهنیت و تصویر دیگری ندارند!

تاسف بار آن است که این طرز تفکر و ذهنیت را به دیگران نیز انتقال می دهند و سیمای مهربان و عدالت گستر آن حضرت را در اذهان و افکار عمومی مخدوش می نمایند و از دعا برای ظهور ایشان (که تنها راه نجات است) منصرف می دارند ! … و این از بزرگترین جفاها به آن وجود سراسر مهر و شفقت و رحمت است . حتی برخی از دین باوران ،از روی مزاح یا عدم توجه به پی آمدهای منفی کلام خویش ،از جای شمشیر امام عصر ع بر روی گردن خود و یا دیگران سخن می گویند!

این جاست که باید بر غربت امام عصر ع خون گریست و در این مصیبت ،گریبان چاک کرد . آیا غربت از این بالاتر متصور است؟ امام مهربانی که نه تنها دوستان و محبان، که دشمنانش به برکت او زنده اند و نفس می کشند و روزی می خورند، امام مهربانی را که از پدر دل سوزتر، از مادر مهربان تر و از برادر صمیمی تر است، امام مهربانی را که قرار است با آمادنش اشکی از گوشه ی چشم یتیمی نچکد و کسی رنج گرسنگی نکشد و درد مندی از درد ننالد و گرفتاری در حبس نماند و بدهکاری از پرداخت قرض خویش عاجز نباشد و بی پناهی گوشه ی خیابان نخوابد و سفره ی بدون نان نماند. امام مهربانی را که بناست انتقام مظلومان و ستم دیدگان تاریخ را بستاند، امام مهربانی را که قرار است غم ها را پایان دهد ، درد ها را درمان و نابسامانی ها را سامان بخشد…

اگر تاکنون از برق شمشیر آن حضرت سخن گفته ایم، باید به درگاه خداوند به توبه و استغفار آوریم و از ساحت مقدس آن مظهر رحمت خداوند متعال، به خاطر این اتهام ،عفو و بخشش طلب کنیم. حقیقت این است که وجود مقدس حجه بن الحسن ارواحنا فداه __که خاتم الاوصیاست__هم چون خاتم الانبیا ص رحمه للعالمین است و از القاب شریف او کاشف البلوی، غوٍث، رحمه الواسعه، کهف و … است. این القاب در روایات، ادعیه و زیارت ایشان به وفور یافت می شود. در زیارت جامعه کبیره اهل بیت پیامبر ع را معدن رحمت، نهایت بردباری و گذشت، اصل و ریشه ی کرم و محبت، برطرف کننده ی غم ها و آسان کننده ی سختی ها خطاب می کنیم. امام هشتم حضرت رضا علیه السلام می فرمایند امام، هم نشین؛ هم دل؛ پدر مهربان و برادر و یاور است و همانند مادر نیکوکار و مهربان نسبت به فرزند خردسال و پناه بندگان است.

 

«چرا بسیاری از دانشمندان غرب خداناباور هستند؟»



یکی از دلایل بسیار مهمی که برخی از دانشمندان را به سوی الحاد سوق می دهد، عدم ِفهمِ دقیق از متون الهیات است.

بسیاری بر این باور هستند که الهیات یا همان مابعدالطبیعه، سنگین ترین بخش از علوم فلسفی متداول بوده است؛ از این رو فلاسفه ابتدا منطق می‌خواندند، سپس علوم طبیعی که شامل فیزیک شیمی و مانند آن را و سپس وارد الهیات می‌شدند.

سنگینی مباحثِ بخش الهیات بیشتر به خاطر غیر مادی بودن تمامی مفاهیم (مانند خداوند، وحی، عقل و …) می باشد. از این رو بیراه نگفته ایم اگر ادعا کنیم که بسیاری از دانشمندان، مباحث سنگین و دقیق الهیات را نفهمیده اند و از این رو به الحاد و انکار خدا دچار شده اند، حتی اگر در علوم دیگر، کاملاً حاذق نیز باشند.

اما یک شاهد برای این مدعی می آوریم: ابن سینا از معدود نوابغ روزگار، پیرامون سنگینی مباحث الهیات این چنین مینویسند:

«پس از آن به الهیات رو آوردم و به مطالعه کتاب مابعد الطبیعه ارسطو اشتغال ورزیدم، ولی چیزی از آن نمی‌فهمیدم و غرضِ نویسنده را از آن سخنان درنمی‌یافتم از این رو دوباره از سر خواندم و چهل بار تکرار کردم. چنان‌که مطالب آن را حفظ کرده بودم اما به حقیقتِ آن پی نبرده‌ بودم. چهرهٔ مقصود در حجابِ ابهام بود و من از خویشتن ناامید می‌شدم و می‌گفتم مرا در این دانش راهی نیست. یک روز عصر از بازار کتابفروشان می‌گذشتم کتابفروشِ دوره گردی کتابی را در دست داشت و به دنبال خریدار می‌گشت به من درخواست کرد که آن را بخرم من آن را خریدم، اغراض مابعدالطبیعه نوشته ابونصر فارابی، هنگامی که به در خانه رسیدم بی‌درنگ به خواندن آن پرداختم و به حقیقت مابعدالطبیعه که همه آن را از برداشتم پی بردم و دشواری‌های آن بر من آسان گشت. از توفیق بزرگی که نصیبم شده بود بسیار شادمان شدم. فردای آن روز برای سپاسِ خداوند که در حل این مشکل مرا یاری فرمود. صدقه فراوان به درماندگان دادم.»

باید دقت داشت که بو علی سینا هنگامی که این جمله را گفته بود، بر علومی چون پزشکی، فیزیک و مانند آن خبره و چیره بوده است.

در نتیجه باید بگوییم که با احترام به دانشمندان بزرگی که در زمینه های گوناگون علمی بوده اند و هر کدام کشفیات و پیشرفت های مثمر ثمری داشته اند، اما الهیات نیز برای خود علمی مستقل است که شخص برای فهم آن و اظهار نظر در آن، باید بر آن تسلط داشته باشد و متاسفانه چنین تسلطی در میان اکثر دانشمندان علوم طبیعی چون فیزیک، زیست شناسی و … وجود ندارد.

و این مطلب نیز توهین به آنان نخواهد بود، زیرا آنان، علم خود را مطالعه کرده و پیش برده اند و زمانی برای خواندن و پرداختن به الهیات نداشته اند.

این نیز بگذرد

جملات هشت ریشتری(حدیث)

 

پيامبر صلي الله عليه و آله : … وَ ما يَمْنَعُكَ أنْ تُحِبَّ أنْ تَعيشَ حَميدا وَ تَموتَ سَعيدا و اِنّما بُعِثْتُعَلى تَمامِ مَحاسِنَ الأخْلاقِ؛

 
چه چيزى مانع توست كه زندگى پسنديده و مرگ با سعادت را داشته باشى، چرا كهمن براى كامل نمودن اخلاق زيبا مبعوث شده ام.

1 2 3 4 6