موضوع: "پندانه"

چه چیزی را داریم به آتش می کشیم؟

 

فردی هنگام راه رفتن،
پایش به سکه ای خورد.
تاریک بود، فکر کرد طلاست!
کاغذی را آتش زد تا آن را ببیند.
دید 2 ریالی است!
بعد دید کاغذی که آتش زده،
هزار تومانی بوده!
گفت: چی را برای چی آتش زدم!
و این حکایت زندگی خیلی از ما هاست
که چیزهای بزرگ را برای
چیزهای کوچک آتش میزنیم
و خودمان هم خبر نداریم!
بیشتر دقت کنیم برای به دست آوردن چیزی
چه چیزی را داریم به آتش می کشیم؟

پرسيدن سؤالات تلخ ممنوع!


تا به حال شده است که با یک پرسش نامربوط از دهان یک آشنای دور یا حتي نزدیک، انقدر غمگین شوی که نتوانی تا چند دقیقه خودت را جمع و جور کنی؟!
راستی چرا مردم از هم اینهمه سئوال می پرسند؟
چرا مثلا می پرسند :روی صورتت جوش در آورده ای؟
چرا اینهمه لاغر شده ای؟
رنگت چرا این همه پریده؟!
اینها سئوال های تلخ خالی کننده ای هستند…
و بدتر از اینها اینکه بپرسی
فلانی کجاست؟ چند تا بچه داری؟ چرا بچه دار نشدی؟ چرا بچه ات اینهمه چاق است؟ چرا خانه ات این همه قدیمی است؟ خانهء قدیمت بهتر نبود؟
چرا از یکدیگر سئوال هایی می کنیم که ممکن است هم را مجروح کنیم؟!
چرا از هم نمی پرسیم که این روسری چه قدر به تو می آید از کجا خریدی اش…
یا چرا به هم نمی گوییم چه قدر چشمانت برق می زند…
چه قدر این رنگ مو به تو می آید…
چه قدر در کنارت از گذشته آرام ترم….
چه قدر دلتنگ بوده ام و چه خوب که بعد از این همه وقت دوباره دیدمت…
به موهای سفیدی که از حاشیه روسری دوستمان بیرون آمده چه کار داریم…
اگر بخواهد خودش درباره اش با ما حرف می زند…
به لکی که پیشانی اش بر داشته…
به لایه های چربی ای که ممکن است بر بدنش افزوده شده باشد…
یا به چین و چروک های صورتش….
این عبارت، چه قدر عبارت بی رحمانه ست و بی رحمانه تر اینکه از زبان یک دوست شنیده شود:
چه قدر خراب شده ای!!!
خراب شده ای یعنی چه؟!
یعنی اتفاقی ناگواري خستگی هایی بیشمار بر پشت و شانه های دوستمان، آشنایمان یا عزیزمان وارد آمده است و حالا که ما بعد مدت ها او را دیده ایم با گفتن این عبارت باید حتما به او بفهمانیم که تو خراب شده ای و من این را از پوستت، از صورتت، از لاغری ات و از گودی پای چشمانت فهمیده ام!! و من پتک محکم تری بر سرت فرو خواهم آورد تا تو خراب تر ازین که هستی شوی…
اصلا چرا از هم سئوال می کنیم…. چرا می پرسیم : این مدت که نبودی کجا بودی؟
یا چرا با طعنه می گوییم این همه مدت با کی بودی که یاد ما نمی کردی..!
چرا کلمات و جملاتمان را نمی سنجیم!
ممکن است واقعا کسی با یک جمله ی سادهء ما زخمی تر از آنچه هست شود..
اصلا به ما چه مربوط که دوستمان چرا ماشینش را فروخته!
چرا بچه هایش را به فلان مدرسه گذاشته!
چرا خانه اش را عوض کرده!
چرا از کارش بیرون آمده است!
مگر نه اینکه اگرخودش بخواهد به ما خواهد گفت… کمی درنگ کنیم در ابتدای دیدارها و هم دیگر را با سئوالهای عجولانه نیازاریم.
بگذاریم دوستمان نفسی تازه کند…
بگذاریم آشنایمان در کنارمان یک فنجان چای بنوشد بدون نگرانی، بدون دلهره، بدون اندوه…
او را به یاد لکه های صورتش، کج بودن قدم هایش و خالی های اطرافش نیاندازیم!
قطعا چیزهایی از زندگی اش کاسته شده است که حالا سعی می کند با ارتباط، با سلام های دوباره آنها را التیام دهد.
از کسی سراغ کسی از متعلقات غایبش را نپرسیم…
اگر باشد…
اگر هنوز در محدودهء زندگی اش حاضر باشد، خودش یا نامش به میان خواهد آمد.
کمی صبور باشیم…
کمی صبور در ابتدای دیدارها، وهمدیگر را با سئوالهای تاریک و غمگین کننده نیازاریم!

دکتر_احمد_حلت

 

پندانه

مردی تاجر در حیاط قصرش انواع مختلف درختان و گیاهان و گلها را کاشته و باغ بسیار زیبایی را به وجود آورده بود. هر روز بزرگترین سرگرمی و تفریح او گردش در باغ و لذت بردن از گل و گیاهان آن بود.

تا این که یک روز به سفر رفت. در بازگشت، در اولین فرصت به دیدن باغش رفت. اما با دیدن آنجا، سر جایش خشکش زد. تمام درختان و گیاهان در حال خشک شدن بودند، رو به درخت صنوبر که پیش از این بسیار سر سبز بود، کرد و از او پرسید که چه اتفاقی افتاده است؟

درخت به او پاسخ داد: من به درخت سیب نگاه می کردم و باخودم گفتم که من هرگز نمی توانم مثل او چنین میوه هایی زیبایی بار بیاورم و با این فکر چنان احساس نارحتی کردم که شروع به خشک شدن کردم.

مرد بازرگان به نزدیک درخت سیب رفت، اما او نیز خشک شده بود! علت را پرسید و درخت سیب پاسخ داد: با نگاه به گل سرخ و احساس بوی خوش آن، به خودم گفتم که من هرگز چنین بوی خوشی از خود متصاعد نخواهم کرد و با این فکر شروع به خشک شدن کردم.

از آنجایی که بوته ی یک گل سرخ نیز خشک شده بود علت آن پرسیده شد، او چنین پاسخ داد: من حسرت درخت افرا را خوردم، چرا که من در پاییز نمی توانم گل بدهم. پس از خودم نا امید شدم و آهی بلند کشیدم. همین که این فکر به ذهنم خطور کرد، شروع به خشک شدن کردم.

مرد در ادامه ی گردش خود در باغ متوجه گل بسیار زیبایی شد که در گوشه ای از باغ روییده بود.

علت شادابی اش را جویا شد. گل چنین پاسخ داد: ابتدا من هم شروع به خشک شدن کردم، چرا که هرگز عظمت درخت صنوبر را که در تمام طول سال سرسبزی خود را حفظ می کرد نداشتم، و از لطافت و خوش بویی گل سرخ نیز برخوردار نبودم، با خودم گفتم: اگر مرد تاجر که این قدر ثروتمند، قدرتمند و عاقل است و این باغ به این زیبایی را پرورش داده است می خواست چیزی دیگری جای من پرورش دهد، حتماً این کار را می کرد. بنابراین اگر او مرا پرورش داده است، حتماً می خواسته است که من وجود داشته باشم.
پس از آن لحظه به بعد تصمیم گرفتم تا آنجا که می توانم زیباترین موجود باشم.


 اگر هستید یعنی بهترین آفریننده ها در وجود شما گوهری نهاده است
بجای اینکه به دیگران بیاندیشید و حسرت بخورید و دائم خودتان را با آنها مقایسه کنید به آن گوهر فکر کنید و هرگز دو نکته فراموشتان نشود :

اول اینکه خدا کار بیهوده نمی کند پس در خلقت و وجود شخص شما حکمتی عظیم نهفته است

نشانه های بسیار در نزدیک بودن ظهور امام زمان عج

 

نوشته زیر مجموعه اي از نشانه هاي بسيار در نزديك بودن ظهور حضرت حجه ابن الحسن العسگري را مورد بررسي قرار داده است انشاالله كه ديدگان همه منتظران به نواده پاك رسول (ص) روشن گردد اين مطالب برگزيده اي از سايتهاي مختلف و منابع مهدويت است.

ـ بشارت آيه الله العظمي بهجت : اشاره مستقيم و بشارت صريح آيه الله العظمي بهجت در جمعي در مورد نزديكي ظهور امام زمان (عج) كه فرمودند : “ تا كنون به جوانان بشارت مي داديد كه منتظر باشيد ظهور مولايتان را خواهيد ديد اينك ( ظهور آنقدر نزديك شده است كه ) به سالخوردگان و پيران هم بشارت دهيد كه ظهور را خواهيد ديد . ” بسياري از منتظران و شيفتگان ولي عصر (عج) را سرشار از شور و شوق ظهور نموده است و براي آنها دليلي محكم و برهاني قاطع در يقين به نزديكي ظهور ايجاد كرده است .

ـ امير عبدالله در عربستان : يكي ديگر از نشانه هاي ظهور قتل فرمانرواي عربستان بنام عبدالله مي باشد كه در ماه ذي الحجه روي خواهد داد . امام صادق در اين زمينه مي فرمايد : هركس براي من مرگ عبدالله را تضمين كند من ظهور قائم را براي او تضمين مي كنم … همچنين از آن حضرت روايت شده است كه : زمانيكه مردم در سرزمين عربستان در حال وقوف مي باشند سواري با شتر سبك سير به آنجا وارد مي شود و مرگ خليفه را خبر مي دهد و با مرگ او فرج آل محمد و گشايش كار تمام مردم فرا مي رسد . بحار 52 ص 210 و 240

سفياني در آستانه كودتا : امام محمد باقر (ع) : سفياني و حضرت قائم در يك سال قيام مي كنند . ( بحارالانوار ج 52 ص 240) يكي از علامات حتميه ظهور قيام فردي به نام سفياني كه همزمان با سيد خراساني در ماه رجب در سوريه كودتا نموده و چند كشور همسايه را فتح و سپس به سمت عراق پيشروي مي نمايد و لشگري براي دستگيري امام زمان (عج) به سوي مكه روانه مي سازد كه اين لشگر در بين مكه و مدينه به زمين فرو مي روند و نابود مي شوند و … تعدادي از بزرگان در سوريه سفياني را ديده و ( با همان ) اوصافي كه در روايات ذكر شده است او را شناخته اند كه با برخي مانند عالم فاضل و متعبد استاد بهلول مصاحبه شده و شرح ديدار به صورت مكتوب و نوار ويدئويي مستند و مكتوب موجود است ( كتاب آيا ظهور نزديك است؟ و نوار ويدئويي در واحد فرهنگي گل ياس) و برخي ديدارها مانند ديدار امام موسي صدر و شهيد چمران نقلي و غير مستند مي باشد . در ديدار استاد بهلول كه حدودا 10 سال پيش انجام گرفته است سفياني با همان ظاهر كريه كه در روايات ذكر شده و جزء فرماندهان ارتش سوريه و فردي جاه طلب و ميانسال ذكر گرديده است … با شدت گرفتن فتنه ها و درگيري ها در منطقه خاور ميانه و عراق و لبنان و فلسطين و تحت فشار بودن يهوديان غاصب هر لحظه براي كودتاي سفياني كه به نفع صهيونيستها و عليه كشورهاي مسلمان صورت مي گيرد شرايط فراهم تر مي گردد

ـ آغاز مرحله اي كه در آن عراق كانون تحولات است : سرزمين عراق در عصر ظهور بر طبق روايات معتبر كانون تحولات بسيار مهمي است و منشا معبر و محل برخورد اكثر قيامهاي دوران ظهور است . شيصباني حاكم ستمگر عراق ( صدام ) در نزديكي ظهور از اين مكان جنگ را آغاز مي كند . سفياني بعد از كودتا در سوريه سرزمين عراق را فتح مي كند . سيد خراساني بعد از قيام به سوي عراق حركت مي كند و امام زمان (عج ) نيز بعد از قيام در مكه به سمت عراق پيش مي رود و سرانجام پس از پيروزي نهايي مركز حكومت خود را در كوفه قرار مي دهد . در شرايط فعلي نيز لحظه به لحظه عراق به سمت تحولات عظيم و مهم پيش مي رود و آنگونه كه از روايات ذكر شده است در حال تبديل شدن به مركز تحولات جهاني در عصر ظهور مي باشد . امام علي در مورد تحولات و فتح عراق در زمان ظهور مي فرمايد : … قلعه ها را بگشايند عراق را فتح كنند هر اختلافي را با خونريزي پاسخ گويند در چنين زماني ظهور صاحب الزمان (عج) را انتظار كشيد … حوادث جانكاه و كمرشكني روي دهد شكافنده ها ( موشك ها ) بشكافند تيزپروازان( هواپيماها) به پرواز درآيند … عراق را فتح كنند هر اختلافي را با خونريزي پاسخ گويند ( بشاره الاسلام ص744) حضرت در اشاره به خروج سفياني در نهج البلاغه مي فرمايند:  گويا او را مي بينم كه در شام فرياد برداشته و با پرچم هايش در حول و حوش كوفه مي گردد و به اهل كوفه همچون شتر سركش رو مي آورد زمين را از سرهاي بريده فرش مي كند دهانش گشوده قدمش در زمين سنگين جولانش گسترده و هيبتش عظيم است. به خدا قسم شما را در اين طرف و آن طرف زمين پراكنده مي كند تا از شما جز به مانند باقي مانده سرمه در چشم باقي نماند اين برنامه ادامه دارد تا عرب بر سر عقل آيد (نهج البلاغه خطبه 138) در نامه امام زمان به شيخ مفيد (ره ):…گروههايي منحرف از اسلام بر عراق تسلط يابند و با كردارهاي زشت خود موجب كمبود ارزاق (محاصره اقتصادي) در عراق مي شوند.سپس با هلاكت طاغوتي از طواغيت(صدام)اين فاجعه بر طرف مي شود… (بحارالانوار ج 53 ص 175) اوضاع فعلي عراق نشان مي دهد كه ما چقدر به ظهور نزديك شده ايم

ـ فراگير شدن فساد و فحشا و ظلم : يكي ديگر از نشانه هايي كه براي ظهور در روايات ذكر گرديده است فراگير شدن انواع فساد و فحشا در جوامع انساني مي باشد كه در روايات بعنوان علائم غير حتميه وارد شده است . رواج انواع فساد جنسي(زنا، همجنسگرايي،برهنگي و …) فساد اقتصادي (ربا،رشوه،گرانفروشي و…) فساد حكومتي(وضعيت فعلي حكومت در تمام جهان) فساد اجتماعي ( فروپاشي بنيان خانواده ها ، اعتياد و ناهنجاري هاي اجتماعي و …) در اوضاع كنوني دقيقا منطبق بر فرمايشات روايات و احاديث عصر ظهور مي باشد . پوشش 350 كانال فاسد ماهواره كه اكثر آنها زشت ترين و فجيع ترين صحنه ها را به راحتي نمايش مي دهند و تمام اقشار بخصوص جوانان و نوجوانان را در سراسر جهان تحت تاثير خود دارند و سايتهاي مبتذل اينترنت و سي دي ها و فيلمهاي مبتذل و فجيع كه در سراسر جهان فراگير شده اند ( حتي در ايران ) و …

و ساير نشانه ها به اجمال : به بن بست رسيدن تمام نظريه ها براي سعادت انسان ، رويكرد جهان به معنويت ، شدت يافتن بلاها ، فتنه ها و مشكلات ، شدت يافتن دو جريان حق و باطل، شدت يافتن انتظار در اديان مختلف و فراگير شدن نام و ياد مهدي (فراگير شدن دعاي ندبه در سراسر كشور و در هر كوي و برزن ، اقبال و روي آوردن عموم مردم علي الخصوص جوانان به اماكن متبرك به نام امام زمان (عج) خصوصا جمكران بعنوان پايگاه اصلي منتظران و عاشقان ، بحث روز شدن مساله ظهور و امام زمان (عج) در بين مردم ،افزايش قابل توجه رويكرد به مساله مهدويت و ظهور در بين مطبوعات ، صدا و سيما ، سخنراني ها و … و اقبال به اين مساله در حوزه و دانشگاه و در بين فرهيختگان و نخبگان) و ……….

ده پند از امام علی بن موسی الرضا علیه السلام:


ده پند از امام علی بن موسی الرضا علیه السلام:

اول:
در خوشحال کردن مردم بسیار بکوشید تا در قیامت خدا خوشحال تان کند.

دوم:
تا می توانید سکوت اختیار کنید که سکوت موجب محبت می شود و راهنمای هر خیری است.

سوم:
در خواندن سوره حمد استمرار بورزید که جمیع خیردرامور دنیا و آخرت درآن گرد آمده است.

چهارم:
به روزی اندک خدا راضی باشید تا خدا نیز از عمل کم شما راضی باشد.

پنجم:
در برقرار کردن صله رحم ثابت قدم باشید که بهترین نوع آن خودداری از آزار خویشاوندان است.

ششم:
به کسی که از خدا نمی ترسد امید نداشته باشید که نه تعهد دارد، نه نجابت و نه کرم.

هفتم:
بسیار احسان کنید که خداوند در قیامت یک نصفه خرما را مانند کوه احد بزرگ می کند.

هشتم:
حق الناس را رعایت کنید که دوستی محمدوآل محمد بدون آن پذیرفته نیست.

نهم:
ازبخششی که زیانش برای تو بیش از سودی است که به دیگران میرسد، حذر کن.

دهم:
بسیارمراقب کردار خودباشید تا مورد تهمت واتهام قرار نگیرید،که در آن صورت حق ملامت ندارید