موضوع: "پندانه"

دعای مطاله را زمان خواندن مطالب وبلاگ هم بخوانیم

اَللّهُمَّ اَخْرِجْنى مِنْ ظُلُماتِ الْوَهْمِ وَ اَكْرِمْنى بِنُورِ الْفَهْمِ اَللّهُمَّ افْتَحْ عَلَيْنا اَبْوابَ رَحْمَتِكَ وَانْشُرْ عَلَيْنا خَزائِنَ عُلُومِكَ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 

خدايا مرا بيرون آور از تاريكیهای وهم، و به نور فهم گرامیام بدار، خدايا درهاى رحمتت را به روى ما بگشا، و خزانه هاى علومت را بر ما باز كن به مهربانیات اى مهربان ترين مهربانان.

برکت در هر زمان جاریست.

حیات طیّبه همین زندگی است درحالی‌که با ایمان باشد

رهبرانقلاب: انبیا آمدند، یک شکل جدید را، یک هندسه‌ی جدید را برای شیوه‌ی زندگی بشر ارائه کردند.
آن شیوه‌ی زندگی، همان حیات طیّبه است: یٰاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا استَجیبوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم؛ حیات، #حیات_طیبه است.
من عَمِلَ صٰلِحًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثىٰ‌ وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهو حَیوٰ‌ةً طَیِّبَة‌؛ یعنی فراتر از این حیات ظاهری یک چیزی وجود دارد که به آن گفته میشود حیات طیّبه، آن چیست؟ آن همین زندگی است درحالی‌که با ایمان باشد.
زندگی احتیاج دارد به آب و به هوا و به خوراک و به علم و به فنّاوری و به همه‌چیز؛ زندگی به همه‌ی اینها احتیاج دارد، منتها اگرچنانچه بدون ایمان شد، این حیات نیست؛ مرده است. این را قرآن حیات نمیداند. ۹۶/۶/۶

منظور چیست که انسان از عجله آفریده شده است؟

شبهات_قرآنی

خدا در قرآن میگوید: انسان از عجله آفريده شده، ولي عجله نكنيد!

 

توضیحات

خداوند در سوره انبيا آية 37 مي فرمايد:«خلق الانسان من عجل سأوريكم آياتي فلا تستعجلون؛(آري!) انسان از عجله آفريده شده، ولي عجله نكنيد؛ من آيات خود را به زودي به شما ارائه مي دهم»

اصل ماجرا این بود که کفار ومشرکین پیامبر را مسخره میکردند و خدا در وصف صفات زشت آنها، علاوه بر تمسخر،عجله را هم ذکر میکند

پاسخ

علامه طباطبايي مفسر بزرگ قرآن:
«انسان از عجله خلق شده است»؛ كنايه است از زيادي عجله انسان و بلوغ آن به نهايت درجه­اش، آنقدر كه گوئي، آدمي از عجله خلق شده و غير از عجله چيزي نمي شناسد.
مثل اينكه
مي گويند: فلاني همه اش خير يا شرّ است اين طور تعبير بليغ تر از اين است كه بگوييم، چقدر فلاني عجول است و اين كلام در مورد تعصب آمده و هم خواسته است نسبت به امر مشركين بي اعتنايي كند


طباطبايي، تفسير الميزان، ج 14، ص 436.

مباهله_قرن_21

 

به نظر شما نقش سبک زندگی، در زمینه سازی ظهور چیست؟

سبک‌ زندگی مجموعه‌ای از طرز تلقی‌ها، ارزش‌ها، شیوه‌های رفتار، حالت‌ها و سلیقه‌ها در هر چیزی را در برمی‌گیرد و می‌تواند جزء رفتار شخصی او باشد یا نباشد؛

زیرا بیشتر مردم معتقدند که باید سبک زندگی‌شان را آزادانه انتخاب کنند. اما این انتخاب آزادِ بدون داشتن جهان‌بینی توحیدی، انسان متزلزلی خواهد ساخت که تمایلاتش هر روز او را به یک طرف خواهد برد در نتیجه آرامشِ در زندگی را تجربه نخواهد کرد. سبک زندگی، نحوه و نگاه به زندگی است که در حال حاضر از طرف عده‌ای با استفاده از تبلیغات وسیع طراحی می شود و هر روز به شیوه‌ای جدید جلوه‌گری می‌کند و باعث از بین‌رفتن نوع تلقی درست فرد از زندگی خواهد شد.

روند رو به جلوی این نوع زندگی در صدد فراموش‌کردن ارزش‌های دینی و اخلاقی در سطح گسترده را موجب می‌شود که با باورهای دینی و بومی ما صددرصد در تضاد است. طبیعی است که نگاه بر مبنای انسان‌شناسی توحیدی در بردارنده هدف و غایتی است که دنیا را مزرعه آخرت می‌داند و تصویر درستی از سبک زندگی خویش را طراحی می‌کند.

برای رسیدن به جامعه ایده‌آل لازم است نوع نگاه به زندگی، نحوه زندگی، معیشت و… بازنگری شود؛ این بازنگری منجر به «تغییر»خواهد شد. تغییر، در دو مسئله کلیدی، شناخت بر اساس «من عرف نفسه فقد عرف ربه» و اصلاح روند زندگی که برای اجرای هر دوی اینها داشتن شهامت ضروری به‌نظر می‌رسد.

«تغییر» به معنای انقلاب و دگرگونی از حالت فرد برای رسیدن به حالت مطلوب. این حالت مطلوب را فرد بر اساس مرحله اول شناخت خویش به‌دست آورده است. شهامت اجرای تغییر در تمام مراحل زندگی از نحوه تفکر، سخن گفتن، سلوک با مردم و حتی ملاک و معیار خرید روزانه بر اساس جهان‌بینی الهی در فرد صورت خواهد گرفت.

محور تمام تحول‏ها، جهش نفساني و تبدل دروني نفس انسان است که رو به صلاح می باشد و در سايه لطف خداوند توفيق رسيدن به كمال نصيب او مي‏شود. در این‌صورت مبنای زندگی فرد طبق فرمایش امام صادق (علیه السلام) تغییر می‌کند و به آرامش می‌رسد؛

زیرا امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به این سوال که زندگی خود را بر چه بنا کردید؟

فرمود: بر چهار اصل: دانستم رزق مرا دیگری نمی‌خورد پس آرام شدم؛

دانستم که خدا مرا می‌بیند پس حیا کردم؛

دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی‌دهد پس تلاش کردم،

دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم

(علامه مجلسی، ج20،ص 228)

برای تحقق و تعجیل در ظهور حضرت مهدی (عجل الله) لازم است، نوع زندگی بر اساس خودشناسی و دریافت اعتقادات براساس جهان‌بینی متصل به وحی تغییر پیدا کرده تا بتوان بر اساس آن به غایت و هدف متعالی خویش دست پیدا کرد. زیرا وجود حضرت حجت (علیه السلام) همان نعمتی است که خداوند بهره‌مندی از او را نصیب بندگان خود فرموده است.

 

وقتی آژیر شیطان را شنیدید به پناهگاه خدا بروید



«وَ إِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیم»ٌ (اعراف/200)

 زمانی که آژیر خطر به صدا در می‌آمد گوینده‌ای با صدای دلهره‌آورش چنین می‌گفت: توجه! توجه! علامتی که هم اکنون می‌شنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است بعد می‌گفت محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید. بلافاصله بعد از پیام او صدای آژیر گوش خراشی در همه جا طنین انداز می‌شد و مردمی را می‌دیدی که با دستپاچگی و سرعت خاصی برای حفظ جان خود به سوی محل امنی در حال دویدن‌اند.

قطعاً خیلی مضحک و خنده دار خواهد بود که کسی در این وضعیت قرار بگیرد و به جای فرار به سوی پناهگاه در معرض خطر بایستد و زیر لب مدام تکرار کند «من به پناهگاه می‌روم». این داستان بسیار شبیه جریانی است که قرآن کریم نقل می‌کند.

 قرآن می‌فرماید: وقتی وسوسه شیطان را حس کردید به خدا پناه ببرید(۱) که او هم به خواسته شما ترتیب اثر می‌دهد و هم اینکه می‌داند شما را چگونه نجات دهد.

پناه بردن به خدا باید با تمام وجود باشد درست به مانند همان مضطر زیر بمباران؛ والا اگر بایستد و مدام بگوید اعوذ بالله، اعوذ بالله کاری از پیش نخواهد برد.

? نمونه ،ج7 ،ص63