موضوع: "الفبای تشیع"

اثبات ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام  از کتب اهل تسنن  سند ۲۳

 

 اعتراف علمای بزرگ اهل تسنن به تواتر حدیث غدیر:

 علامه اسماعيل بن محمد العجلونی الجراحی (متوفای 1162هـ)

 حديث «من كنت مولاه فعلی مولاه» را طبرانی و احمد و ضياء در كتابش المختارة، از زيد بن ارقم و علی و سی نفر از صحابه نقل كرده اند، پس حديث متواتر و مشهور است.


? العجلونی الجراحی، إسماعيل بن محمد، كشف الخفاء و مزيل الإلباس عما اشتهر من الأحاديث على ألسنة الناس، ج 2، ص 361، رقم: 2591

 ادامه دارد…

 

اثبات ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام از کتب اهل تسنن سند ۲۲

 

⬅️ اعتراف بزرگان اهل تسنن به صحت حدیث غدیر:

 ملا علی قاری (متوفای 1014هـ)

 "حديث غدير بدون شك صحيح است، بلكه بعضی از حافظان آن را متواتر دانسته اند، چون در نقل احمد آمده است:

 اين حديث را در زمان خلافت علی عليه السلام بعد از اختلافی كه درباره آن پيش آمد، سی تن از اصحاب شهادت دادند كه آن را از رسول خدا صلی الله عليه وآله شنيده اند.”


? مرقاة المفاتيح

 ادامه دارد…

 

اثبات ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام از کتب اهل تسنن سند ۲۱

 

 اعتراف مهم ابو حامد غزالی (متوفای 505هـ):

 "از خطبه‌های رسول گرامی اسلام صلی الله عليه و آله خطبه غدير خم است كه همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند. رسول خدا (ص) فرمود: هر كس من مولا و سرپرست او هستم، علی مولا و سرپرست او است.

 عمر پس از اين فرمايش رسول خدا صلی الله عليه و آله به علی عليه السلام اين گونه تبريك گفت:

 «افتخار، افتخار ای ابوالحسن، تو اكنون مولا و رهبر من و هر مولای ديگری هستی.»

 اين سخن عمر حكايت از تسليم او در برابر فرمان پيامبر و امامت و رهبری علی عليه السلام و نشانه رضايتش از انتخاب علی عليه السلام به رهبری امت دارد.

 اما پس از گذشت آن روز‌ها، عمر تحت تأثير هوای نفس و علاقه به رياست و رهبری خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مكان اصلی تغيير داد و با لشكر كشی‌ها، برافراشتن پرچم‌ها و گشودن سرزمين‌های ديگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلی هموار كرد و [مصداق اين آيه قرآن شد:]

 پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن، بهايى ناچيز به دست آوردند، و چه بد معامله اى كردند.”


? سرّالعالمین، ص 24

 ادامه دارد…

 

"اسلام دینی با ظرفیتی امت ساز؛ مرتفع و پیشتاز در مسابقه ادیان" 5

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

بررسی شکل گیری امت تسلیم در انبیاء ماض
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

ابراهیم می‌دانست که در ذریه خودش تا اسحاق امت تسلیم شکل نمی‌گیرد. ماجرا جلو می‌آید تا یعقوب علیه السلام و یعقوب يَا بَنِيَّ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلاَ تَمُوتُنَّ إَلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ. تا زمان یعقوب و فرزندان یعقوب هم برای شجره نبوت مشخص است که بحث، بحث تسلیم بودن به درگاه خدا است نه بحث امت مسلمه. می‌دانند کجا را دارند درخواست می‌کنند، می‌دانند در ذریه خودشان که دارند دعا می‌کنند، حد و حدودش این است که این ذریه تسلیم خدا باشند. طی درجات تسلیم را داشته باشند اما اگر قرار است که یک امت مسلمه شکل بگیرد، یک رسولی می‌خواهد با آن ویژگی‌ها.

پس بر اساس همین آیات ابراهیم علیه السلام چهار هزار سال قبل عالمانه حداقل از زمان خودش تا نسل یعقوب علیه السلام می‌داند که امت مسلمه شکل نمی‌گیرد. باید یک رسول بزرگی بیاید. در آیاتی که یوسف علیه السلام در پایان عمرش ذکر می‌کند، در آن آیات هم مشخص است که یوسف هم جریان امت مسلمه را در درون خودش، پیرامونش و نسل خودش نمی‌بیند. می‌گوید خدایا، َتوَفَّني‏ مُسْلِماً. خدایا من را، شخص من را مسلمان بمیران، وَ أَلْحِقْني‏ بِالصَّالِحينَ، من را به صالحین ملحق کن.

از زمان ابراهیم تا زمان یوسف علیه السلام پیامبران معتقد نیستند که می‌توانند جریان یک امت را شکل بدهند که امت تسلیم باشد. این جریان بر اساس آن آیه‌ای که از سوره آل عمران ذکر شد، برای اولین بار در زمان امام حسین صلوات الله علیه در زمین سامان پیدا می‌کند. امت تسلیم،امتی که همه بر محور امام هستند و تسلیم خدای متعال.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
مفهوم امت در قرآن
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
در قرآن که رجوع می‌کنیم، می‌بینیم وقتی بحث امت مطرح می‌شود، امت به عنوان یک مجموعه یکدست دارای هدف واحد، یک گروه یکدست غیر متفرق به عنوان امت مطرح می‌شود. همه بر یک محور هستند، اصولشان بر یک چیز است، گرد سه‌تا چیز نمی‌چرخند، گرد یک چیز می‌چرخند. چه از پرنده که اممٌ امثالهم دارد ذکر می‌شود و چه فضاهای دیگر. امت یعنی مجموعه یکدست؛ و وقتی در فضای دینی و ارزشی بحث امت مطرح می‌شود، امت شدن یا بر اساس مناسک است یا محور اقامه دین. آقا، چه جوری امت می‌شویم که مجموعه یکدست بشویم؟ یا بر محور مناسک جمع بشویم یا بر محور اقامه دین اجتماع بکنیم یا بر محور اعتصام به حبل الله و ولایت معصوم اجتماع کنیم یا بر محور قبله بودن کعبه‌ای که البته پیغمبر دارد راجع به آن یک حرف‌هایی می‌زند و یک فضای شاخص در صدر اسلام دارد.

یک صحنه‌ای بوده که خدای متعال قبله را از بیت المقدس به کعبه مقدسه برمی‌گرداند. خب، امت شدن آن جا معنا دارد، امت شدن در اعتصام به حبل الله معنا دارد، امت شدن باید یک محوری داشته باشد..

خطبه نودم نهج البلاغه اين خطبه معروف به خطبه اشباح است

 

و از اين خطبه است در وصف فرشتگان

صاحب عرش را براى روز نيازمندى خود ذخيره گرفته اند، و به وقت انقطاع خلق از خدا وتوجهشان به مخلوقات فقط خدا را مورد توجه قرار مى دهند.
روزگارِ عباداتشان را پايان نمى دهند، رغبتشان به عبادت پروردگار آنان را به هيچ سويى متوجه نمى سازد، مگر به سوى سرچشمه هاى اميد به رحمت حق و ترس از عذاب او كه هيچ گاه از دلهاشان قطع نمى شود
آنچه علّت ترس از عذاب است از دلشان زدوده نمى شود تا از كوشش در عبادت دست بردارند، طمع آنان را به اسارت درنياورده تا سعى در امور ظاهر را بر كوشش در امر آخرت مقدم بدارند
اعمال گذشته خود را بزرگ نشمارند، زيرا اگر بزرگ شمارند اميد آنان به حق باعث زدودن رشته هاى خوف آنان از عذاب مى شود
محض وسوسه هاى شيطانى در رابطه با حضرت حق اختلاف نكرده اند، قهرهاى ناگوار آنان را از هم جدا نساخته، و كينه هاى حسدورزى بر آنان غالب نشده و عوامل شک و بددلى آنان را دسته دسته ننموده و انديشه هاى گوناگون آنان را تقسيم نكرده.

فرشتگان اسير و پايبند ايمانند
نه انحرافى آنان را از ريسمان محكم ايمان بريده و نه سستى و تنبلى ايشان را از رشته حق جدا كرده
در طبقات آسمانها جاى پوست تختى نيست مگر اينكه فرشته اى بر آن در سجود است، يا در حال سير و سرعت در بندگى خدا
با طول عبادتشان بر معرفتشان مى افزايند و بدانوسيله عزّت و جلال خدا در دلشان افزايش مى يابد.