موضوع: "افشاگری"

بر طبق احادیث در آخرالزمان، زندگی هیچ انسانی، در بهترین حالتش، از گرد ربا در امان نخواهد ماند:

 

گرد ربا

برای مردم زمانی پیش می آید که احدی یافت نمی شود جز اینکه به ربا آلوده گردد، اگر مستقیماً هم ربا نخورد، گرد ربا به او می رسد.

داد و ستد از نوع ربوی

به راستی این امت به اموال خود گرویده … مشروب را به نام نبیذ، رشوه را به نام هدیه و ربا را به نام داد و ستد، حلال پنداشته و می خورند.

ربا به نام داد و ستد مسئله ایست که شاید اگر سر بچرخانیم، شاهد مصادیق زیادی از آن در اطرافمان باشیم، برای مثال بسیاری از بانک ها و شرکت ها که به نام اسلام کار می کنند و جز معاملات ربوی، چیزی در آن پیدا نمی شود.

ربا،گناهی علنی

… رباخواری را می بینی که علنی است و به آن اعتراض نمی شود … .

نتیجه رباخواری

هیچ قومی نیست که ربا در میان آنها شایع شود، جز اینکه دچار غفلت و بی خبری می شوند. و هیچ قومی نیست که رشوه در میان آنها رائج شود جز اینکه دچار ترس و وحشت می شوند.

 

 

زنان مغز فعال تری نسبت به مردان دارند

 محققان در بزرگترین مطالعه عکس برداری مغزی که تاکنون انجام شده، موفق به شناسایی تفاوت های خاصی میان مغز زنان و مردان شده اند. «دکتر دنیل آمن» نویسنده ارشد، روانپزشک و مؤسس کلینیک آمن به همراه همکارانش به تجزیه و تحلیل جمعیتی بزرگ از افراد سالم و همچنین افراد مبتلا به بیماری های روانی پرداخت تا اثر جنسیت را مشخص کند. آنها در این راستا از روش تومورنگارى SPECT استفاده کردند. محققان مطالعات عکس برداری مربوط به مغز ۴۶۰۳۵ فرد را که در ۹ کلینیک صورت گرفته بود، مقایسه کردند. جامعه آماری شامل ۱۱۹ فرد داوطلب سالم و ۲۶۶۸۳ بیمار مبتلا به اختلالات روانی مختلف از قبیل ضربه مغزی، اختلالات دوقطبی، اختلالات روان پریشى و اسکیزوفرنى و اختلال بیش فعالی کمبود حواس بود. مجموعه ای متشکل از ۱۱۵۸۷ بیمار دارای اطلاعات تشخیصی کامل بودند.

دکتر آمن اظهار داشت: «این مطالعه می تواند نقش مهمی در درک تفاوت های مغزی حاصل از جنسیت داشته باشد. تفاوت های قابل اندازه گیری که ما میان مردان و زنان، شناسایی کردیم؛ برای درک خطرات ناشی از جنسیت در اختلالات مغزی مثل بیماری آلزایمر حائز اهمیت هستند. استفاده از ابزارهای عکس برداری عصبی کارکردی مثل SPECT از اهمیت بالایی در توسعه درمان های مغزی در آینده برخوردارند.» مغز زنان شرکت کننده در مطالعه در بسیاری از نواحی فعال تر از مردان بود؛ به ویژه در قشر پیش مغزی که در تمرکز و کنترل پیام عصبی نقش دارد؛ قسمت لیمبیک یا نواحی مربوط به هیجان در زنان فعال تر از مردان بود. مراکز هماهنگی و بصری مغز در مردان فعالیت بیشتری در مقایسه با زنان داشت…

جزئیات بیشتر:
bigbangpage.com/?p=69106

ترجمه: منصور نقی لو/ سایت بیگ بنگ

 

عبرتهای عاشورا در دشمن شناسی

عمرو بن حجاج از جمله بزرگان شهر کوفه بود که به امام حسین (علیه‌السّلام) نامه نوشت و از ایشان جهت آمدن به کوفه دعوت به عمل آورد. با آمدن عبیدالله بن زیاد به کوفه، عمرو بن حجاج به خدمت او در آمد. او از کسانی بود که به دستور عبیدالله،‌ هانی بن عروه را به قصر کشاند و موجبات اسارت و بعد شهادت او را فراهم آورد.  وی همچنین در پراکنده کردن یاران مسلم بن عقیل تلاش بسیار کرد. 

بستن آب بر امام حسین ( ع)

عمرو بن حجاج همراه با سپاهیان کوفه جهت جنگ با امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش عازم سرزمین کربلا گردید و از سوی عمر بن سعد، مسئول ممانعت از رسیدن آب به خیام اباعبدالله الحسین (علیه‌السّلام) گردید.  نقل شده پس از بسته شدن راه آب، امام (علیه‌السّلام) حضرت ابوالفضل العباس (علیه‌السّلام) را به حضور طلبید و به ایشان فرمودند که شبانه و به پرچمداری نافع بن هلال با سی سوار و بیست پیاده، به سوی فرات رفته آب به خیمه‌ها برسانند.
حضرت عباس (علیه‌السّلام) و یارانش در حالی که نافع در جلو آنها در حرکت بود به سوی شریعه فرات به راه افتادند. عمرو بن حجاج زبیدی، که مامور حراست از فرات بود، فریاد زد: «کیستی؟» نافع گفت: «از پسر عموهای تو؛ آمده‌ایم از این آب که ما را از آن منع کرده‌اید بنوشیم» عمرو گفت: «گوارایت باد بنوش! ولی برای حسین (علیه‌السّلام) از این آب نبر» اما نافع در جواب گفت: «نه؛ به خداسوگند، تا زمانی که حسین (علیه‌السّلام) و خاندان و یاران همراهش، تشنه‌اند من قطره‌ای از این آب نخواهم ‌نوشید.» پس میان نیروهای عمرو بن حجاج و یاران امام (علیه‌السّلام) جنگ در گرفت که به لطف الهی و به یُمن رشادت‌های عباس بن علی (علیه‌السّلام) و  شجاعت‌های نافع بن هلال و دیگران، یاران امام (علیه‌السّلام) موفق شدند ضمن کشته و زخمی‌کردن چندین تن از دشمنان، آب به خیمه‌های امام (علیه‌السّلام) برسانند. 

فرماندهی جناح راست

عمرو بن حجاج در روز عاشورا از سوی عمر بن سعد عهده ‌دار فرماندهی جناح راست لشکر کوفه گردید و همراه با یاران  تحت امرش به جناح چپ سپاه امام (علیه‌السّلام) حمله برد. حمله‌ای که منجر به شهادت جمعی از یاران امام حسین (علیه‌السّلام) از جمله مسلم بن عوسجه گردید.  نقل شده که پس از کشته شدن گروهی از سپاهیان کوفه در نبردهای تن به تن با یاران  امام (علیه‌السّلام) در پیش از ظهر عاشورا او با صدای بلند نیروهای خود را که از میان سپاه امام (علیه‌السّلام) هماورد می‌طلبیدند خطاب قرار داد و گفت:
«ای احمق‌ها می‌دانید با چه کسانی در حال جنگ هستید؟ آنان جنگجویان شهر هستند و قومی‌ هستند که آرزوی مرگ می‌کنند. هیچ یک از شما به تنهایی به جنگشان نرود بلکه با پرتاب سنگ آنان را از پا در آورید.»
توصیه عمرو بن حجاج مورد پسند ابن‌سعد قرار گرفت از این‌رو دستور داد تا کسی به تنهایی وارد جنگ با یاران امام (علیه‌السّلام) نشود. 
عمرو بن حجاج آن گاه به یاران امام (علیه‌السّلام) نزدیک شد و گفت: «ای اهل کوفه فرمانبرداری و اتحادتان را حفظ کنید و در کشتن کسی که از دین بیرون رفته و با امام (علیه‌السّلام) خویش-یزید- مخالفت ورزیده شک نکنید.»
امام حسین (علیه‌السّلام) به او فرمود: «ای عمرو بن حجاج؛ مردم را علیه من تحریک می‌کنی؟ آیا ما از دین خارج شده‌ایم و شما بر دین ثابت مانده‌اید؟ به خدا سوگند زمانی که جانتان را بگیرند و با اعمالتان بمیرید می‌فهمید کدام یک از ما از دین خارج شده و چه کسی برای سوختن در آتش سزاوارتر است.» 
عمرو پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) از سوی عمر بن سعد ماموریت یافت تا به همراه چند نفر دیگر از سران سپاه کوفه سرهای شهدای کربلا را نزد ابن زیاد ببرد. 

سرانجام عمرو بن حجاج

در زمان شکل‌گیری قیام مختار، او به تحریک عبدالله بن مطیع -گماشته عبدالله بن زبیر بر کوفه- پرداخت و از سوی او فرماندهی دو هزار نفر را در جنگ با مختار برعهده گرفت.  او همچنین در “یوم السبیع” به کمک دیگر اشراف ناراضی کوفه شتافت و مسئولیت جنگ در محله مراد را به عهده گرفت؛ اما با قبول شکست در برابر مختار و یارانش از کوفه گریخت و راه شراف وواقصه را در پیش گرفت. از آن پس دیگر خبری از او نشد.  گفته شده که او خواست به بصره بگریزد؛ اما ترس از شماتت و سرزنش مردم باعث شد به سوی شراف بگریزد اما از شدت تشنگی از پای در آمد هنوز نیمه جانی در بدن داشت که نیروهای مختار سر رسیدند و سر از بدنش جدا کردند. 

رشته ای درس می خوانیم که کلاس داشته باشد...

مشکل اینجاست که ما
نه برای خودمان
بلکه برای آدمهای اطرافمان
زندگی میکنیم،

لباسی میپوشیم
که مردم خوششان بیاد…

عطری میزنیم
که مردم لذت ببرند…

رشته ای درس می خوانیم
که کلاس داشته باشد…

با کسی ازدواج می کنیم
که دهان مردم را ببندیم…

بچه دار میشویم
که برایمان حرف در نیاورند…

و این داستان تا آخر عمر ادامه دارد!

یاد بگیریم برای خودمان زندگی کنیم

 

مبارزه با ظلم و جور سیلی خوردن دارد

 در طول تاریخ هر کسی برای عدالت قیام کرده ، و در برابر ظالمان و مستکبران ایستاده سیلی خورده است ، زندان رفته ، شکنجه شده و در نهایت کشته شده است. مستکبران عالم بخاطر منافع مادی و دنیایی خود جلوی حق طلبان را بشدت می گرفتند.

 اگر انبیاء الهی و امامان معصوم ( ع) در خانه خود می نشستند و دعایی و عبادتی می کردند ، کسی کاری با آنها نداشت. مبارزه از زمانی شروع شد که جریان حق می خواست در برابر دنیای آنها بایستد.

 هر جا صدای عدالتی بلند شد خفه اش کردند تا کسی جرئت نداشته باشد آن را تکرار کند. تهدید و شکنجه کارشان بوده است. مگر بلال را به بیابانهای داغ مکه نمی بردند و سنگ داغ بر سینه اش نمی گذاشتند؟!!

 اینکه عده ای تصور می کنند با لبخند و تعامل میشود با جبهه باطل کنار آمد ، خیالی باطل است. این تصور خلاف انتظار فرج است. مگر امام عصر ( عج) که بیایند با لبخند مذاکره می کنند؟!
هیهات……خونها باید ریخته شود. ریشه این ظالمان باید خشکانده شود.

 آنهایی که به وضع موجود راضی شدند و بدنبال جهانی شدن ، تعامل با دنیا ، تنش زدایی و ترک کننده جهاد و شهادت در راه خدا هستند نمیتوانند منتظر حقیقی باشند.