موضوع: "کمپین رفع شبهه"
خاطرات مستر همفر (2)(دشمن شناسی،بدعت)
پنجشنبه 96/06/09
بخش اول:
از گذشته هاي دور حكومت بريتانياي کبير مانند امروز در اين انديشه بود که امپراطوري بزرگ و گسترده خود را چگونه حفظ کند: امپراطوري که آفتاب هيچگاه در آن غروب نميکرد.
بريتانيا در مقايسه با مستعمرات خود همچون هند، چين و خاورميانه، کشوري کوچك بود. اگر چه ما در بخشهاي بزرگي از اين کشورها حكومت دست نشانده نداشتيم و کار را خود مردم انجام مي دادند، امّا سياستهاي فعّال و موفقيّت آميز ما در اين کشورها به پيش مي رفت، و ما به سوي حاکميّت کامل بر آنها گام برمي داشتيم.
بنابراين ما بايد به دو نكته مي انديشيديم:
١. در مناطقي که بر آنها تسلّط پيدا کرديم حاکميّت خود را حفظ کنيم.
٢. بخشهايي که هنوز زير سلطه ما نيستند به مستعمرات خود بيفزاييم.
وزارت مستعمرات براي هر يك از اين کشورها کميسيون خاصّي برگزيد تا به بررسي اين مسايل بپردازد. و من خوشبختانه از ابتداي ورود به اين وزارت مورد اعتماد وزير بودم؛ و کار در کمپاني هند شرقي به من سپرده شد. اين کمپاني اگر چه هدف آشكارش بازرگاني بود، در حقيقت راههاي تسلّط بر هند و به چنگ آوردن سرزمينهاي دور شبه قاره هند را جستجو ميکرد.
ادامه دارد…
خاطرات_مستر_همفر (قسمت اول)(دشمن شناسی،بدعت)
پنجشنبه 96/06/09
#دشمن_شناسي #بدعت #خاطرات_مستر_همفر
کتاب “خاطرات مستر همفر"، خاطرات جاسوسی است که در هیبت روحانی، و در جهت ایجاد تفرقه در جهان اسلام فعالیت می کرده و از نتایج فعالیت او ایجاد فرقه ضاله #وهابیت است.
او دراين کتاب از مأموريتش به کشورهاي مصر، عراق، ايران، حجاز و استانبول مرکز خلافت (عثماني) و هدفش از اين مأموريت (که جمع آوري اطلاعات کافي به منظور جستجوي راههاي درهم شكستن مسلمانان و نفوذ استعماري در ممالك اسلامي بود) و از مسائلي که دراين مأموريت براي او پيش مي آيد، ياد مي کند.
اين مأموريّت مربوط به زماني است که قدرت و شوکت امپراطوري عثماني رو به ضعف و سستي نهاده بود و دشمنان اسلام در پي آن بودند که با ويران کردن پايه هاي اعتقادي مسلمانان، ضربه اي اساسي بر جوامع اسلامي وارد سازند. آنان مي کوشيدند تا باورهايي که مسلمانان را بيدار و آگاه مي ساخت و ميان آنها همدلي و اتّحاد ايجاد مي کرد و باورهايي که فرقه هاي گوناگون اسلامي بر آن پاي مي فشردند و سلامت فكري، رواني و اجتماعي آنان را تأمين مي نمود از ميان بردارند.
پروژه ای مفصل که اگر به بسیاری از اختلافات میان مسلمانان طی ادوار اخیر و افراطی گری ها و سر بر آوردن گروه هایی چون طالبان و داعش و … نگاه کنیم رد پای آن مشهود است.
از این رو در سلسله مطالبي به ارائه این خاطرات خواهیم پرداخت. ان شاءالله.
ادامه دارد…
مقایسه سربریدن محسن حججی و کشته شدن عمروبن عبدود
چهارشنبه 96/06/01
متن شبهه⁉️⁉️
” اگر عمل داعش در بریدن سر شهید حججی نفرت انگیز است به همان اندازه کار امام علی را هم در بریدن سر عمر بن عبدود در جنگ خندق باید نفرت انگیز ارزیابی کرد!!! “
پاسخ
“مقایسه بریدن سر شهید حججی و کشته شدن عمرو بن عبدود توسط علی(ع) !!” :
1️⃣ در بسیاری از منابع معتبر هیچ سخنی از بریده شدن سر “عمرو بن عبدود” توسط امام علی(ع) وجود ندارد!
2️⃣ در منابعی هم که چنین مطلبی وجود دارد، آمده است که امیرالمومنین(ع) در حین نبرد بر گردن عمرو ضربه زد و سر او جدا شد.
3️⃣ از سوی دیگر این دو واقعه قابل قیاس نیست! عمرو در میدان جنگ و حین نبرد کشته شد، اما شهید بزرگوار حججی، در اسارت و مظلومانه به شهادت رسید.
4️⃣ نبرد علی(ع) با عمرو و رفتارشان با جسد او چنان جوانمردانه بود که خواهر عمرو به کشته شدنش به دست علی(ع) افتخار می کند و در مرثیه برادرش از جوانمردی علی(ع) بسیار یاد می کند.
والسلام علی من اتبع الهدی
مقایسه سربریدن محسن حججی و کشته شدن عمروبن عبدود
چهارشنبه 96/06/01
متن شبهه⁉️⁉️
” اگر عمل داعش در بریدن سر شهید حججی نفرت انگیز است به همان اندازه کار امام علی را هم در بریدن سر عمر بن عبدود در جنگ خندق باید نفرت انگیز ارزیابی کرد!!! “
پاسخ
“مقایسه بریدن سر شهید حججی و کشته شدن عمرو بن عبدود توسط علی(ع) !!” :
1️⃣ در بسیاری از منابع معتبر هیچ سخنی از بریده شدن سر “عمرو بن عبدود” توسط امام علی(ع) وجود ندارد!
2️⃣ در منابعی هم که چنین مطلبی وجود دارد، آمده است که امیرالمومنین(ع) در حین نبرد بر گردن عمرو ضربه زد و سر او جدا شد.
3️⃣ از سوی دیگر این دو واقعه قابل قیاس نیست! عمرو در میدان جنگ و حین نبرد کشته شد، اما شهید بزرگوار حججی، در اسارت و مظلومانه به شهادت رسید.
4️⃣ نبرد علی(ع) با عمرو و رفتارشان با جسد او چنان جوانمردانه بود که خواهر عمرو به کشته شدنش به دست علی(ع) افتخار می کند و در مرثیه برادرش از جوانمردی علی(ع) بسیار یاد می کند.
والسلام علی من اتبع الهدی
متن شبهه⁉️⁉️ امامی که محتاج به دعا و صدقهی ماست، چگونه میتواند حاجت روا کند و شفیع گردد؟
دوشنبه 96/05/30
پاسخ
☑️1. همه فقیرند:
تمامی موجودات عالم، از جمله انسانها، فقیر هستند، یعنی ذاتاً محتاج هستند، چرا که همه مخلوق میباشند.
چنان که همگان، حتی برای نفس کشیدن محتاج هوا، و برای بقا محتاج آب و نان هستند.
منتهی باید دقت نمود:
که این “فقر” نسبت به خداوند متعال میباشد و همان آب و نان نیز مخلوق خداوند هستند.
بنابراین، ممکن است کسی به لحاظ علم، ثروت، قدرت و … داراتر از دیگری یا دیگران باشد، اما همه محتاج خدا هستند
و در این قاعده، فرقی بین معصوم و غیر معصوم، یا مؤمن و کافر وجود ندارد. هیچ کسی غنی نمیشود.
لذا در بیان این قاعدهی کلی فرمود: (فاطر، 15)
اى مردم شما به خدا نيازمنديد و خداست كه بى نياز ستوده است.
☑️2. تمامی دعاهای ما، با «الهی، ربی، سیدی، اَللَّهُمَّ إِنّى أَسْئَلُكَ »
شروع میشود، یعنی او را میخوانیم و از او میخواهیم،
اگر چه عقل، فکر، بصیرت، اخلاص، استغفار، توبه، دو رکعت نماز …
و از جمله اهل عصمت علیهم السلام را وسیلهای (توسل) برای استجابت قرار دهیم.
☑️3. دعا برای امام زمان علیه السلام:
بنابراین، خیر و برکت هر دعایی، حتی در حق دیگران، ابتدا متوجه و عاید دعا کننده میگردد، چرا که در محضر حق تعالی حاضر شده، او را میخواند و از او میخواهد؛ لذا منّتی بر دعا شونده ندارد.
لذا اینگونه نیست که تنها و تنها اهل بیت علیهم السلام نیازمند دعای ما باشند و به ماچیزی بخاطر دعابرای ایشان عائد نشود
بکه برعکس در بسیاری از موارد اصل دعا کردن موضوعیت دارد وسبب ارتقای و تعالی بخشودگی و… برای ما میگردد
چنان که فرمود: هر خیری برای دیگران بخواهی، مضاعفش را به خودت میدهند.
☑️4. «دعا وصل است» - «دعا برای ایشان، ادب و ارتباط متقابل است»
با دعا کردن میتوان وصل به ایشان شد
میتوان خود را نزدیکتر به ایشان نمود
و با حضرات معصومین و انوار مقدسه ارتباط برقرار کرد.
و السلام علی من اتبع الهدی