موضوع: "پرسش و پاسخ"
خون حضرت علي اصغر عليه السلام به زمين باز نگشت؟ مستندات تاریخی آن چیست؟
پنجشنبه 96/07/20
ابو الفرج اصفهاني يكي از مورخان بزرگ در كتاب «مقاتل الطالبين» از شاهدان ماجرا، نقل كرده است كه امام حسين عليه السلام خون را به طرف آسمان ميپاشيد و چيزي از آن دو باره به زمين بر نميگشت:
«مورع بن سويد از شاهدان قضيه نقل كرده است: همراه حسين عليه السلام فرزندش كوچكش بود، تيري آمد به گلويش نشست.
حسين عليه السلام خون را از گلو و پشت گردنش ميگرفت و آن را به سوي آسمان پرتاپ ميكرد و چيزي از آن خون بر نميگشت در آن حال ميفرمود: خدايا مقام فرزندم در نزد تو كم تر از ناقصه صالح نيست.»
?مقاتل الطالبيين، ص 60،
خوارزمي يكي ديگر از علماي اهل سنت، علاوه بر اينكه #پاشيدن خود را به طرف آسمان نقل كرده:
«امام فرمود: علي را بياوريد تا با او خدا حافظي كنم. آن را كودك را به ايشان دادند، حضرت او را ميبوسيد و ميفرمود: واي بر گروهي كه دشمن آنها جد توست. هنگاميكه اين كودك در آغوش امام بود، حرمله بن كاهل اسدي با رها كردن تير او را در آغوش امام ذبح كرد. حسين عليه السلام خونش را جمع كرد تا كف دستش پر شد آنگاه به سوي آسمان پرتاب نمود و فرمود: خدايا اگر ياري [ظاهري] را از جانب آسمان از ما گرفتي، پس در عوض، بهتر از آن را براي ما قرار بده. آنگاه حسين عليه السلام از اسبش پياده شد و با غلاف شمشيرش براي او قبري آماده ساخت و او را با خونش دفن كرد و بر او نماز خواند.»
?مقتل الحسين، ج 2، ص 37،
#مباهله_قرن_21
تفاوت آیه 15 سوره هود و 18 سوره اسراء در مورد نتیجه عمل انسانهای دنیا دوست:
دوشنبه 96/07/10
پرسش: بر اساس آیه ۱۵ سوره هود، خدا نتیجه اعمال انسانهای دنیا دوست را در دنیا به طور کامل به آنان میدهد و چیزی از آن کم نمیکند ولی بر پایه آیه ۱۸ سوره اسراء، خدا تنها بخشی از آنچه دنیا پرستان میخواهند را به ایشان میدهد، آن هم به هر کس که خودش صلاح بداند نه به همه. آیا مفاد این دو آیه با یکدیگر منافات ندارد؟
پاسخ: آیه ۱۵ سوره هود درباره اعمال انسانهاست، البته اعمال طبیعی و معقول نه اعمالی مانند بت پرستی و خرافه گرایی. بر اساس این آیه از آنجا که خدا عادل است و به کسی ستم نمیکند، اگر کسی برای دنیا تلاش کند خدا نتیجه اعمال او را به همان اندازهی عمل و تلاش وی به او میدهد و چیزی از آن کم نمیکند: مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلْحَيَوٰةَ ٱلدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَٰلَهُمْ فِيهَا وَ هُمْ فِيهَا لاَ يُبْخَسُونَ
ولی آیه ۱۸ سوره اسراء درباره میزان اراده و علاقه آنها به دنیاست که خدا به دنیا دوستان هر چقدر از دنیا را که بخواهند و دوست داشته باشند نمیدهد بلکه به هر کس همان مقدار که خود خدا بخواهد و صلاح بداند میدهد، پس اینگونه نیست که دنیا دوستان بتوانند به هر چیزی از دنیا که بخواهند، برسند: مَّن كَانَ يُرِيدُ ٱلْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُۥ فِيهَا مَا نَشَآءُ لِمَن نُّرِيدُ
کانال پرسمان قرآن
آیا اعمال انسان خودشان حاضر میشوند یا کسی آنها را حاضر میسازد؟
دوشنبه 96/07/10
پرسش: بر اساس آیه ۴۹ سوره کهف در روز قیامت هر کسی اعمال خود را حاضر مییابد. آیا اعمال انسان خودشان حاضر میشوند یا کسی آنها را حاضر میسازد؟
پاسخ: در قیامت اعمال انسانها مجسم میشوند و اعمال هر کسی همیشه همراه و ملازم با اوست، بنابراین هر انسانی در آن روز اعمال خود را حاضر مییابد: وَ وَجَدُوا۟ مَا عَمِلُوا۟ حَاضِرًا (کهف ۴۹)
در آیه ۳۰ سوره آل عمران، از حاضر شدن اعمال خوب و بد انسانها در قیامت با صیغه اسم مفعول و به صورت “مُحضَراً” یاد شده که نشان میدهد اعمال انسانها خودشان حاضر نمیشوند بلکه احضار میشوند و کسی آنها را حاضر میسازد: يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُّحْضَرًا وَ مَا عَمِلَتْ مِن سُوٓءٍ
اما پاسخ این پرسش که چه کسی اعمال انسان را حاضر میسازد؟ در آیه ۱۴ سوره تکویر داده شده است و بر اساس آن هر انسانی خودش اعمال خویش را حاضر میسازد: عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّآ أَحْضَرَتْ
هر انسانی نسبت به نفس و اعمال خود بصیرت کامل دارد: بَلِ ٱلْإِنسَٰنُ عَلَیٰ نَفْسِهِۦبَصِيرَةٌ (قیامت ۱۴) و در روز قیامت خودش نامه اعمال خود را میخواند و به حساب خود رسیدگی میکند و خودش برای حسابرسی از خود کافی است: ٱقْرَأْ كِتَٰبَكَ كَفَیٰ بِنَفْسِكَ ٱلْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا (اسراء ۱۴) گرچه خدای سبحان و فرشتگان نیز از او حسابرسی میکنند.
کانال پرسمان قرآن
چرا در قرآن از حیواناتی مثل پلنگ یا شیر و ... یا از خیلی از میوه ها که در عربستان نبوده نام برده نشد؟
شنبه 96/06/25
پاسخ:
خدمت شما عرض می کنم که قرآن کتاب هدایت است و هر مطلبی که در این کتاب آمده است بر مدار مساله هدایت می چرخد.
در این کتاب مقدس از بردن نام حیوانات و یا میوه ها و طبیعت اطراف ما قصد و هدفی دارد که با مساله هدایت مرتبط است مانند گفتن حکم شرعی که به آن موضوع مربوط می شود همچون چیزی که سگ شکاری ان را صید کرده باشد و یا در سوره انعام در آیات 142 به بعد در چند آیه حکم برخی از حیوانات حلال گوشت را بیان می کند؛ یا قصه یا سرگذشت قومی را ذکر می کند که متضمن نام حیوان و یا میوه ای است و اصل بیان داستان های قرآنی برای پند دادن و بیدار کردن و غفلت زدائی بشر است مانند داستان حضرت موسی، آدم، یوسف، نوح و … .
در مورادی از باب تشبیه معقول به محسوس میوه های بهشتی را با ذکر باغ ها و میوه های دنیوی بیان می کند.
گاهی بیان کردن نام میوه یا حیوانی برای ترغیب و وادار کردن انسان به تعقّل و تفکّر و توجه دادن انسان به قدرت خداوند در خلق و ربوبیّت است مانند این آیه که می فرماید: «أَفَلَا ينْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيفَ خُلِقَتْ»؛ آيا به شتر نمی نگرند که چگونه آفريده شده.(1)
و همچنین آیه شریفه: «إِنَّ اللَّهَ لَا يسْتَحْيي أَنْ يضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا يضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ»؛ خدای را از اين که به پشه ای يا فروتر [يا فراتر] از آن مثل زند شرم نيايد پس کسانی که ايمان آورده اند می دانند که آن [مثل] از جانب پروردگارشان بجاست ولی کسانی که به کفر گراييده اند می گويند خدا از اين مَثَل چه قصد داشته است [خدا] بسياری را با آن گمراه و بسياری را با آن راهنمايی می کند و[لی] جز نافرمانان را با آن گمراه نمی کند.(2)
و… .
خلاصه این که بردن نام میوه ها و سبزیجات و حیوانات برای دادن برنامه تغذیه و یا میوه و حیوان شناسی نیست بلکه برای تذکر دادن نعمات، ترغیب به تعقل و تفکر، خداشناسی و … است.
اما چرا فقط از میوه ها و حیوانات عربستان نامبرده شده و نه دیگر جاها.
جواب این است اولا: در مورد شیر که فرمودید در قرآن نام برده شده مانند دو آیه شریفه: «كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ»؛ گويي گورخرانی رميده اند.(3) «فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ»؛ که از مقابل شيری فرار کرده اند.(4)
ثانیا: از برخی از حیواناتی که در قران نامش آورده شده برای منطقه عربستان نیست مانند فیل.
یکی از نکات بلاغت در این کلام را می توان این مساله عنوان کرد که از حیواناتی و میوه هائی نام برده که برای همه دنیا آشناست و اختصاص به جای خاصی ندارد و اکثر قریب به اتفاق مواردی که ذکر شده در همه جای دنیا وجود دارد و مواردی هم هست که شاید در همه جای دنیا یافت نشود اما شهرت جهانی دارد مانند شیر و فیل.
ـــــــــــــــ
(1) الغاشية/ 17.
(2) البقرة/ 26.
(3) المدثر/ 50.
(4) المدثر/ 51.
تأثیر یک حرف نامناسب و غلط در منبر و مداحی
چهارشنبه 96/06/22
نکتهی بعد که خیلی مهم است، همین مسئلهی تربیت نیروها یا حراست از نیروهای گوینده و خواننده، از خطاها و اشتباهات است؛ این خیلی مهم است. واقعاً یکی از گرفتاریهای ما این است؛
حالا اسم مدّاحها بد در رفته، مخصوص مدّاحها نیست، مدّاح و غیر مدّاح ندارد. از کسانی که در این ماجرای منبر رفتن و از عاشورا خواندن وارد بودهاند - اعم از مدّاح و منبری و مانند اینها - مواردی دیده شده که حرفهای نامناسبی از اینها صادر شده.
یک وقت حالا من و شما نشستهایم، یک حرف غلطی هم از دهان بنده میآید بیرون، چیزی نیست، [چون] دو نفر پهلو هم نشستهاند، مهم نیست؛ یک وقت نه، ما هزار نفر، ده هزار نفر، گاهی پنجاه هزار نفر مستمع داریم، گاهی این جمعیّت تبدیل میشود به جمعیّتهای میلیونی به خاطر انتشار؛ اینجا باید محاسبه بشود که تأثیر یک حرف غلط و نامناسب بر روی ذهن مخاطب چیست.
یک عدّهای همان حرف غلط را قبول میکنند، و یک معرفت غلطی پیدا میکنند؛ یک عدّهای آن را اِستنکار* میکنند و این اِستنکار موجب میشود که از اصل دین زده بشوند؛ بین کسانی و کسانی سرِ این حرف اختلاف میافتد؛ ببینید، از چند جهت مجاری فساد به وجود میآید برای یک حرف غلطی که یک نفر میزند.
اِستنکار: انکار کردن
امام سیدعلی خامنهای | ۹۲/۹/۲۸