موضوع: "افشاگری"
اسلام تان بدرد خودتان میخورد
سه شنبه 96/06/21
فهم عده ای از اسلام، در حد نماز اول وقت، تسبیحات وغسل جنابت است.
این جنس موجودات، حتی اگر یزید بن معاویه حاکم باشد، بزرگترین دغدغه شان، طرز تلفظ حرف ض در الضَّالِّين سوره حمد است.
این اسلام، بدرد خاله زنک بازی میخورد، اسلامی که علیه ظلم قیام نکند و از مظلوم دفاع نکند، اسلام نیست
پی_نوشت
امام خمینی(ره):
والله اسلام همه اش سیاست است
مباهله_قرن_21
چرا هرکس بر امام حسین (ع) بگرید بهشت بر او واجب میشود؟ این عدالت است؟
دوشنبه 96/06/20
پاسخ ?
با در نظر گرفتن مجموعه روایات در این موضوع به این نتیجه میرسیم، گریهای برای ورود به بهشت مؤثر است که از روی معرفت و محبت باشد، نه از روی احساسات صرف.
نکته مهم
یک آیه و یا یک روایت را به تنهایی نمیشود انتخاب و آن را معیار عمل قرار داد.
بلکه باید این حدیث را در کنار سایر احادیث بگذارد تا به یک جمع بندی درستی برسد، براین اساس به برخی از احادیثی که ما را برای رسیدن به یک دیدگاه صحیح کمک میکنند اشاره میکنیم.
1. امام صادق (ع) فرمود: از شیعیان ما نیست آن که با زبانش بگوید ما را دوست مىدارد و از ما پیروى مىکند، ولى در رفتارها و نشانه ها با ما مخالفت میکند، شیعیان ما کسانى هستند که با زبان و دل با ما موافق باشند و از آثار ما پیروى کنند، و مانند ما رفتار کنند.
2. پیامبر (ص) فرمود: شفاعت من به کسى که نماز خود را سبک بشمارد نمىرسد، به خدا سوگند، چنین شخصی کنار حوض کوثر بر من وارد نمىشود.
3. برای تأثیر گذاری گریه دست کم دو شرط اساسی وجود دارد.
گریه باید از روی معرفت و محبت باشد، لذا میبینیم مردم کوفه و شام - همان کسانی که به نحوی در شهادت امام حسین (ع) دست داشتند- نیز زمانی از روی احساسات، گریه میکنند.
الف. از حذیم بن شریک اسدىّ روایت شده است؛ زمانی که امام سجاد (ع) را همراه با زنان از کربلا وارد کوفه کردند، زنان کوفه زارى کنان، گریبان چاک زده و مردان هم با آنان مىگریستند، زین العابدین (ع) بیمار بود، پس به آوازى ضعیف و آهسته گفت: اینان بر ما گریه مىکنند پس ما را که کشت؟
شرط مهم
گریه باید مخلصانه و همراه با پیروی در گفتار و رفتار از اهل بیت (ع) باشد
امام صادق (ع) فرمود: خدا را معصیت کنى و اظهار محبّت او نمائى؟! بجانت قسم که این در میان کارها بسى عجیب است! اگر دوستیت صادقانه مىبود اطاعتش می کردى! که بی شکّ فرد محبّ مطیع و فرمانبردار محبوب است.
?روضة الواعظین ج 2، ص 319
?الإحتجاج على أهل اللجاج، ج 2، ص 303 و 304،
مباهله_قرن_21
میانمار و چالش تصویر رومانتیک از مکاتب
دوشنبه 96/06/20
آنچه امروز در میانمار میگذرد بیش از هر چیز خوشبینی نسبت به مواضعمان از هر دست که باشند را به چالش میگیرد.
ما عادت داریم راهکارهای بزرگی برای حل مسائل بشری پیشنهاد کنیم و برای این کار با اتکا به نیروی خیالمان تصویرهای رؤیایی بسازیم. جنگها و جنایتها در شکستن این تصویرهای رؤیایی بهترین خدمت را به ما میکنند.
تازه به اینجا هم که رسید با تفکیک ذات مکتب از رفتارِ پیروان صورت مسئله را پاک میکنیم، در حالی که خود مکاتب غیر الهی، هرچه که باشند، نیازمند نقادی هستند.
همین اتفاق برای #بودیسم و تصویر معنویتگرایانهاش از قدرت و سیاست رخ داده است.
کسانی که میگویند هیچ کاری به سیاست ندارند در پهنهی سیاسی خطرات زیادی در دامن خود میپرورانند. دلیل اصلیاش این است که انسان به مثابه موجودی ذاتاً مدنی ( الانسانُ مدنیٌ بالطبعِ)
اگر به تمرین سیاست در چهارچوبهای مدنیِ دموکراتیک نپردازد به سادگی دستخوش رفتارهای سیاسی غریزی و وحشیانه یا سیاست بازی سیاستمداران میشود.
ولی افزون بر این، تصویرسازیهای رومانتیک از سنت، از مدرنیته، از معنویت، از شرق و غرب، از ملیت و مانند آنها هم بیتأثیر نیست.
برای نمونه، از سده-ی نوزدهم به بعد ادیان شرقی مرهم خشونت و سختی و قفس آهنینِ زندگی انسانِ مدرن معرفی شدند.
ما از بوداییها با صلحطلبی، پرهیز از آزار جانداران، لبخند راهبانه، مراقبه و سکوت و آرامش سخن گفتیم و شنیدیم.
این تصویر خیالین بهرهای از حقیقت دارد، ولی نابسندگیهای زیادی هم دارد که نگفتیم و نشنیدیم.
نه خودِ بودیستها را جدا از این تصویر رؤیایی بررسی تاریخی و انسانی کردیم و نه #بودیسم را زیر تیغ نقادی خود بردیم.
دهها کتاب با رویکرد غیرنقادانه و سانتیمانتالیستی دربارهی بودیسم در همین کشور خودمان وجود دارد و نقدهایی هم که هست یا بد و بیراهگویی سیاسی است یا برای اثبات شکلهای دیگری از معنویتگراییِ رقیب است.
گاهی وقتی به نقد مکاتب میپردازیم بیخودی مکتب بدیلی را بری از مشکلات اساسی می-پنداریم.
روشنگران سدهی هجدهم چه راحت تمدنِ سدههای میانه را تاریکاندیش خواندند و تاریکهای دیدگاه جدید را نادیده گرفتند.
پیروان برتریِ سنت بر تجدد هم کم چنین نکردهاند. چشممان را به جملات و معارفی که انبار مهمات خطرند میبندیم و جملات دیگری را برجسته میکنیم.
این تصویرسازیها خودِ بوداییها را هم حتماً متوهم کرده که به راستی نیازی به نقادیِ خود ندارند چون هر چه دربارهی خود شنیده-اند صلح و صفا بوده است.
▫️ حتی اگر اکثر بودیستها به راستی هم میخواستند با این روایتِ رؤیایی و “#فراانسانی” اهل صلح و صفا باشند طبیعی بود که بعد از مدتی احساس کنند از دنیا عقب ماندهاند و باید از خود جدیتی نشان دهند و حقِ فرضی خود را بگیرند:
آن گزاره که میگوید «هرکه زور دارد حق دارد» را به نظر من آدمهای ضعیف هم میتوانند بسازند و ساختهاند.
آدمهای ضعیف در مقایسهی خود با قدرتمندان این گزاره را به سطح خودآگاه میرسانند و بعد با همین پرچم تلاش میکنند خود را به وضع آدمهای قدرتمند برسانند.
فراموش نکنیم که این جنایتکارانِ میانماری آدمهای ضعیفی هستند که رهبرشان تا همین دیروز در حصر نظامیها بود.
آنها احساس عقبماندگی میکنند و اکنون باید جبران کنند و البته دستشان به ضعیفتر از خود میرسد و به نظرم موفق هم میشوند.
اینکه خانم سوچی حاضر نیست این اتفاقات را محکوم کند از این روست که میداند تنها از همین راه میتواند قدرت بیشتری در میانمار برای مردم فرودستِ پیروش فراهم کند …
چقدر بی کلاسی زیبا بود!
دوشنبه 96/06/20
یادش بخیر قدیما که “بی کلاس” بودیم بیشتر دور هم بودیم و چقدر خوش میگذشت و هر چقدر با کلاس تر میشیم از همدیگه دورتر میشیم
قدیما که “بی کلاس” بودیم و موبایل و تلفن نبود و واسه رفت و آمد وسیله شخصی نبود، همیشه خونه ها تمیز بود و آماده پذیرایی از مهمونا و وقتی کلون در خونه در هر زمانی به صدا در میومد، خوشحال میشدیم؛ چون مهمون میومد و به سادگی مهمونی برگزار میشد.
آخه چون “بی کلاس” بودیم آشپزخونه ها اوپن نبود و گازهای فردار و ماکروفر و… نبود و از فست فود خبری نبود، ولی همیشه بوی خوش غذا آدمو مست میکرد و هر چند تا مهمون هم که میومد، همون غذای موجود رو دور هم میخوردیم و خیلی هم خوش میگذشت.
تازه چون “بی کلاس” بودیم میز ناهارخوری و مبل هم نداشتیم و روی زمین و چهارزانو کنار هم مینشستیم و میگفتیم و میخندیدیم و با دل خوش زندگی می کردیم.
حالا که فکر میکنم میبینم چقدر “بی کلاسی” زیبا بود! آخه از وقتی که با کلاس شدیم و آشپزخونه ها اوپن شدن و میز ناهار خوری و مبل داریم و تازه واسه رفت و آمد همگی ماشین داریم و هم تو خونه تلفن داریم و هم آخرین مدل تلفن همراهو داریم و خلاصه کلی کلاسهای دیگه؛ مثل بخار پز و انواع زود پز و… داریم ولی دیگه آمد و شد نداریم! چون خیلی با کلاس شدیم! تازه هر از چند گاهی هم که دور هم جمع میشیم، کلاً درگیر کلاسیم و از صفا و صمیمیت و دل و از همه مهمتر سادگی خبری نیست!!
لعنت بر این کلاس که ما آدما رو اینقدر از هم دور کرده و اینقدر اسیر کلاسیم که خیلی وقتا خودمونم فراموش کردیم
اهمیت راهبردی نبرد دیرالزور
شنبه 96/06/18
چرا شکسته شدن محاصره شهر نفتخیز دیرالزور دارای اهمیت راهبردی است؛ این پیروزی، چه تاثیری در سرنوشت جنگ سوریه خواهد داشت؟
دیرالزور در مرکزِ شرق سوریه، نقش تعیین کنندهای در تامین معبر مواصلاتی و راهبردی عراق-سوریه دارد. آزاد سازی این شهر که از ژوئیه 2014 به مدت سه سال در محاصره تروریستهای تکفیری داعش قرار داشت، منجر به تزریق نیروی انسانی مقاوم به ارتش سوریه برای نبرد سرنوشت ساز در شرق این کشور خواهد شد. آزاد سازی دیرالزور پیشدستی در برابر طرح آمریکا برای اشغال شرق سوریه و تجزیه محور شرقی از محور غربی مقاومت و انسداد معبر مواصلاتی و راهبردی عراق-سوریه است. پیروزی در نبرد دیرالزور به مثابه مسلط شدن ارتش و حاکمیت سوریه بر اراضی وسیعی از این کشور و مغلوبه شدن صحنه نظامی به نفع دولت سوریه است. پیروزی در جبهه دیرالزور و شرق سوریه، به پیروزی در صحنه سیاسی برای حفظ تمامیت ارضی این کشور منجر خواهد شد.
تسلط مجدد بر منابع نفتی دیرالزور، مشکلات دمشق را در تامین انرژی مرتفع و باعث شارژ مالی و تقویت بنیه اقتصادی دولت سوریه میگردد. بنابراین پس از فتح الفتوح حلب، نجات عروس فرات (دیرالزور) نقش تعیین کنندهای در سرنوشت جنگ سوریه خواهد داشت.