تنها مسیر پارت11(اگه یه نفر اتفاقی مذهبی شده باشه)

در پارت 10 گفتیم که:

? برای “بهتر بندگی کردن” ؛"باید دنیا و قوانین دنیا رو خوب بشناسیم"در اثر این شناخت??

?حالا دیگه قدر دین رو بهتر میدونیم
?و ان شاء الله دینداری قشنگ تر و قوی تری خواهیم داشت⚠️ ولی اگه ما بخوایم《 بدون درک واقعیت ها و سنّت های حاکم بر حیات دنیا 》
دینداری کنیم، مشکلات زیادی برامون پیش میاد♨️ گاهی دیدید که یه نفر ” تصادفاً ” دیندار میشه، بدون اینکه از واقعیت های دنیا شروع کنه ? مثلا بچه ای بوده که پدر و مادرش مذهبی بودن برای همین اون بچه هم بطور خودکار مذهبی شده!?همچین آدمی ارزش دین رو نمیفهمه ? اگه یه نفر “اتفاقی” مذهبی شده باشه مشکلات بزرگی به وجود میاد⭕️ همچین آدمی ممکنه بعداً بی دین بشه
?و حتی اگه ظاهراً هم بی دین نشه

?نان خودش رو در دینداری میبینه “دین” رو در خدمت “هوای نفس” خودش قرار میده ?چنین فردی ضربات بدی به دین و دینداران خواهد زد.? یا مثلا طرف، صداش خوب بوده توی بچگیش یه روز “اتفاقی” مسجد رفته??
یه اذانی هم گفته بعد دیگه آدم مسجدی شده? یکی از کارهایی که آموزش و پرورش باید انجام بده این هست که دانش آموزان رو با
“واقعیت های دنیا” آشنا کنه.⭕️ معمولاً دیده میشه که در مدارس ما از دینداری فقط به خواندن قرآن و دعای فرج و برخی از دانسته های دینی اکتفا میشه❌
⛔️ در حالیکه اگه بحث های مهمی مثل “پذیرش رنج” مطرح نشه اون بچه در آینده حتماً در دینداری خودش به مشکل برخواهد خورد.
? ما نباید ” دینداری” رو یه امر بدون رنج نشون بدیم؛مثلاً در مورد نماز روی عاشقانه بودن نماز تاکید میشه✖️
✅ در حالیکه نماز در ابتدا یه کار سخت هست و انسانها طبیعتاً از یه کار تکراری و مداوم خسته میشن و “رنج” میکشن و خود این رنج هست که ?
? “سازنده انسان هاست".
?حالا فکر کنید در این وضعیت، کسی بخواد نماز رو یه کار “صرفاً عاشقانه” بدونه?قطعاً معرفی نماز به این صورت? موجب میشه که
◀️ بچه از سن ۱۴ سالگی به بعد در نماز خوندنش دچار مشکل بشه و کاهل نمازی بکنه.???✅نگاهمون رو به مفاهیم دینی اصلاح کنیم.
هم نگاه خودمون و هم نگاه مخاطبینمون رو….

به وقت هوش گوش بدید

عیدانه.دانشنامه امام جواد علیه السلام

معرفی کتاب

برای دانود اینجا کلیک کنید

سالروز ولادت با سعادت امام محمد جواد (علیه السلام) را محضر تمام دوستان گرامی تبریک عرض میکنم.


?خلاصه ای از زندگی گهربار امام جواد علیه السلام
✅ آن حضرت طبق مشهور، شب جمعه، دهم ماه رجب، سال 195 هجرى قمرى(مطابق با 22 فروردين، سال 190 شمسى). در مدينه منوّره ديده به جهان گشود.
✅ نام: محمّد صلوات الله و سلامه عليه.
✅ كنيه: ابوجعفر ثانى و ابوعلى.
✅ لقب: جواد، قانع، مرتضى، نجيب، تقىّ، منتخب، هادى القضاة، سيّدالهداة، مصباح المتهجّدين، جوادالأئمّه و… .
✅ پدر: امام علىّ بن موسى الرّضا، مُغيث الشّيعة والزّوّار عليهماالصلاة والسّلام.
✅ مادر: از خانواده ماريه قبطى بوده، و به چند نام و لقب معروف است: درّه، سبيكه، ريحانه، خيزران و …

✅ پس از آن كه حضرت علىّ بن موسى الرّضا (عليهما السلام) توسطّ مأمون عبّاسى مسموم و به شهادت رسيد; مردم، مخصوصاً سادات بنى الزّهراء نسبت به جنايات خليفه آگاه شدند، مأمون از خطرات احتمالى بيمناك شد.
و بدين جهت، امام محمّد جواد (عليه السلام) را از مدينه احضار كرد و در بغداد كنار دربار خود منزلى برايش تهيّه نمود تا از هر جهت امام(عليه السلام) تحت نظر باشد.
مأمون جهت تداوم سياست عوام فريبانه خود و نجات از خطرات احتمالى، دخترش، امّ الفضل را به ازدواج آن حضرت در آورد، تا هم جلب توجّه افكار عموم را نموده باشد.
و هم تمام موارد زندگى و حركات آن حضرت را تحت كنترل خود در آورد، به طورى كه هر لحظه چنانچه كوچك ترين اتّفاقى رخ مى داد، بلافاصله مأمون توسّط مأمورين و جاسوسان خود از آن آگاه مى گشت.
و چندين مرحله نيز به جهت گزارشات كذب و بى مورد جاسوسان حكومتى و خصوصاً همسر آن حضرت ـ امّ الفضل ـ، آن امام مظلوم مورد شكنجه هاى روحى و جسمى قرار گرفت.

✅ و طبق روايت علىّ بن ابراهيم، مردم از اقشار و طبقات مختلف به محضر مبارك و پُر فيض حضرت جوادالأئمّه (عليه السلام) وارد مى شدند و پيرامون مسائل و فنون مختلف از آن حضرت سؤال مى كردند; و جواب مى گرفتند.

✅ مدّت امامت: بنابر مشهور، آن حضرت در روز جمعه يا دوشنبه، آخر ماه صفر، سال 203 يا 206 هجرى قمرى پس از شهادت مظلومانه پدر بزرگوارش به منصب والاى امامت و خلافت نائل آمد; و حدود هيجده سال امامت و رهبرى جامعه اسلامى را بر عهده داشت.
✅ مدّت عمر: حضرت مدّت هفت يا هشت سال و چهار ماه در زمان حيات پدر بزرگوارش; و پس از شهادت و رحلت پدر نيز حدود هيجده سال به عنوان رهبر و امام مسلمين، هدايت گرى جامعه را عهده دار بود.
بنابر اين، عمر شريف و مبارك آن حضرت را حدود 25 سال گفته اند.
✅ شهادت: بنابر مشهور، روز سه شنبه، پنجم ماه ذى الحجّه، سال 220 (مطابق با 13 آذر، سال 212 شمسى.) در زمان حكومت معتصم و به دستور او در بغداد به وسيله زهر توسّط همسرش - امّ الفضل - مسموم شده و به شهادت رسيد; و پيكر مطهّرش در قبرستان بنى هاشم كنار قبر مقدّس جدّش، امام موسى كاظم (عليه السلام)دفن گرديد.
✅ خلفاء هم عصر: امامت آن حضرت هم زمان با حكومت مأمون عبّاسى و معتصم مصادف گرديد.
✅ تعداد فرزندان: طبق آنچه مورّخين آورده اند: حضرت داراى دو فرزند پسر و سه دختر بوده است.

✅ نماز امام محمّد جواد (عليه السلام): دو ركعت است، كه در هر ركعت پس از قرائت سوره حمد، هفتاد مرتبه سوره توحيد خوانده مى شود; و پس از آخرين سلام نماز و ذكر تسبيحات حضرت فاطمه زهراء(عليها السلام) ، صد مرتبه: «اللّهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد» گفته مى شود.
و سپس نيازها و خواسته هاى مشروعه خويش را از درگاه خداوند متعال مسئلت مى نمايد، كه انشاءاللّه بر آورده خواهد شد.

منابع: ……….
اصول كافى: ج 1، تهذيب الأحكام: ج 6، مستدرك الوسائل: ج 6، بحارالأنوار: ج 48، أعيان الشّيعة: ج 2، ناسخ التّواريخ: ج 12، و .

نقد با خودت چی آوردی؟

کارت بانكيم رو به فروشنده دادم و باخيال راحت منتظر شدم تا كارت بكشه ، ولى در كمال تعجب ، دستگاه پيام داد :
“موجودى كافى نميباشد! ” امكان نداشت ، خودم
مي دونستم كه اقلا سه برابر مبلغى كه خريد كردم در كارتم پول دارم.
با بيحوصلگى از فروشنده خواستم كه دوباره كارت بكشه و اين بار پيام آمد:
“رمز نا معتبر است”
اين بار فروشنده با بيحوصلگى گفت:
آقا لطفا نقداً پرداخت كنيد ، پول نقد همراهتون هست؟….فكر كنم كارتتون رو پيش موبايلتون گذاشتين كلاً سوخته………..

در راه برگشت به خانه مرتب اين جمله ى فروشنده در سرم صدا ميكرد…
“پول نقد همراهتون هست"؟……..

خدايا !!
ما در كارت اعمالمان كارهاى بسيارى داريم كه به اميد آنها هستيم مثلا عبادت هايى كه كرديم ، دستگيرى ها و انفاق هايى كه انجام داديم و ….
نكند در روز حساب و كتاب بگويند موجودى كافى نيست ، ما متعجبانه بگوييم :
مگر ميشود ؟ اين همه اعمالى كه فكر مي كرديم نيك هستند و انجام داديم چى شد؟؟؟؟
و بگويند:
اعمالتان را در كنار چيزهايى قرار داديد كه كلاً سوخت و از بين رفت …
كنار
«بخل»
كنار «حسد» ،
كنار « ريا» ،
كنار «بى اعتمادى به خدا »، كنار «دنيا دوستى» و …..

نكند از ما بپرسند:
نقد با خودت چه آورده اى ؟ و ما كيسه مان تهى باشد ، دستمان? خالى ….
خدايا از تمام چيزهايى كه باعث از بين رفتن اعمال نيكمان مي شود به تو پناه مي بريم كه :

۰۰۰۰اِنَّ َنفسَ َلامّاره بالسّوء اِلاّ ما رَحِمَ ربّى۰۰۰۰

 

بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از رحلت پیامبر(ص)قسمت سوم(کتاب خوانی نوروز)

#کتابخوانی نوروز

دهه آخر صفر سال 11هجری پیامبر بیمار شدند در حال بیماری اسامه فرزند زید که هجده ساله بود به امیری لشکری گماشته شد.پیامبر دستور دادند که در آن لشکر (ابوبکر وعمرو ابوعبیده جراح و سعد بن عباده)ودیگر سران اصحاب از مهاجر انصار شرکت کنند 1

وحتی تاکید کردند که از رفتن با آ ن لشکر تخلف نکنندوفرمودLلعن الله من تخلف عن جبش اسامه)

حال پیامبروخیمتر شد،خبردادند که پیامبر(ص)در حال احتضار است پیمبر فرمود قلم و کاغذ بیاورید تا نامه ای برای شما بنویسم که بعداز من هرگزگمراه نشوید عمر گفت:(ان النبی غلبه الوجع و عندکم کتاب الله حسبنا کتاب الله)2

پس از این گفتگو بعضی از حاضرین خواستند قلم و کاغذ بیاورنداما پیامبر فرمود(او بعد هذا)یعنی،آیا پس از چه؟

بعد از این اگر قلم و کاغذ می آوردند وپیامبر(ص)وصیت نامه ای می نوشتند که در آن اسم علی(ع)بود مخالفان می توانستند چند نفرررا بیاورندوشهادت دهند که پیامبر(ص)آن وصیت را-نعوذبالله-در حال هذیان نوشته است.

پس از این ناسزاگویی پیامبر(ص)فرمود(قوموا عنی لا ینبغی عند نبی تنازع)

یعنی از نزد من برخیزید که در محضرپیامبر(ص)نزاع کردن شایسته نیست.3

در سحر روز دوشنبه در وقت اذان صبح،بلال به در خانه پیامبر آمد و ندای همیشگی را سرداد.پیامبر در حال بیهوشی بود . سرش بر زانوی علی(ع).

عایشه به بلال گفت به پدرم بگویید بیاید و نماز بخواند.ابوبکد آمدو ایستاد به نماز صبح،پیامبر به هوش آمد و متوجه شد که در مسجد نماز جماعت برپاست.در حالی که علی(ع)بر بالین او نشسته است.

پیامبر با آن حال برخاست ووضوگرفت و بر بازوان قضل بن عباس و حضرت علی(ع)تکیه کرد و در حالی به مسجد رفت که از شدت بیماری پاهایش را روی زمین کشیده میشد.ابوبکر ایستاده بود به نماز.پبامبر(ص)به جلو ابوبکر آمد و نماز اورا شکست و به طور نشسته نماز خواند و صحابه پیامبر(ص)اقتدا کردند ونماز صبح را به جای آوردند.4

1-طبقات ابن سعد2/190-192-چاپ بیروت

2-صحیح بخاری،باب کتابه العلم من کتاب العلم1/22،مسند حنبل،تحقیق احمد محمد شاکر،حدیث2992

3-تاریخ ابی الفدا1/151:در صحیح بخاری،باب کتابه العلم1/22

4-شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید9/197،خطبه 156