‼️ من خوف این را دارم که ملت دیر بیدار شوند

بیانات امام خمینی را این چند روز خیلی بالا و پایین میکردم

بیشتر دغدغشون خوابیدت ملت بود.

? #امام_خمینی(ره):
? شما دیدید که در زمان قبل از این جمهوری‌های اخیر، اوایل امر، یک جریانی بود که این روحانیت‌ها، روحانیون شاخص را پیش ملت رسوا کنند با دروغ و حیله.

?آقای بهشتی -رحمةالله- که یک نفر آدمی بود که مجاهد برای اسلام بود، به درد می‌خورد، فعال بود، دانشمند بود، مدیر بود، مدبر بود، دیدید که در صحنه کشور چه فضاحت‌ها در آوردند اشرار و مردم را [از او] منحرف کردند. مردم یک وقت بیدار شدند که بهشتی‌ای در کار نبود.

⚠️ من خوف این را دارم که - خدای نخواسته- ملت ما یک وقت بیدار بشود که روحانیت کنار رفته است و سلطه اجانب بر این مملکت بازگشته است و آن وقت تأسف‌ها فایده نداشته [باشد]؛ همان طوری که در زمان امام حسین -سلام‌الله‌علیه- آنطور درست کرده بودند چهره پسر پیغمبر را که مردم کوفه‌ای که پدر او را دیده بودند، مجاهدات او را دیده بودند، همین مردم کوفه برای کشتن پسر پیغمبر مسابقه می‌کردند و مردم کوفه یک وقت متوجه شدند که امام حسین دیگر نبود.

? صحیفه امام، ج۱۵، ص

عطر گل فاطمه

از مهمترین درسهای زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها برای خانواده ها، رضایت شوهر از همسرش است?

✅ امام باقر علیه السلام فرمودند :

? لا شَفِيعَ لِلْمَرْأَةِ أَنْجَحُ عِنْدَ رَبِّهَا مِنْ رِضَا زَوْجِهَا، وَ لَمَّا مَاتَتْ فَاطِمَةُ سلام الله علیها قَامَ عَلَيْهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَ قَالَ : اللَّهُمَ‏ إِنِّي‏ رَاضٍ‏ عَنِ‏ ابْنَةِ نَبِيِّكَ، اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ أُوحِشَتْ فَآنِسْهَا، اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ هُجِرَتْ فَصِلْهَا، اللَّهُمَّ إِنَّهَا قَدْ ظُلِمَتْ فَاحْكُمْ لَهَا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ.

? براى زن در نزد پروردگارش هيچ شفاعت‏كننده‏ اى بهتر از رضايت شوهرش نيست و چون فاطمه سلام الله علیها از دنيا رفت امير المؤمنين علیه السلام كنار جنازه او ايستاد و عرض كرد بار پروردگارا! من از فاطمه كه دختر پيغمبر است راضى هستم.

? بار پروردگارا! او تنها شد، پس همدم او باش
? بار پروردگارا! او از ما دور شد تو با او بپيوند
? بار پروردگارا! به او ستم شد، پس تو حاكم باش كه تو بهترين حكم فرمايانى.

? الخصال ،ج‏2،ص588.
? شیخ صدوق رحمة الله علیه

 

این دل دیوانه مارا علی آباد کن از همان روزی که عشقش در دل ما پاگرفت

بخشی از خطبه 192 نهج البلاغه امیرالمؤمنین علیه السلام:

همانا من از كسانى هستم كه در راه خدا از هيچ سرزنشى نمى ترسند ،
كسانى كه سيماى آنها سيماى صدّيقان ،
و سخنانشان ، سخنان نيكان است ،
شب زنده داران و روشنى بخشان روزند ،
به دامن قرآن پناه برده سنّت هاى خدا و رسولش را زنده مى كنند ،
نه تكبّر و خود پسندى دارند ،
و نه بر كسى برترى مى جويند ،
نه خيانتكارند و نه در زمين فساد مى كنند ،
قلب هايشان در بهشت ، و پيكرهايشان سرگرم اعمال پسنديده است .

آوای منادی

مناجات تائبين:
معصوم عليه السلام در عالم بشري احساس مي كند كه بالاخره من به زبان قلب هرگز جسارت نمي كنم، ولي وجود مي گويد كه ” من ” و “خدا “، ولو به زبان حال تكويني، و از اين حال زجر مي كشد .

معصوم عليه السلام تمام لحظات عمرش در چنين وضعي در محضر خدا است و ما را تربيت مي كند تا به هوش بياييم ."و اَمات قَلْبى عظيم جِنايتى” جنايت بزرگ من، قلب مرا كشت.

” فَاَحيِه بِتَوبةٍ منْك، يا اَملى و بغْيتى” : و زنده كن آن را به توبه اي از طرف خودت تا بيدار شود. معصوم عليه السلام مي گويد آرزوي من، مقصد من، اصلاً سوال من، مطلب من تويي.

پس سالك در مرحله اول، عمر خودش را بررسي مي كند و گذشته خود را جبران مي كند و غسل و نماز توبه انجام مي دهد كه اين ها مرحله ابتدايي توبه مي باشد. در روش هاي سير و سلوكي عملي و در عرفان عملي سالک مي گويد كه من پنج سال پيش محاسبه عمر كردم ولي اين بار با دلي نوراني تر خطا ها و مسائل جديدي كشف مي شود .

پس در سيرعملي، تكرار نيست و درست برعكس عرفان نظري، نه تنها تكرار نيست بلكه هر چه قدر تكرارمي شود يك چيز جديدتر و عميق تر كشف مي شود. فلاني دكتراي عرفان گرفته ولي شايد فردي متوسط الحال در عرفان عملي، چيزهايي مي فهمد كه غير قابل بيان است . پس توبه نه تنها تمام نمي شود، بلكه عميق تر هم مي شود و تا آخرين لحظه عمر ادامه دارد و بايد توبه كنيم.

محضر خدا به روایت تصویر