برداشتی ازنامه هاى بلوغ، ص: 30آاستاد صفایی حایری)

ما مجهولات زيادى داريم و براى شروع، بايد روى معلوماتمان كار كنيم و آن‏ها را بزايانيم و بايد از آن‏جايى شروع كنيم كه شكّ و ترديد آن را فاسد نكرده باشد.
وجود خود من و اين احساس، اساس معلومات ماست و همان‏طور كه گذشت، احتياج به استدلال ندارد كه «من فكر مى‏ كنم، پس هستم»؛ چون درك ما از خودمان، بلاواسطه است. در همين جمله آمده: «من فكر مى ‏كنم»، پس وجود من و فكر و عمل من، بلاواسطه احساس شده. ديگر معنا ندارد كه با اين همه راه، دوباره به اوّل برگردم و خودم را اثبات كنم.
من هستم.
مرحله‏ ى دوم، اين است كه آيا جهانى بيرون از ذهن من، وجود دارد؟ بعضى ايده‏ آليست‏ ها معتقدند هيچ چيز بيرون از خيال و ذهن ما نيست و تمامى اين‏ها، تصوّرات ما هستند.
جواب ساده‏ ى اين‏ها، در اين نكته هست كه اگر آتشى بيرون از ذهن و تصوّر ما وجود ندارد، پس چرا تصوّر آتش، با دست زدن به آتش، در ما دو احساس ايجاد مى‏ كند. با دست زدن به بخارى مى ‏سوزيم، ولى تصوّر آتش، اين سوزش را ندارد. تفاوت اين دو احساس، نشان مى ‏دهد كه بيرون از ذهن ما، دنيايى ديگر هم هست.
من هستم و دنيايى بيرون از ذهن من هست.
سؤال بعد اين است، آيا اين جهان قابل ادراك هست؟ بعضى از سوفسطايى‏ ها معتقدند؛ چون ما اين جهان را با حواس درك مى ‏كنيم و چون حواس ما خطاكارند، پس نمى ‏توان به ادراك حواسمان اعتماد داشت. اين‏ها نمونه ‏هاى زيادى از خطاى حواس را دليل مى ‏آورند. و با وجود اين واسطه‏ هاى خطاكار، امكان شناخت و ادراكى نيست.
در جواب اين‏ها مى‏ گويند كه ما، گذشته از حواس، از مغز و فكر و عقل هم برخورداريم و با كمك همين نيروهاست كه مى ‏توانيم خطاى حواس را كشف كنيم و شرايط ادراك را در نظر بياوريم و همين ‏طور قضاوت نكنيم.
تا به حال يافته ‏ايم كه «من هستم»، «دنيايى بيرون از من هست» و اين دنيا، قابل ادراك هم هست.
مرحله‏ ى بعد، اين سؤال مطرح مى‏ شود، بر فرض قابل ادراك باشد، آيا قابل بيان هست؟ آيا مى ‏توانيم ادراكاتمان را همان‏طور كه هست به ديگران منتقل كنيم و يا اين كه ما و ديگران، هر كدام بدون آن‏كه حرف ديگرى را بفهميم، در ذهنيّت خود برداشتى داريم.
در اين قسمت، زبان رياضى، علمى و قراردادها، زبان مشترك را مشخص مى ‏كنند.
نامه هاى بلوغ، ص: 30

اگر بی هدف پای اینترنت نشستم چه اتفاقی مییافته؟

اگر بی هدف
پای اینترنت نشستم
سر از اونترنت در میارم..
اگر بی هدف هم
توی شبکه های مجازی رفتم
به خودم اجازه میدم
هر جایی سر بزنم
و به هر کسی
اجازه میدم
تا به من سر بزنه و
وارد حریم خصوصیم بشه.
دیگه اونجاس که کم کم
دست به کار حرام میزنم
و حُرمت میشکنم و
کلام خدا رو میشکنم
تا دلِ کسی رو نشکنم
وااااااای
چه بشکن بشکنی راه میندازم
نتیجه اش هم این میشه که به زودی
دلِ خودم هم خواهد شکست
پس خدایا
کمکم کن تا
همیشه ، همه جا
با یک هدف مقدس
حرکت کنم تا ارزش و قِداسَتَم
حفظ بشه و حُرمتم شکسته نشه

چگونه استفاده کودکان از برنامه‌های تلفن همراه را مدیریت کنیم؟

 

شاید تمام اقداماتی که پدر و مادر برای کنترل کودک خود در فضای مجازی باید بکار گیرند بسیار وقت‌گیر باشد و حوصله زیادی را بخواهد. امروزه نرم افزارها و برنامه هایی وجود دارد که می‌تواند به والدین کمک کند تا با خیال راحت کودک خود را با فضای مجازی و اینترنت تنها بگذارد بدون آنکه نگران خطرات احتمالی باشند. تعدادی از این نرم افزارها وارداتی و با فرهنگ‌های بیگانه وارد خانواده‌های ما می‌شوند،البته نمونه‌های داخلی موفقی نیز در این زمینه وجود دارد، که برای نمونه می‌توان از اپلیکیشن دنیای درسا به عنوان یکی از مصادیق موفق آن نام برد.
متن کامل خبر 

? http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13960525001087
?@DorsaFamily

والدین و دغدغه استفاده کودکان از برنامک‌ها چگونه استفاده کودکان از برنامه‌های تلفن همراه را مدیریت کنیم؟
افزون شدن مشکلات و مخاطرات اپلیکیشن‌های موبایلی برای کودکان و نوجوانان می‌طلبد که خانواده‌ها فرزندان خود را از همان دوران کودکی با خطرات استفاده نادرست از فضای مجازی آشنا کنند.

هرگز از هوش خوب فرزندمان نگوییم، از تلاش زیادش بگوییم.

هرگز از هوش خوب فرزندمان نگوییم، از تلاش زیادش بگوییم.

اگر از هوشش گفتیم،‌ دیر یا زود، با هر شکست یا اشتباه، باور خود را به هوش بالایش و به حرف‌های ما از دست خواهد داد.

زندگی جایی نیست که شکست یا اشتباه، اجتناب پذیر باشد. اما وقتی از تلاش زیادش گفتیم، اگر هم شکست یا اشتباه کرد، باورش را به خودش از دست نمی‌دهد. بلکه تصمیم می‌گیرد که بهتر و بیشتر تلاش کند. هر شکستی او را محکم‌تر و پرتلاش‌تر خواهد کرد.
ضمن اینکه به تدریج خواهد آموخت، که چیزی باعث افتخار است که برای تلاشش،‌ زحمت کشیده باشد. نه چیزی که با آن، به دنیا آمده باشد.

از عشق ورزی پنهانی تا خشونتهای آشکار

در ایران پدرها و مادرها مقابل فرزندشون همدیگر را نوازش نمی کنند و در آغوش نمی کشند و اینکار رو مقابل کودک زشت می دانند…

اما هنگام مشاجره رعایت فرزند را نمی کنند و مقابل او با هم مشاجره می کنند و فرزند چه بسا از داد و بیداد آنها به گریه می افتد! خوب در ایران کودکان از کجا مهرورزی بیاموزند؟
نوازش و مهرورزی در رسانه ها ممنوع است.
در مدرسه ممنوع است.
در خانواده ممنوع است.

پس ذهن کودک در ایران بیشتر از مهرورزی، خشونت را می آموزد.
جان لنون چه زیبا گفته: در جهانی زندگی می‌کنیم که باید پنهانی عشق ورزی کرد، در حالی‌ که در روز روشن خشونت را تمرین میکنند.

 
مداحی های محرم