یک روز پسر 3 ساله‌ی من درس عجیبی بهم داد!

یک روز پسر 3 ساله‌ی من درس عجیبی بهم داد!
با مداد شمعی نصف مبل کرم‌رنگ نشیمن رو سیاه کرده بود.
وقتی متوجه شدم صداش کردم و با تظاهر به ناراحتی گفتم:
“عزیزم من اینجا چیزهای ناراحت‌کننده‌ای می‌بینم. به نظرت باید چکار کنم؟”
خیلی خونسرد سری تکون داد و گفت:
“خب پاکش کن. اگه پاک نمیشه چشماتو ببند!”
به همین سادگی!
تمام فلسفه‌ی آرامش رو در همین جمله‌ی کوتاه به من مادرِ پرادعا و مثلاً تحصیل‌کرده یادآوری کرد!
و من به فکرِ تمام مشکلاتی که با این قاعده‌ی ساده می‌شد باهاش مواجه شد ولی به بدترین شکل باهاشون کلنجار رفته بودم افتادم!
و از اون روز قانون زندگی من این شده:
“پاکش کن، اگه پاک نمیشه چشماتو ببند”

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.