می‌گوید: الآن تلویزیون، جای پدر و مادر را گرفته یا نه؟

می‌گویم: این قدر به تلویزیون، بدبین نباش. یک عالمه حرف‌ها و کارهای خوب را همین تلویزیون، یاد بچّه‌های ما داده است که ما نمی‌توانستیم یادشان بدهیم.
می‌گوید: قبول دارم.
می‌گویم: پس چرا این قدر از تلویزیون بد می‌گویی؟
می‌گوید: تلویزیون برای چند کودک برنامه می‌گذارد؟
می‌‌گویم: خیلی. چند میلیون.
می‌گوید: شخصیت و شرایط این بچّه‌ها با هم تفاوتی ندارد؟
می‌گویم: چرا. خیلی هم متفاوت است.
می‌گوید: آیا برای هر قشری از بچّه‌ها، برنامۀ‌ خاصّی دارد یا برای همه یکی است؟
می‌گویم: خب معلوم است که یکی است. اصلاً‌ مگر می‌شود برای هر بچّه‌ای یک برنامه گذاشت؟
می‌گوید: به نظر تو برای تربیت کردن بچّه‌ نباید شرایط او را در نظر گرفت؟
می‌گویم: چرا.
می‌گوید: یک سؤال دیگر.
می‌گویم: بپرس.
می‌گوید: آموزه‌های تربیتی تلویزیون، تا چه اندازه با آنچه باید باشد، تطابق دارد؟
می‌گویم: برخی از آنها کاملاً مطابق است و برخی هم تا اندازه‌ای؛‌ امّا برخی هم متضاد است.
می‌گوید: فرزند تو، قدرت جدا کردن اینها را از هم دارد؟
می‌گویم: نه.‌ همه را در هم می‌بیند و پیام‌ها را در هم می‌گیرد.
می‌گوید: تو می‌توانی خوب‌ها و بدهای تلویزیون را از هم جدا کنی و جدا شده‌اش را به فرزندت بدهی؟!
می‌گویم: معلوم است که نمی‌توانم. گاهی یک برنامه، اوّلش خوب است و آخرش بد است و میانه‌اش هم خوب و بد. من که نمی‌توانم دائم تلویزیون را روشن و خاموش کنم. اصلاً خبر ندارم که چه اتّفاقی بناست در برنامه بیفتد که بخواهم کاری انجام دهم.
می‌گوید: همۀ‌ این حرف‌ها را بگذار کنار و به من بگو: تلویزیون، هر چه‌قدر هم که برنامۀ‌ آموزنده داشته باشد،‌ آیا می‌تواند جای والدین را بگیرد؟
می‌گویم: بدون تردید، جای آنها را نمی‌گیرد.
می‌گوید: الآن تلویزیون، جای پدر و مادر را گرفته یا نه؟
می‌گویم: گرفته.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.