چه کسی خدا را به وجور آورده؟ (قسمت اول)

 

 استیون هاوکینگ:
پرسش اول : چه کسی جهان را به وجود آورده است‌؟!
پاسخ‌: خدا
پرسش دوم : چه کسی خدا را به وجود آورده است ؟!
پاسخ : خدا نیازی به بوجود آورنده ندارد.
نتیجه‌: پس ما قبول کردیم چیزی می‌تواند وجود داشته باشد که نیاز به خالق ندارد.
حال به پرسش اول برمی‌گردیم.

البته که وجودِ هستی ِمحض، که نیازی به خالق ندارد را قبول داریم. در نگاه عقلی به کارگاه هستی، همه مجبورند که این حقیقت را قبول داشته باشند.
مباحث و چگونگی و هدف از شرح و بیان گزاره‌ها و استدلال‌های «حِکَمی و فلسفی»، بسیار بسیار با شعارهای تبلیغاتی و ژورنالیستی و سفسطه متفاوت است. چه موضوعِ بحث “خداوند خالق” باشد، چه هر موضوع دیگری.

به عنوان مثال:
«در پرسش چه کسی جهان را به وجود آورده است؟»، خودش پاسخ می‌دهد: «خدا»! همین جا بحث متوقف می‌شود و از او سؤال می‌شود که آیا خودت این پاسخ را عقلانی دانسته و قبول داری، یا همین‌طوری می‌گویی تا بعد زیر سؤال ببری؟! اگر قبول داری، بحث تمام است و حالا باید بروی سراغ تکمیل خداشناسی، و اگر قبول نداری، این روش بحث عقلی و فلسفی نیست، چرا که طرح سؤال دوم، مبتنی بر قبول پاسخ برای سؤال اول می‌باشد.

در پرسش دو، می‌پرسد: «خدا را چه کسی خلق کرده است؟»، باز همین‌جا بحث متوقف می‌شود که «آیا خدا را خالق می‌شناسی و یا مخلوق»؟ اگر خالق می‌شناسی، بحث تمام است و دیگر پرسیده نمی‌شود که او را چه کسی خلق کرده است، چرا که مخلوق نیست؟ و اگر مخلوق می‌شناسی، پس چرا ابتدا گفتی که جهان را او به وجود آورده است؟ مگر مخلوق می‌تواند خودش یا چیز دیگری را خلق نماید؟!

ای مردم! مثلی زده شده است، به آن گوش فرا دهید: کسانی را که غیر از خدا می‌خوانید، هرگز نمی‌توانند مگسی بیافرینند، هر چند برای این کار دست به دست هم دهند! و هرگاه مگس چیزی از آنها برباید، نمی‌توانند آن را باز پس گیرند! هم این طلب‌کنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان(الحج، 73)

مگر تا کنون کسی “وجود بدون خالق” را مطلقاً رد کرده بود که “هاوکینگ” یا دیگران بخواهند آن را اثبات کنند؟!
پس وقتی گفته می‌شود که خداوند سبحان، وجود ازلی و ابدی است، هستیِ محض است و عالَمِ هستی را او هستی بخشیده و آفریده است، معلوم است که اذعان به “وجود بدون خالق” می‌باشد.
منتها تمام بحث بر سر همین است که آن “وجود بدون خالق کیست یا چیست؟» آیا ماده اولیه است؟ آیا تصادم عدم با عدم است و … چرا و به کدام استدلال و برهان عقلی؟!
“هاوکینگ” با این صغرا و کبرا چیدن برای یک بحث منطقی، به چه نتیجه‌ای رسیده است؟ اگر به خالق رسیده . اگر به وجود ازلی رسیده است، دیگر چون و چرایش برای چیست؟ و اگر نرسیده، پس چرا او را خالق جهان هستی می‌نامد؟!…

ادامه دارد …

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.