موضوع: "راهی به حریم کبریا"

رنگ انگشتی را بسازید...

نقاشی رنگ انگشتی
یکی از نقاشی های محبوب بچه‌ها نقاشی رنگ انگشتی است. بر خلاف بزرگترها بچه‌ها مخصوصا کودکان نوپا عاشق کثیف کردن دست‌ هستند.هر چه کثیف‌تر و چسبنده تر بهتر است. نقاشی رنگ انگشتی یکی از بهترین راه‌ها برای شروع نقاشی کودکانی که هنوز به قدری بزرگ نیستند که قادر به دست گرفتن مداد و قلمو باشند، است.مهارت حرکتی ظریف و هماهنگی بین چشم و دست را یاد می‌گیرند.بطور غیر رسمی در مورد رنگ‌ها و ترکیب آنها یاد می‌گیرند .در نقاشی رنگ انگشتی آنچه بیشتر مورد توجه کودکان قرار می‌گیرند روند نقاشی تا خود نتیجه نقاشی است برای همین یکی از راه‌های تحریک خلاقیت و نوآوری در کودکاناست. کودکان با پخش کردن رنگها بر روی کاغذ بدون استفاده از کلمات احساسات خود را می‌توانند بیان می‌کنند.در صورتیکه بچه‌ها در حال انجام کار هنری گروهی هستند خصوصا کودکان پیش دبستانی ایده نقاشی رنگ انگشتی یک فعالیت شاد و سرگرم کننده بوده و از همه مهمتر بخاطر کثیف کاری بچه‌ها عاشق آن هستند.

با وجود این همه فواید که نقاشی رنگ انگشتی دارد پس حتما امکان داشتن کار هنری را برای کودک‌تان فراهم کنید. فقط شاید اگر کودک‌تان کوچک باشد شما این نگرانی را داشته باشید که رنگ‌ها را داخل دهانش کند برای همین چه بهتر از اینکه در منزل خودتان این رنگ‌ها را تهیه کنید و خیالتان راحت باشد که دیگر ترکیبات شیمیایی مضر در آن وجود نداشته و هم نیازی به هزینه اضافی برای خرید رنگ تجاری نداشته باشید.خوبی این رنگ انگشتی خانگی این است که براحتی قابل شستشو است و با آب از روی کاشی یا سرامیک براحتی پاک می‌شود.شما می‌توانید از دستور رنگ انگشتی خانگی برای مدل‌های دیگر نقاشی نه تنها کودک نوپا بلکه بچه‌های بزرگتر هم استفاده کنند.

چه نیاز دارید:

 

½ فنجان نشاسته ذرت
¼ قاشق چایخوری نمک
½ ۱ قاشق غذاخوری شکر
۱ فنجان آب
رنگ خوراکی
 

طرز تهیه رنگ انگشتی خانگی:

نشاسته ذرت، نمک، شکر و آب را داخل قابلمه‌ای ریخته و بر روی شعله حرارت آهسته مدام هم بزنید.
مخلوط شروع به غلیظ شدن می‌کند وقتی تقریبا سفت شد قابلمه را از روی حرارت برداشته و بگذارید خنک شود.
زمانیکه خنک شد مخلوط را در ظرفهای مختلف تقسیم کرده و هر ظرف چند قطره از رنگ‌های خوراکی متفاوت اضافه کنید.
نقاشی رنگ انگشتی را شروع کنید :

حالا زمان شروع نقاشی است کاغذ سفیدی در اختیار کودک‌تان گذاشته و اجازه دهید هر طور دوست دارد انگشتانش را داخل رنگها کرده و نقاشی خود را داشته باشد

اضطراب جدایی در پیش دبستانی چطور مدیریت کنیم؟


وقتی کودکان برای روز اول پیش دبستانی آماده می‌شوند، اغلب احساس هیجان زیادی دارند. بالاخره بزرگ شدند و می‌خواهند به مدرسه بروند. پیش دبستانی سنی هست که کودک مستقل می‌شود و مفهوم نگرانی و ترس هردو وجود دارد. با درک اینکه شخصی برای خودش هست، با خواسته‌ها و نیازهایی که از شما جدا هستند، این درک را ایجاد می‌کنید که همیشه شما در کنار او نیستید. رفتن به پیش دبستانی این داستان را خیلی شفاف‌تر می‌کند و باعث می‌شود کودک‌تان از اینکه شما اجازه می‌دهید از شما جدا شود، نگران شود. این حس را بعنوان اضطراب جدایی نام می‌بریم.

از طرفی دیگر والدین هم از این جدایی دچار نگرانی می‌شوند.یک طرف کودکی داریم که منتظر رویارویی با تجربه جدید هست و طرف دیگر والدینی داریم که خودشان هم از جدا شدن از کودک‌شان نگران هستند و این نگرانی را به کودک منتقل می‌کنند. اگر شما نسبت به رفتن کودک به پیش دبستانی خوش بین، آرام و مثبت اندیش باشید، کودک شما هم همینطور خواهد بود.

برای به حداقل رساندن اضطراب جدایی در کودکان به چند نکته در ادامه اشاره می‌کنیم:
در انتخاب مدرسه یا مهدکودک دقت کنید.خوب همه جوانب را بررسی کنید و مطمئن باشید که محیط مدرسه همانطوری که کودک شما دوست دارد، هست.اگر شما نسبت به انتخاب مناسب مدرسه احساس اطمینان داشته باشید، این حس به کودک شما هم سرایت می‌کند.برای همین خوب تحقیق کنید و مدرسه مناسبی مطابق با نیازها و انتظارات انتخاب کنید.

از چند هفته پیش تاریخ روز شروع پیش دبستانی را در تقویم علامت بزنید. روز شماری کنید تا به این روز برسید. هیجان زیادی نشان دهید و کلی برنامه با کودک‌تان برای این روز خاص از قبل تدارک ببینید. مانند یک صبحانه مخصوص برای آنروز یا یک ظرف ناهار متفاوت مخصوص روز اول شروع پیش دبستانی آماده کنید.

قرار با بچه های کلاس بگذارید. اگر توانستید در همسایگی کودکانی را پیدا کنید که با کودک شما در یک کلاس هستند، بعضی روزها با هم پارک یا در منزل قرار بگذارید تا بچه‌ها با هم بازی کنند و بیشتر با هم آشنا شوند. بعد از باز شدن مدرسه هم این قرارها را بعد از تعطیلی مدرسه یا در روزهای آخر هفته تکرار کنید.

در مورد هر چیزی ما هر چه بیشتر بدانیم، کمتر نگران می‌شویم. برای همین قبل از روز اول مدرسه بارها کودک‌تان را به مدرسه ببرید، حیاط مدرسه را ببیند، اطراف کلاس را سر بزند، با معلم کلاسش قرار ملاقات بگذارید، دستشویی را نشان دهید و غیره. زمانهایی را اختصاص دهید و با هم در حیاط مدرسه بازی کنید. خیابانهای اطراف مدرسه قدم بزنید و به کودک‌تان بگویید که این تجربه جدید و شروع مدرسه رفتن چقدر هیجان انگیز هست.

سوالات کودک را پاسخ دهید.کودک‌تان را خاطر جمع کنید که هر سوالی در مورد مدرسه داشته باشد، شما با صداقت جواب می‌دهید. اگر هم ندانید سعی می‌کنید جوابش را پیدا کنید. اگر نگران بود که چطور دوست پیدا می‌کند و یا چطور با معلمش صحبت کند با بازی‌های نمایشی این صحنه‌ها را تمرین کنید. جملات ساده‌ای به او یاد بدهید مانند اینکه ” میشه با هم بازی کنیم؟” و “‌میشه من بروم دستشویی؟”…

هم صحبتی داشته باشید. فرصتهایی در اختیار کودک قرار بدهید تا در مورد احساسش نسبت به مدرسه رفتن با شما صحبت کند. سعی نکنید این اضطراب را به او تلقین کنید. مثلا با پرسیدن سوالهایی مانند اینکه” آیا از اینکه مدرسه می‌خواهی بروی، نگران هستی؟” این نگرانی را در او ایجاد نکنید. اگر هم بعد از بررسی متوجه شدید که کودک‌تان دچار اضطراب جدایی هست و نگرانی‌هایی دارد که نمی‌تواند آنها را با شما در میان بگذارد، پس شروع صحبت را با این پرسش داشته باشید، ” به نظرت فکر می‌کنی مدرسه جدید چطوری هست؟”.. سعی کنید متوجه شوید که نگران چی هست و با او همدردی کنید. اجازه بدهید اینطور فکر کند که احساساتش کاملا طبیعی و نرمال هست. در مورد خاطرات خودتان وقتی کودک بودید و روز اول مدرسه خودتان با هم صحبت کنید. اینکه روز اول شما چطور بودید و چطور بعد از چند روز همه چیز خوب و مرتب شد.

دلتنگی طبیعی هست. اگر کودک‌ شما دلیل بی‌میلی برای مدرسه رفتن دلتنگی شما عنوان کرد، شما هم در جواب بگویید، ” منم دلم برات تنگ میشه ولی من خیلی خوشحالم که قراره در مدرسه کارهای جدید انجام بدهی و منتظر هستم تا برگردی خانه و همه اتفاقات جالبی که برات افتاده را برای من تعریف کنی.”

ادامه »

شرح حکمت 113نهج البلاغه(روزانه با نهج البلاغه)

 و قال علیه ‏السلام‏
لَامَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْلِ، وَلَا وَحْدَهَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ، وَلَا عَقْلَ کَالتَّدْبِیرِ، وَلَا کَرَمَ کَالتَّقْوَى، وَلَا قَرِینَ کَحُسْنِ الْخُلُقِ، وَلَا مِیرَاثَ کَالْأَدَبِ، وَلَا قَائِدَ کَالتَّوْفِیقِ، وَلَا تِجَارَهَ کَالْعَمَلِ الصَّالِحِ، وَلَا رِبْحَ کَالثَّوَابِ، وَلَا وَرَعَ کَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَهِ، وَلَا زُهْدَ کَالزُّهْدِ فِی الْحَرَامِ، وَلَا عِلْمَ کَالتَّفَکُّرِ، وَلَا عِبَادَهَ کَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ، وَلَا إِیمَانَ کَالْحَیَاءِ وَالصَّبْرِ، وَلَا حَسَبَ کَالتَّوَاضُعِ، وَلَا شَرَفَ کَالْعِلْمِ، وَلَا عِزَّ کَالْحِلْمِ، وَلَا مُظَاهَرَهَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَهِ.

هیچ مال و سرمایه‏اى پردرآمد تر از عقل نیست، و نه هیچ تنهایى وحشتناک‏تر از عُجب و خودبینى، هیچ عقلى همچون عاقبت‏اندیشى نیست و نه هیچ شخصیت و بزرگوارى همچون تقوا، هیچ همنشینى همچون حسن خلق نیست و هیچ میراثى به پاى ادب نمى‏رسد، هیچ راهبرى همچون توفیق نیست و نه هیچ تجارتى مانند عمل صالح سودآور، هیچ سودى همچون ثواب الهى و هیچ پارسایى همچون پرهیز از شبهات نیست، هیچ زهد و پارسایى همچون بى‏اعتنایى به حرام نیست و نه هیچ علم و دانشى‏همچون تفکر، هیچ عبادتى همچون اداى فرایض و واجبات نیست و نه هیچ ایمانى مانند حیا و صبر، هیچ ارزش و اعتبارى (براى انسان) همچون فروتنى و هیچ شرافتى چون علم و دانش نیست، هیچ عزتى چون حلم نیست و هیچ پشتیبانى مطمئن‏تر از مشورت نخواهد بود.[۱]

شرح و تفسیر هیجده اندرز مهم‏

از آنچه درباره سند این کلمات حکمت‏آمیز آورده‏ایم استفاده مى‏شود آنچه مرحوم سیّد رضى در اینجا آورده به صورت پراکنده در خطبه یا خطبه‏هایى بوده است در حالى که از روایات‏ کافى‏ و آنچه در کتاب‏ تمام نهج‏البلاغه‏ آمده بر مى‏آید که اینها در کنار هم بوده است؛ ولى در هر صورت به نظر مى‏رسد اینها مواعظ مختلفى و هر یک درباره موضوع جداگانه‏اى است و جمع آنها در یک عبارت دلیل بر آن نیست که همه پیوند نزدیک با یکدیگر دارند.

در هر حال نمى‏توان انکار کرد که هر جمله‏اى از این جمله‏هاى هیجده‏گانه در عبارت کوتاهى درس بزرگى درباره زندگى سعادت‏بخش به ما مى‏دهد و سزاوار است انسان بارها و بارها در طول زندگى بر آنها مرور کند و پیام آنها را با گوش جان بشنود.

ازاین‏رو ما هر یک را جداگانه با شرح کوتاهى براى پى بردن به عمق کلام امام علیه السلام همراه سازیم.

نخست مى‏فرماید: «هیچ مال و سرمایه‏اى پردرآمد تر از عقل نیست»؛

(لَا مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْلِ). «أعْوَد» یعنى پردرآمدتر و نافع‏تر.

مى‏دانیم امتیاز انسان بر حیوانات در عقل است که مى‏تواند سرمایه‏هاى‏معنوى و مادى را به سوى او سوق دهد. چه بسیارند کسانى که ثروت هنگفتى از پدر به آنها رسیده و بر اثر ضعف عقل در مدت کوتاهى آن را دست داده‏اند و در مقابل، کسانى که زندگى مادى خود را از صفر شروع کرده‏اند؛ اما بر اثر عقل و درایت پس از مدت کوتاهى سرمایه فراوانى از طریق حلال گردآورى نموده‏اند. در مورد سرمایه علم و دانش و اخلاق نیز چنین است.

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید:

«لَیْسَ بَیْنَ الْإیمانِ وَالْکُفْرِ إلّا قِلَّهُ الْعَقْلِ قیلَ وَکَیْفَ ذاکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟ قالَ إنَّ الْعَبْدَ یَرْفَعُ رَغْبَتَهُ إلى‏ مَخْلُوقٍ فَلَوْ أخْلَصَ نیَّتَهُ لِلَّهِ لَأتاهُ الَّذى‏ یُریدُ فى‏ أسْرَعَ مِنْ ذلِکَ؛

فاصله میان ایمان و کفر همان کم‏عقلى است.

عرض کردند: اى فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله این امر چگونه است؟ فرمود: گاهى انسان خواسته خود را از مخلوقى مى‏طلبد در حالى که اگر نیتش براى خدا خالص بود همان خواسته در مدتى کوتاه‏تر به سراغش مى‏آمد».[۲]

در دومین گفتار حکیمانه مى‏فرماید: «هیچ تنهایى وحشتناک‏تر از عُجب و خودبینى نیست»؛

(وَلَا وَحْدَهَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ)

. چرا که از یک سو مردم از افراد خودبین و خودخواه متنفرند و از آنها فاصله مى‏گیرند و از سوى دیگر افراد خودبین مردم را در حد لیاقت دوستى خود نمى‏بینند و برترى خیالى و وهمى، آنها را از مردم جدا مى‏سازد و به این ترتیب گرفتار تنهایى وحشتناکى مى‏شوند.

از این رو در حدیثى که در کتاب شریف‏ کافى‏ از امام صادق علیه السلام آمده مى‏خوانیم:

«مَنْ دَخَلَهُ الْعُجْبُ هَلَکَ؛

کسى که گرفتار خودبینى شود هلاک مى‏شود».

در سومین نکته مى‏فرماید: «هیچ عقلى همچون عاقبت‏اندیشى نیست»؛

(وَلَا عَقْلَ کَالتَّدْبِیرِ)

منظور از عقل همان قوه ادراک است که انسان به وسیله آن کارهاى دنیا و آخرت خویش را نظام مى‏بخشد و به یقین، نتیجه هر کارى در پایان آن روشن مى‏شود؛ آنها که در فکر عاقبت کارها و نتیجه نهایى آن هستند، به یقین از همه عاقل‏ترند.

در حدیثى مى‏خوانیم که شخصى نزد پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله تقاضاى اندرزى کرد.

حضرت فرمود: اگر بگویم عمل خواهى کرد؟ عرض کرد: آرى! این سخن میان او و پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله سه بار تکرار شد و در پایان، پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:

«إنّى أوصیکَ إذا أنْتَ هَمَمْتَ بِأمْرٍ فَتَدَبَّرْ عاقِبَتَهُ فَإنْ یَکُ رُشْداً فَامْضِهِ وَإنْ یَکُ غَیّاً فَانْتَهِ عَنْهُ؛

من به تو توصیه مى‏کنم هنگامى که تصمیم گرفتى کارى را انجام دهى در عاقبت آن بیندیش. اگر عاقبت نیکى دارد به دنبال آن کار برو و اگر گمراهى و ضلالت است از آن صرف نظر کن».[۳]

در چهارمین نکته مى‏فرماید: «هیچ شخصیت و بزرگوارى همچون تقوا نیست»؛

(وَلَا کَرَمَ کَالتَّقْوَى)

 

[۲۲] . به جلد ۳ و ۲۰ تفسیر نمونه مراجعه فرمایید.

ادامه »

مروزه زندگی بدون ارتباط با دیگران امکان‌پذیر نیست، پس چرا می‌گوییم: «نه شرقی، نه غربی»؟



مراد از شعار «نه شرقی، نه غربی» آن است که ما در انتخاب راه و شیوه حکومت، به شرق و غرب وابسته نباشیم و نسبت به هیچ ابرقدرتی خودباخته نشویم، زیرا شرق زدگی و غرب زدگی دو بیماری مهلک و نشان دهنده خودباختگی است. امّا در کسب علم و تجربه و مهارت، ما باید هم شرقی باشیم و هم غربی. در حدیث می‌خوانیم که پیامبر عزیز اسلام فرمود: «اطُلبوا العلم و لو بالصِّین»(وسائل، ج27، ص27.) علم را بیاموزید، حتی اگر در چین و دورترین نقطه باشد.
همان گونه که گرمازدگی و یخ زدگی بیماری است، امّا استفاده از حرارت برای پخت و پز و استفاده از یخ در مواردی لازم مفید است.
آری، از یخ استفاده کنیم، امّا یخ زده نباشیم. از گرما استفاده کنیم، امّا گرمازده نباشیم. از شرق و غرب استفاده کنیم، امّا شرق زده و غرب زده نباشیم.

 

اعمال شب و روز عید قربان


شب دهم ذیحجه از شب‎های مبارک است. و جزء چهار شبی است که احیاء و شب زنده داری در آنها مستحب است. در شب عید قربان، درهای آسمان باز است. برای این شب اعمالی ذکر شده است:

1- زیارت امام حسین علیه السلام .

2- خواندن دعای “یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلیَ الْبَرِیَّةِ” که در شب جمعه هم وارد شده است.

?اعمال روز عید قربان

روز دهم ذیحجه، روز عید قربان است و بسیار روز شریفی است و اعمال آن چند چیز است:

1- غسل . که در این روز سنّت مؤکد است و بعضی از علماء واجب دانسته‎اند.

2- اقامه نماز عید قربان، به همان نحو که در عید فطر ذکر شده است. اما در این روز مستحب است که بعد از نماز، با گوشت قربانی افطار شود.

3- خواندن دعاهائی که وارد شده پیش از نماز عید و بعد از آن و در اقبال ذکر شده و شاید بهترین دعاهای این روز، دعای چهل و هشتم صحیفه سجادیه باشد که اوّل آن “اَللّهُمَّ هذا یَوْمٌ مُبارَکٌ” است.

4- خواندن دعای چهل و ششم صحیفه سجادیه که اینگونه آغاز می‎شود: “یا مَنْ یَرْحَمُ مَنْ لا یَرْحَمُهُ الْعِبادُ".

5- خواندن دعای ندبه .

6- قربانی کردن؛ که سنّت مؤکّد است .

7- خواندن تکبیرات برای کسی که در منا باشد بعد از پانزده نماز که اولش نماز ظهر روز عید است و آخرش نماز صبح روز سیزدهم است. و کسانی که در سایر شهرها هستند نیز بعد از ده نماز از ظهر روز عید تا صبح دوازدهم این تکبیرات را بگویند. تکبیرات بنا بر روایت صحیح در اصول کافی از این قرار است :

اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ لا اِلهَ اِلا اللهُ وَاللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ اللهُ اَکْبَرُ ولِلّه الْحَمْدُ اللّهُ َکْبَرُ

خدا بزرگتر از توصیف است، معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است، و ستایش خاص خدا است

اعَلی ما هَدانا اَللّهُ اَکْبَرُ عَلی ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاْنْعامِ

خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمائی کرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزی ما کرد از چهارپایان انعام (شتر و گاو و گوسفند)

وَالْحَمْدُلِلّهِ عَلی ما اَبْلانا.

و ستایش خاص خدا است برای آنکه آزمود ما را
و مستحب است که به مقداری که توانایی است این تکبیرات بعد از نمازها تکرار شود .

 

 
مداحی های محرم