موضوع: "راهی به حریم کبریا"

شرح حکمت 115نهج البلاغه(روزانه با نهج البلاغه)
شنبه 96/06/11
و قال علیه السلام کَیْفَ یَکُونُ حَالُ مَنْ یَفْنى بِبَقَائِهِ، وَیَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَیُؤْتى مِنْ مَأْمَنِهِ؟
کسى به امام علیه السلام عرض کرد: اى امیرمؤمنان حال شما چگونه است؟
چگونه خواهد بود حال کسى که با بقاى خود فانى مىشود و با سلامت خود بیمار مىگردد و در حالى (یا در جایى) که خود را در امان مىبیندمرگ دامانش را مىگیرد.[۱]
شرح و تفسیر
امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه به سه نکته مهم در پاسخ سؤالى که کسى از آن حضرت پرسید حال شما اى امیرمؤمنان چگونه است؟ اشاره کرده، مىفرماید:
«چگونه خواهد بود حال کسى که با بقاى خود فانى مىشود و با سلامت خود بیمار مىگردد و در حالى (و در جایى) که خود را در امان مىبیند مرگش فرا مىرسد»؛
(وَقِیلَ لَهُ علیه السلام کَیْفَ نَجِدُکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَقال علیه السلام: کَیْفَ یَکُونُ حَالُ مَنْ یَفْنَى بِبَقَائِهِ، وَیَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَیُؤْتَى مِنْ مَأْمَنِهِ)
. دلیل اینکه چگونه انسان با بقائش فانى مىشود روشن است، زیرا عمر انسان هر قدر طولانى باشد بالاخره محدود است و هر ساعتى که از عمر او مىگذرد یک گام به پایان عمر و فنا نزدیکتر مىشود درست مانند سرمایهدارى که هر روز مبلغى از سرمایه خود را هزینه مىکند بى آنکه درآمدى به جاى آن داشته باشد که درباره او مىتوان گفت با استفاده از سرمایهاش، مفلس و تنگدست خواهد شد.
اما اینکه انسان چگونه به سبب سلامتش بیمار مىشود از این نظر است که سلامتى انسان به سبب کار کردن منظم تمام دستگاههاى بدن است؛ ولى همین کار کردن منظم آن را تدریجاً فرسوده مىکند و انواع اختلالات روى مىدهد و سرانجام از کار باز مىایستد.
راز اینکه چگونه انسان از محل امنش آسیب مىپذیرد آن است که عوامل آسیبپذیرى در درون وجود خود انسان پنهان است. ناگهان با اختلالى که در یکى از رگهاى قلب یا مغز رخ مىدهد سکته قلبى یا مغزى به او عارض مىشود و او را نیمهجان مىسازد و یا به جهان دیگر مىفرستد.
قرآن مجید در آیات مختلف به این نکات اشاره کرده، در یک جا مىفرماید:
«أیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکَکُمُ الْمَوْتَ وَلَوْ کُنْتُمْ فى بُرُوجٍ مُشَیَّدَهٍ»؛ هر جا باشید مرگ به سراغ شما مىآید هرچند در دژهاى محکم باشید».[۲]
در جاى دیگر مىفرماید: «وَالْعَصْرِ* إنَّ الْإنْسانَ لَفِى خُسْرٍ»؛ قسم به عصر که انسان (پیوسته) در حال خسران و زیان کردن است».[۳]
در همین کلمات قصار، حکمت ۷۴، آمده بود که
«نَفْسُ الْمَرْءِ خَطاهُ إلى أجَلِهِ؛
نفسهاى انسان گامهاى او به سوى مرگ است (هر نفسى که مىکشد یک گام به مرگ نزدیکتر مىشود.)
احتمال دیگر در تفسیر جملههاى حکیمانه بالا هست که انسان به هنگام بقا و سلامتى جسم، چه بسا از خطرات غافل مىشود و این بقا و سلامتى او را به فنا و بیمارى مىکشاند، چرا که عامل بسیارى از این حوادث ناگوار، غفلت به هنگام توانایى و تندرستى است.
همچنین انسان در محل امن خود غالباً احتیاط را از دست مىدهد و گاه همان محل امن تبدیل به محل خطر بزرگى مىشود و یا اینکه انسان به افرادى کاملًا اطمینان مى کند و همه چیز خود را به دست آنها مىسپارد، ناگهان از همانها ضربه مىخورد؛ ولى تفسیر اول مناسبتر است.
[۱] . سند گفتار حکیمانه:
در مصادر نهجالبلاغه آمده که این کلام در امالى شیخ طوسى مسنداً از« عبداللَّه بن جعفر»( جعفر بن ابىطالب) آمده است که مىگوید:« صبحگاهان خدمت عمویم على بن ابىطالب رسیدم در حالى که بیمار بود. از حال مبارک ایشان سؤال کردم. سخن بالا را در پاسخ من فرمود» و این نشان مىدهد که مرحوم شیخ طوسى آن را از منبع دیگرى غیر از نهجالبلاغه اخذ کرده است و مرحوم راوندى نیز در کتاب دعوت طبق نقل روضه بحارالانوار آن را با تفاوتى نقل کرده است.( مصادر نهجالبلاغه، ج ۴، ص ۱۰۶).
[۲] . نساء، آیه ۷۸٫
[۳] . عصر، آیه ۱ و ۲٫

پاسخ به شبهه(آدمے تنها در مقام خویش به منزلت خواهد رسید)
جمعه 96/06/10
بگذارید هر
کسے به آیین خودش باشد
زنان را گرامے بدارید
فرودستان را دریابید
و هر کسے
به تکلم قبیله ےخویش
سخن بگوید
آدمے تنها در مقام
خویش به
منزلت خواهد رسید….
پاسخ شبهه
1⃣ این سخن بدون سند و مدرک و ذکر نام نویسنده ست.
2⃣ظاهرا نویسنده ی اصلی، از قرار دادن این متن و عکسی در کنار یکدیگر، بنحوی قصد نسبت دادن آن به شاهان ایران باستان و علی الخصوص کوروش را دارد!
3⃣از متن چنین برمی آید که⬇️ نویسنده بطور غیر مستقیم، قصد تقابل با اسلام، و زیر سوال بردن دستورات دین اسلام را دارد، آن هم با توجه به باورهای خودش نسبت به این دین.
4⃣” بگذارید هر کس به آیین خودش باشد”
در اسلام نیز بقیه ادیان با پذیرفتن قوانین جامعه ی اسلامی _ مانند پرداخت مالیات_ میتوانند به آیین خود باشند و اجباری بر آنان به پذیرفتن دین اسلام نیست.
⏺البته در موارد مفسده برانگیز، دستور به امر بمعروف و نهی از منکر داده اند، البته این مختص به دین اسلام نیست. بلکه حکم عقل است.
5⃣در واقع هر کس به آیین خودش باشد غیر از مسلمانها
به مسلمانان مظلوم که میرسد، حق ندارند به آیین خود باشند!
در ماه رمضان برای روزه داران,
در محرم و صفر برای عزاداران
در زمان جنگ، برای مدافعان
در موسم حج برای حاجیان
و در هر مناسبتی به اعتقادات و آیین مسلمانان شبهه و ایراد وارد میکنند
6⃣ در هیچ آیینی! مانند اسلام به کرامت مقام زن و توجه به فرودستان توصیه نشده،منتها اگر مغرضان و سطحی اندیشان بتوانند به این مساله پی ببرند!
7⃣"هرکس به تکلم قبیله ی خویش سخن بگوید”
گویا بطور غیر مستقیم، قصد ایرادگیری و تقابل با نمازخواندن مسلمان را دارد، که تنها باید به زبان عربی باشد.
در غیر نماز، برای بقیه ی لحظات راز و نیاز با پروردگار و حتی قنوت نماز و نماز های مستحبی،چنین وجوبی در اسلام وجود ندارد.
و نماز خواندن به زبان عربی نیز فلسفه ی خودش را دارد.
از جمله فصاحت و کامل بودن زبان عربی و حفظ وحدت مسلمین و حفظ نماز از تحریف در طول زمان و…
8⃣انسان تنها با افکار و مشی خود و به اصطلاح در مقام خویش، به منزلت نمیرسد!
چه بسا در صراط غیر مستقیم باشد و سقوط کند،
بلکه باید با پیروی از دستورات خداوند و الگو گرفتن از بزرگان به منزلت خویش دست یابد،
وگرنه ارسال رُسُل و فرستادن قوانین الهی و جایگزینی پیامبران یکی پس از دیگری به تناسب شرایط و حال، کاری بیهوده بوده،
و کار بیهوده از خدای حکیم محال است

امام صادق(ع) میفرمایند:دست کم نگیرید
جمعه 96/06/10
دست کم نگیریم !
امام صادق علیه السلام :
لا تَسْتَصْغِرْ مَوَدَّتَنا فَاِنَّها مِنَ الْباقياتِ الصّالِحاتِ؛
دوستى ما را دستكم نگيريد، كه از باقياتِ صالحات (كارهاى خير ماندگار) است.
بحار الأنوار: ج 24، ص 304، ح 16

چرا خداوند متعال ذبح حضرت اسماعیل را دفع کرد و عملی نشد؟
جمعه 96/06/10
قال علی بن موسی الرضا علیهما السلام :
والعِلَّةُ الَّتِى مِن أجلِها دَفَعَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ الذِّبحَ عَن اسماعيلَ، هِىَ العِلَّةُ الَّتى مِن أجلِها دَفَعَ الذِّبحَ عَن عَبدِاللهِ؛ و هِىَ كَونُ النَّبِىِّ صَلَّى اللهُ علَيهِ و آلِهِ و سَلَّمَ و الأئِمَّةِ المَعصومينَ صَلَواتُ اللهِ علَيهِم فى صُلبَيهِما، فَبِبَرَكَةِ النَّبِىِّ صَلَّى اللهُ علَيهِ و آلِهِ و سَلَّمَ و الأئِمَّةِ عليهمالسّلام دَفَعَ اللهُ الذِّبحَ عَنهُما ، فَلَم تَجرِ السُّنَّةُ فى النّاسِ بِقَتلِ أولادِهِم.
امام رضا علیه السلام فرمودند :
به همان علّتى كه خداى تعالى ذبح را از حضرت اسماعيل دفع نمود، به همان علّت نيز ذبح و قربانى شدن را از حضرت عبدالله برداشت؛
و آن علّت عبارت از اين است كه: رسول خدا و ائمّه معصومين عليهم السّلام از صلب اين دو نفر مى باشند. و به واسطه يُمْن و بركت وجود اين حضرات معصومين عليهم السّلام بود كه خداوند اين مسأله را از آنها دفع نمود، و بنابراين ديگر سنّت بر ذبح اولاد از ساير افراد جارى نشد.
?اسرار_ملکوت،ج1،ص257.
آیت الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی

128 نکته درباره مرثیه خوانی ده نکته چهارم
جمعه 96/06/10
41. اگر صدای مرثیه خوان گرفته یا ناصاف است
یا او سرما خورده است، چنانچه میتواند در رفع آن بکوشد و یا آن را پیش از خواندن
مرثیه به شنوندگان بگوید.
42. سعی کنیم برای خواندن مرثیه، شروع خوب، گیرا
و جذّابی داشته باشیم.
43. تلاش کنیم خودمان نیز همراه خواندن مرثیه
بسوزیم، اشک بریزیم و گریه کنیم که گفته اند: «آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل
نشیند.»
44. اگر هنگام خواندن مرثیه، خودمان گریه نمیکنیم
(بکاء) ، دست کم حالت گریه به خود بگیریم (تباکی) .
45. سوز و حال و گریه را در مرثیه خوانی از خدا
و معصومان (طلب کنیم.
46. خود را برتر از مرثیه خوانهای دیگر ندانیم
و متواضع باشیم. مثلاً، نگوییم: «من یک ساعت مرثیه خوانی کردم، ولی فلانی کم آورد.»
47. علاقه، تمرین، صدق، اخلاص و تقوا از عوامل
مؤثر در مرثیه خوانی است؛ پس به آنها توجّه بیشتری کنیم.
48. تعداد جمعیت در اخلاص ما برای مرثیه خوانی
تأثیر نگذارد. مثلاً نگوییم: دیشب در مجلسی مرثیه خوانی کردم که غلغله بود و جای
سوزن انداختن نبود.
49. اگر از مرثیه خوانی ما انتقاد سودمندی
کردند، ناراحت نشویم و آن را بپذیریم.
50. از تحقیر مرثیه خوانهای دیگر خود داری
کنیم. مثلاً، نگوییم: «روی فلانی را کم کردم.»
متن کامل (http://rabetin.blog.ir/post/218)