بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از رحلت پیامبر(ص)قسمت آخر(کتاب خوانی نوروز)
ابوبکر در بستر مرگ گفت:من بر هیچ چیز دنیا متاثر و اندوهناک نیستم مگر بع سه کار که کرده ام و ای کاش که آن کارها را نکرده بودم ….
ای کاش هرگزدر خانه فاطمه (س)را نگشو ده بودم .1
این کتاب با درج فصل و تقسیم بندی دقیق و موشکافانه به بیان ریزترین و کلی ترین مسایل مربوط به
سقیفه پرداخته است :
فصلها از پی ریزی سقیفه در زمان پیامبراکرم (ص)همراه یا شان نزول آیات و بررسی نحوه وحی بر پیامبر آغاز میشود
همت این کتاب بر12 فصل گذاشته شده از نظرات و داوری صحابه پیامبر درباره بیعت با ابوبکر وهمچنین بیماری حضرت زهرا(س)در بستر بیماری و عیادت ابوبکر و عمر از حضرت زهرا(س)…
واینکه دریاره این دو نفرحضرت زهرا(س) چه فرمودند تا وضع سرزمینهای اسلامی و عملکرد ایمه (ع)..
وبررسی وضعیت حکومت ضعیف عمرتا دوران خلافت عثمان و عملکرد حکومت او
ورفتاری که عثمان با عمار داشت…
در اینجاعلامه سید مرتضی عسگری قدس سره: شما را مهمان نظرصحابی خاص پیامبر(ص) سلمان در مورد بیعت با ابوبکرمیکند:
ابوبکر جوهری روایت کرده است:سلیمان و زبیر و انصار مایل بودند که با علی (ع) بیعت کنند پس چون با ابوبکر بیعت شد سلمان فارسی گفت:به خیر کمی رسیدید و خلافت را گرفتید،ولی معدن خیر را از دست دادید.مرد سالمند رابرگزیدید وخاندان پیامبر را رها کردید.اگر خلافت را در خانه پیامبر(ص)می گذاشتید حتی دو نفر با هم اختلاف نمی کردند و از میوه این درخت هرچه بیشتر و گواراتر سود می بردید.
(((توجه به این مطلب ضرورت دارد که مصیبتها و بلاهایی که برسر شیعیان آمد تا تمام مردم عالم از کجا نشات گرفته است و پاسخ تمام سوالهایی که در قسمت اول در این وبلاگ درج شد گرفته می شود)))
اگر مسلمانان با علی(ع)بیعت می کردند رحمت و برکات الهی از هر سو به آنان روی می آورد و سعادت و سیادت همه جانبه را به دست می آوردند.2
در خاتمه این کتاب خطبه حضرت امیرالمومنین علی معروف به شقشفقیه که به فرازی از این خطبه اشاره میکنیم:
به حکم عقل سلیم برآن شدم که صبر و تحمل را بر حمله با دست خالی ترجیح دهم.پس،اره بردباری در پیش گرفتم،چونان بردباری چشمی که خس و خاشاک در آن فرو رفته و گلویی که استخوانی مجرایش گرفته باشد.(چرا اظطراب سر تا پایم را نگیرد و اقیانوس درونم را نشوراند؟)می دیدم حقی که به من رسیده واز آن من است به یغما می رود و از مجرای حقیقی اش منحرف میگردد تا آنگاه که روزگار نفر اول سپری گشت و او راهی سرای آخرت شدو خلافت را پس از خود به دیگری سپرد .
1-(128نص طبری)وسقیفه…ص 85
2-انساب الاشراف،بلاذری 1/591-سقیفه…ص
59
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فردوس تراب علی در 1397/01/30 ساعت 11:10:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |