ادامه ی نمایش بچه های کربلا
راوی اوی : امشب حرم آل علی آب ندارد.
راوی دوم از جایش بر می خیزد و به گهواره ای در دست یکی از بچه هاست اشاره می کند و می گوید:
در گوشه ی گهواره گلی تاب ندارد .
راوی اول : به راستی این عطر کدامین غنچه ی خوشبوست که سراسر کربلا را در بر گرفته است
گروه بچه ها : علی اصغر
سرباز شش ماهه ابا عبدالله الحسین علیه السلام
دود اسپند در صحنه پخش می شود. یکی از بچه ها با یک سینی پر از استکان های شیر وارد می شود و به آرامی و به صورت نمادین آن را جلوی بچه ها می گیرد اما بچه ها بر نمی دارند.
راوی اول : مردم اینجا شیر و شربت می دهند
راوی دوم: توی سینی با محبت می دهند
راوی اول: کربلا اصلا چنین صحبت نبود
راوی دوم : صحبت این شیر و آن شربت نبود
راوی اول: حرمله آنجا به جای ظرف شیر
راوی دوم : داشت در دستان خود صد شعله تیر
راوی اول: تا گلوی اصغرِ بی تاب سوخت
راوی دوم : حرمله بر آن گلو یک تیر دوخت
در این لحظه بچه هاکه ایستاده بودند، زانوی چپشان را روی زمین می گذارند و زانوی راستشان را بلند می کنند و با دست راست به گهواره ی پر از گل علی اصغر (ع) اشاره می کنند و بی حرکت می مانند .صدای قرآن عبدالباسط پخش می شود (سوره ی تکویر از اول تا بای ذنب قتلت )
بعد از قرآن بچه ها به صورت دایره ای حرکت می کنند و با سینه زنی شعر گل و غنچه را می خوانند. در مسیر حرکت بچه ها فانوس های کوچک شان به دست شان داده می شود. آنها فانوس شان را به دست چپ گرفته و با دست راست سینه می زنند و می خوانند.
غنچه و گل
گلي كه تشنه باشه روي زبون ميياره
ولي همه ميدونند غنچه زبون نداره
(علي لالا لالايي علي لالا لالايي)۲
گل لب غنچه شو ديد اون دل تنهاش گرفت
گل اومد و غنچه رو رو برگ دستاش گرفت
(علي لالا لالايي علي لالا لالايي)۲
گفت: «جماعت بگيريد غنچهمو سيراب كنيد
لباي پژمردهشو يه ذرّه شاداب كنيد
(علي لالا لالايي علي لالا لالايي)۲
غنچه لب تشنهشو وا ميكنه ميبنده
گل كه نيگاش ميكنه غنچه فقط ميخنده
(علي لالا لالايي علي لالا لالايي)۲
صداي گل كه پيچيد توي گوش زمونه
يه مرد نامرد اومد غنچهرو كرد نشونه
(علي لالا لالايي علي لالا لالايي)۲
تير بلا كه اومد غنچهرو بيخبر زد
غنچه رو دستاي گُل شكفت و بال و پرزد
(علي لالا لالايي علي لالا لالايي)۲
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فردوس تراب علی در 1396/07/05 ساعت 07:12:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |