احمقانه‌ترین حرفی که یک انسان ممکن است درباره رابطه‌اش با خداوند بزند

 عده‌ای از اطرافیان مرحوم آقای بروجردی (رضوان ‏الله علیه) که در مرض فوتشان حضور داشتند، گفتند ایشان یک حالت غمناکی به خود گرفته بود و بعد گفت: رفتیم و عملی انجام ندادیم، رفتیم و دست خالی رفتیم.

یکی از اطرافیان گفته بود: آقا شما این حرف را می‌زنید؟! شما دیگر چرا؟! شما الحمدلله کسی هستید که حوزه علمیه را احیا کردید، شما چقدر مسجد ساختید، چقدر مدرسه ساختید، چنین کردید، چنان کردید. ایشان حرفی نزد جز یک جمله‌ای که در حدیث است، فرمود: «خَلِّصِ الْعَمَلَ فَانَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ»؛ عمل را خالص کن که آن نقد کننده بسیار دقیق و بیناست.

 چه اشتباه بزرگی است که انسان چنین توهمی در خیالش پیدا بشود و بگوید: من از مغفرت خدای متعال بی‌نیازم، ما که کار بدی نکردیم که بخواهد ما را بیامرزد، حالا طلب‌هایمان را می‌خواهیم از او وصول کنیم. این احمقانه‌ترین حرفی است که یک بنده در مسائل الهی و در رابطه‌اش با پروردگار بگوید.

? استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۸، ص۱۸۰

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.