داستان یک همنشین بد _سوره مبارکه الصافات آیات ۵۰ تا ۵۷
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ
در آنجا(بهشت) مومنان بعضی با بعضی به صحبت روی میکنند .
قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ
یکی از آنها گوید: ای رفیقان بهشتی مرا در دنیا همنشینی کافر بود،
يَقُولُ أَئِنَّكَ لَمِنْ الْمُصَدِّقِينَ
که او به من می گفت : آیا تو از آنها هستی که (وعده های بهشت و قیامت را) تصدیق می کنی؟
أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَدِينُونَ
آیا آنگاه که، مردیم و خاک و استخوان شدیم ، کیفرمان می دهند ؟
قَالَ هَلْ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ
گوید: آیا میخواهید از احوال آن فرد مطلع شوید؟
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاء الْجَحِيمِ
آنگاه بنگرند و او را در میان آتش دوزخ معذب بینند.
قَالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدتَّ لَتُرْدِينِ
به او گوید : به خدا سوگند، نزدیک بود که مرا چون خود هلاک گردانی.
وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ
و اگر موهبت پروردگارم نبود، من نیز در دوزخ همراه تو می بودم.
داستانها و نکات #قرآنی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فردوس تراب علی در 1396/07/03 ساعت 06:48:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |