موضوع: "انعکاس"
جنسي که مشابه داخلي دارد، مطلقاً از خارج وارد نشود
پنجشنبه 96/06/09
يکي از راهها اين است که جنسي که مشابه داخلي دارد، مطلقاً از خارج وارد نشود؛ اين را من بارها گفتهام - حالا مسئلهي قاچاق را بعد عرض خواهم کرد؛ مسئلهي قاچاق هم خودش يک مسئلهي مهمّي است- به شکل رسمي وارد نشود. روشهايي [هم] دارد؛ بالا بردن تعرفهها يا جلوگيري از واردات در آنجايي که مشابه داخلي وجود دارد. [البتّه] بهانههايي آورده ميشود - من آن بهانهها را هم ميدانم، آنها را هم شنيدهام؛ حالا اشاره هم خواهم کرد- [امّا] اصل بايد اين باشد که توليد داخلي ترويج بشود. من اطّلاع پيدا کردم که در تهران - حالا شايد در شهرستانها هم هست- بعضي از فروشگاهها مقيد شدهاند که جز توليد داخلي را نفروشند؛ تابلو هم زدهاند؛ عکسش را گرفتند براي من آوردند و من ديدم. تابلو زدهاند، تابلوي بزرگ، که در اين فروشگاه فقط توليد داخلي فروش ميرود. بارکالله! آفرين بر اين انسان باغيرت، بر اين انسان مصلح! هرچه در اين فروشگاه هست، توليد داخلي است.
نقطهي مقابلش، فروشگاههايي هستند که وقتي انسان وارد ميشود، هرچه چشم ميگرداند، توليد خارجي است. متأسّفانه بعضي از اين فروشگاهها که فروشگاههاي بزرگ هم هستند، مربوط به خود دستگاههاي حکومتياند! چرا اين کار را ميکنند؟ اين کار بايد زشت شمرده بشود. شما ميخواهي کارگر داخلي را بيکار کني، کارگر بيگانه را بهرهمند و برخوردار کني براي پُز دادن! جنسهاي داراي نشان خارجي را [ميآورند]، يک عدّه پولدار هم - پولدارهاي نوکيسهي تازه به دوران رسيده که متأسّفانه در کشور کم نداريم- دنبال نشانهاي خارجياند؛ به قول خودشان برندهاي خارجي. بنده از اين کلمهي «برند» هم خيلي بدم ميآيد.
فروش کالاي خارجي و مصرف کالاي خارجي بايد در جامعه بهعنوان يک ضدّ ارزش شناخته بشود، مگر آنجايي که مشابه داخلياش نيست. آنجايي که مشابه داخلياش نيست، خب بله، اشکالي ندارد؛ ما که دور خودمان حصار نکشيدهايم؛ ما با دنيا ارتباط داريم، تعامل داريم، ميخريم، ميفروشيم؛ ممکن است يک جاهايي هم باشد که توليد داخلي اصلاً بهصرفه نباشد - از اين قبيل هم داريم مواردي را- [واردات] اشکالي ندارد. آنجايي که ما توليد داخلي داريم و ميخواهيم داشته باشيم و کارگر ما مشغول آن کار است و ارزش افزوده ايجاد ميکند، آنجا ما برويم اين توليد داخلي را کنار بگذاريم، شبيه اين را از خارج بياوريم با قيمت گاهي چندبرابر و بهخاطر اينکه اين نشان خارجي دارد، نشان فلان کارخانهي معروف فلان کشور اروپايي را دارد، اين را مصرف بکنيم، اين بايد ضدّ ارزش شمرده بشود.
با تدبير و همت واردات بايد مديريت و کنترل گردد
از کالاهاي وارداتي، همينطور که عرض کرديم، بهطور معقول جلوگيري بشود. من طرفدار افراط در اين قضايا نيستم؛ طرفدار حکمت و تدبير در اين قضايا هستم. نميگويم دروازهها را [ببنديد]؛ نه، مراقبت کنيد؛ ببينيد چه چيزي بايد وارد بشود، وارد کنيد و چه چيزي نبايد وارد بشود، وارد نکنيد.
بیانات امام خامنه ای در دیدار با کارگران - 95/2/8
چشم چرون نباشیدمن دلم پاکه...
پنجشنبه 96/06/09
برخی دخترا و زنان جامعه ما واقعا مشکل دارن……شیطان بر اینها مسلط شده…….عقلشون را از کار انداخته…….لجباز و یکدنده شدن……..
وقتی میگی دختر خانم این چه وضعیه؟! این چه لباسیه؟! این چه پوششی هست که داری؟!
میگه دلم پاکه …….مردم نیگاه نکنن……..چشم چرونی نکنن!!
عجب…….از کجا معلوم دلت پاکه؟!!! خودت مریض هستی و نمی فهمی!!
مثل اینه که کسی هوا را آلوده کنه بعدش بگه خب مردم نفس نکشند……به من چه!!!!!
اندکی فکر کنید…….و اینقدر با خدا سر جنگ نداشته باشید.
جهنم و آتش در انتظار لجوجان و منحرفان است.
دموکراسی از نظر آنها یعنی دو گرگ و یک گوسفند با هم رأی گیری کنند که ناهار چه بخوریم؟!
پنجشنبه 96/06/09
فرهنگ آمریکایی ها نژادپرستی است. آنها خودشان را آقای دنیا میدانند.
شعارهای دموکراسی ، حقوق بشر ، آزادی ، و… تنها حرف است و در عمل همه چیز فرق می کند.
دموکراسی از نظر آنها یعنی دو گرگ و یک گوسفند با هم رأی گیری کنند که ناهار چه بخوریم؟!
خب معلومه گوسفند بی زبان خورده خواهد شد.
قابل توجه کدخداپرستان داخلی .
خطبه غديريه در منابع روايى
چهارشنبه 96/06/08
اين خطبه اگرچه در كتب اربعه اول يافت نمى شود، اما در ديگر منابع معتبر وجود دارد كه برخى از آنها را يادآور مى شويم.
1ـ مصباح المتهجد وسلاح المتعبد: به حسب ظاهر مرجع اصلى اين روايت «مصباح المتهجد وسلاح المتعبد» تأليف شيخ طوسى، مؤلف كتابهاى «استبصار» و «تهذيب الاحكام»، از كتب اربعه است، كه نويسنده مقاله نيز روايت را از تصوير نسخه خطى آن نقل مى كند.3
2ـ منابع ديگر: پس از شيخ طوسى، ديگر نويسندگان، مؤلفان جوامع روايى و ادعيه، اين روايت را با واسطه و يا بى واسطه از شيخ طوسى و «مصباح المتهجد» نقل كرده اند، كه برخى از آنها تمام خطبه را نقل كرده اند و بعضى تنها به نقل پاره هايى از آن بسنده كرده اند.
الف: منابعى كه همه خطبه را نقل كرده اند1. اقبال الاعمال: رضى الدين ابوالقاسم على بن موسى بن طاووس (متوفاى664)، تمام اين خطبه را در كتاب «اقبال الاعمال» نقل كرده است، يادآورى مى كنيم ابن طاووس اين روايت را به سند خود از شيخ طوسى و با همان سند شيخ با اندك تفاوتى در بعضى از كلمات نقل مى كند..4
2. مصباح كفعمى:شيخ تقى الدين ابراهيم بن على ابن الحسن … الكفعمى (متوفاى905)، اين خطبه را از «مصباح المتهجد»، در كتاب خود به نام «جنة الامان الواقية وجنة الايمان الباقية» معروف به «مصباح كفعمى» با كمى تفاوت آورده است.5
3. بحارالانوار: علامه ملا محمّد باقر مجلسى، اين خطبه را از «مصباح الزائر»، تأليف سيد ابن طاووس، صاحب «اقبال الاعمال»، و به طور كامل در «بحارالانوار» نقل كرده است، لكن با نسخه «مصباح المتهجد» اندكى تفاوت دارد.6
4. مصباح الزائر: از آنجا كه علامه مجلسى اين خطبه را از «مصباح الزائر» نقل مى كند بى شك اين كتاب نيز از جمله منابعى است كه خطبه را به طور كامل ذكر كرده است، ولى بايد توجه داشت كه چون مؤلف «اقبال الاعمال»، «مصباح الزائر» يك نفر است و كتاب اخير اولين تأليف سيد ابن طاووس است، ممكن است اين دانشمند آنچه را كه در «اقبال الاعمال»، نقل كرده است همان باشد كه در «مصباح المتهجد» بيان داشته است.
5. مسند الامام الرضا(ع): مؤلف اين اثر، متن كامل خطبه را از كتاب «مصباح المتهجد» نقل كرده است.7
ب: منابعى كه تنها به نقل پاره هايى از خطبه بسنده كرده اند1. مناقب ابن شهر آشوب: رشيد الدين محمّد بن على بن شهر آشوب مازندرانى (متوفاى588)، بخش كمى از اين خطبه را در كتاب خود به نام «مناقب آل ابى طالب» نقل كرده است.8
2. وسائل الشيعه: شيخ حر عاملى بخشهايى از اين روايت را كه در ارتباط با استحباب روزه عيد غدير است از كتاب «مصباح المتهجد»، در كتاب الصوم «وسائل الشيعه» با ذكر سند نقل كرده است..9
3. تفسير نورالثقلين: محدث مفسر عبدعلى حويزى، پاره هايى از اين خطبه كه در اهميت عقل و خرد و كارايى آن است و مشتمل بر آيه شريفه ليهلك من هلك عن بيّنة…(انفال،42) است، ذيل همين آيه، و بخشى ديگر را به مناسبت آيه لاتمسكوا بعصم الكوافر…(ممتحنه،10) را در جاى ديگر آورده است.10
4. جامع احاديث الشيعه: در اين مجموعه كه زير نظر آية اللّه العظمى بروجردى، تدوين گرديده است، به مناسبت استحباب روزه در روز هجدهم ذو الحجه، بخشى از خطبه را كه مربوط به روزه و صدقه است، نقل شده است.11
5. الغدير: علامه امينى در كتاب «الغدير» به ذكر بخشهايى از اين خطبه كه مشتمل بر واژه «عيد» است به مناسبت «عيد الغدير العترة» پرداخته است.12 علامه امينى اگرچه خود تصريح نمى كند كه خطبه را از كدام منبع نقل كرده است، ولى از قراين و شواهد و بويژه از پاورقى كتاب بخوبى معلوم مى شود كه آن را از «مصباح المتهجد» نقل كرده است.