خدوند حضرت مریم را بر زنان جهان برتری داده است؛ پس چطور میگوییم حضرت فاطمه از تمام زنان جهان برتر است؟
چهارشنبه 96/05/18
بر اساس آیه ۴۲ سوره آل عمران، خدای متعال حضرت مریم(س) را بر زنان جهان برتری داده است؛ پس چگونه میگوییم حضرت فاطمه(س) از تمام زنان جهان برتر است؟
در آیه یاد شده آمده است که خدا حضرت مریم(س) را بر زنان عالمین برتری داده است: وَ إِذْ قَالَتِ ٱلْمَلَٰئِكَةُ يَٰمَرْيَمُ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصْطَفَیٰكِ وَ طَهَّرَكِ وَ ٱصْطَفَیٰكِ عَلَیٰ نِسَآءِ ٱلْعَٰلَمِينَ
واژه “عالمین” همیشه به معنای تمام انسانهای جهان از گذشتگان و آیندگان نیست بلکه گاهی معنایی محدودتر دارد و مثلاً به معنای انسانهای یک عصر و زمان است.
برای مثال خدای متعال در آیه ۴۷ سوره بقره به بنی اسرائیل فرموده است که شما را بر عالمین برتری دادم: يَٰبَنِیٓ إِسْرَٰءِيلَ ٱذْكُرُوا۟ نِعْمَتِیَ ٱلَّتِیٓ أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُكُمْ عَلَی ٱلْعَٰلَمِينَ
روشن است که معنای این آیه آن نیست که خدا بنی اسرائیل را بر تمام انسانها و امتها حتی امت اسلامی برتری داده است.
بنابراین آیه ۴۲ سوره آل عمران اثبات نمیکند که مقام حضرت مریم(س) از حضرت فاطمه(س) بالاتر است ولی با مقایسه آیه تطهیر یعنی آیه ۳۳ سوره احزاب که درباره اهل بیت(ع) و از جمله حضرت فاطمه است با آیه ۴۲ سوره آل عمران، روشن می شود که مقام حضرت فاطمه از حضرت مریم بالاتر است زیرا در آیه تطهیر با فعل مضارع و به صورت حصر و با چند تأکید، بالاترین درجه طهارت را برای اهل بیت اثبات میفرماید.
پیامبر اکرم(ص) نیز در حدیثی معتبر فرمودهاند: مریم سرور زنان زمان خودش بود ولی دخترم فاطمه سرور تمام زنان جهان، اعم از از پیشینیان و متاخران
همه حواسشون به سایپا وایران خودروست, اما نمیدونن که صنایع غذایی چه بلایی داره سر مردم میاره.
چهارشنبه 96/05/18
فاجعه در صنایع غذایی …
همه حواسشون به سایپا وایران خودروست, اما نمیدونن که صنایع غذایی چه بلایی داره سر مردم میاره.
نامه تکان دهنده یک کارشناس ارشد صنایع غذایی و عضو نظام غذا و دارو و دامپزشکی اصفهان(که تقاضا کرده نامش برده نشه)!!
ایشون مدت زیادی در کارخانه های مطرح صنایع غذایی کشور مشغول به کار بودن..!
بنده کارشناس ارشد صنایع غذایی و عضو نظام غذا و دارو و دامپزشکی اصفهان هستم لذا تجربیاتی که از فعالیت تواین زمینه ها دارم که لازم دونستم به هموطنای عزیزم اعلام کنم .
تغذیه ی کنسرو شده به هیچ عنوان مصرف نکنید!! مجدد تاکید میکنم (به هیچ عنوان مصرف نکنید).
اینجانب طی فعالیت در چندین کارخانه ی موادغذایی با برند معتبر بعنوان مسئول فنی و مدیریت خط تولید اعلام میکنم سطح رعایت بهداشت در تهیه و تولید تغذیه ی مصرفی ملت فوق العاده ضعیف ودر حد صفر میباشد.
استفاده از نیتریک اسید بعنوان نگهدارنده تاحد یک پی پی ام در هزارکیلو ماده غذایی مجاز هست ولی متأسفانه با بیل میریختن تو شیر فاسد و بااون دوغ تهیه میکردن!(کارخانه فوق العاده معتبر)
استفاده ا ز رنگ غیرمجاز وغیر خوراکی + استخوان وامعا و احشا مرغ + پوست مرغ + استفاده از لاشه ی گاو مبتلا به بروسلوز که البته طی فرایندهایی که انجام میشه غیربیماری زا شده ولی بسیار کریح المنظر و شامل تاول های خیلی بزرگ در سطح لاشه هست (که سرشار از هورمون و مواد آنتی بیوتیک هست) در تولید سوسیس وکالباس!!!
پنیر پیتزا ی که در تولید آن از فضولات دامی استفاده شده که منجر به مسمومیت سایر مصرف کنندگان پیتزا وپنیر پیتزا شد وبنده با چشمان خودم دیدم که آقای تولیدکننده رشوه ی ۲۰۰ میلیون تومنی رو پیشنهاد داد برای ساکت موندن موضوع (که البته صدا قضیه در نیومد حالا جریان چی شد نمیدونم!!) میکس شدن امعا واحشا مرغ با سایر افزودنی ها برای تولید سالاد الویه ی مرغ(یکی از معتبرترین تولیدکنندگان)
ودر تجربه ی اخیر بنده در یکی از کارخانجات معتبر استان در زمینه تولید رب هست که متأسفانه حداقل۷۰درصد گوجه ی مصرفی گندیده وکپک زده و آب شستشوی گوجه فوق العاده کثیف دراثر تکرار شستشو و عدم تعویض آب ورعایت بهداشت کارگران صفروهمچنین میکس شدن ضایعات و حشرات و جانوران موجود در مزرعه و گوجه ها مانند سوسک , مارمولک , و به ندرت موش همراه با گوجه های مصرفی برای تولید رب گوجه اونهم با برندی معروف و مطرح و صادراتی میباشد حالا دیگه برندهای ضعیف رو خودتون ارزیابی کنید
ودرنهایت وبا عرض تأسف استفاده از وایتکس در شیربعضی ازگاوداری های صنعتی جهت پایین آوردن بار میکروبی شیر. از اونجایی که این نگهدارنده ها از جذب کلسیم واهن وویتامین B در بدن جلوگیری میکندکه باعث الزایمر,حواسپرتی وریزش مو درسن ۳۵سالگی میشود.
نکته ی قابل توجه اینه که مسئولین فنی ومدیران تولید مشغول در کارخانجات غذایی در صورت اعتراض به وضع بهداشت در تولید منجربه اخراج یا بلوکه شدن حقوق چندماهه شده و هیچ حمایتی از آنها نشده لذا مجبور به سکوت هستند.?
شایان ذکر هست عامل اصلی شیوع سرطان کبد مصرف بی رویه ی محصولات کنسرو شده میباشد.
شرح حکمت 197 نهج البلاغه
چهارشنبه 96/05/18
۱۹۷ و قال علیهالسلام إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَهِ.
امام علیه السلام فرمود:این دلها همانند تنها، خسته و افسرده مىشوند. براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حکمتآمیز و زیبا و ظریف انتخاب کنید.[۱]
شرح و تفسیر راه تحصیل نشاط
همانگونه که در بیان سند این کلام حکمتآمیز ذکر شد پیش از این نیز با همین عبارت و تفاوت بسیار مختصرى در کلمات قصار گذشت و نکتههاى فراوانى در آنجا ذکر کردیم و در اینجا مىتوان نکات دیگرى بر آن افزود. امام علیه السلام در این گفتار حکیمانهاش راه به دست آوردن نشاط براى انجام کارهاى مهم زندگى را نشان داده مىفرماید: «این دلها همانند تنها، خسته و افسرده مىشوند. براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حکمتآمیز و زیبا و ظریف انتخاب کنید»؛
(إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَهِ)
. این یک واقعیت است که روح و جسم هر دو بر اثر کارهاى مختلف خسته مىشوند. چرا؟ زیرا توان نیروى انسان محدود است و این محدودیت سبب خستگى جسم و جان مىگردد. اما خداى متعال که انسان را براى ادامه زندگى آفریده به وى قدرتى داده که مىتواند جوششى از درون ایجاد کند و این جوشش، نیرو و توان جدیدى براى کارهاى مجدد به او بدهد. براى اینکه این جوشش در زمان خستگى و ناتوانى شتاب گیرد باید از وسایل تفریح استفاده کرد. تفریحات مادى و انواع ورزشها، جسم را نیرو مىبخشد و تفریحات معنوى، لطیفهها، مزاحها، شعرهاى زیبا، داستانها نشاط آور و لطائف الحکم خستگى روح را مىزداید و به انسان براى عبادت و اطاعت پروردگار و مدیریتکارهاى زندگى و تحقیق و کشف مطالب علمى نیرو مىدهد.
از قدیم معمول بوده که در میان ساعات درس زنگ تفریح مىگذاشتند براى اینکه خستگى و ملالت را از دانشآموز و دانشجو بگیرند.
در روایات اسلامى آمده است که از آداب مستحب سفر، مزاح کردن است؛ مزاحى دور از افراط و آلودگى به گناه. مرحوم علامه طباطبایى بحر العلوم در اشعار فقهى خود مىگوید.
وَأکْثِرِ الْمِزاحَ فِى السَّفَرِ إذا
لَمْ یَسْخَطِ الرَّبَ وَلَمْ یَجْلِبْ أذَىً
در سفرها مزاح زیاد کن؛ مزاحى که سبب خشم خدا نشود و موجب آزار کسى نگردد.
این شعر برگرفته از حدیثى از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله است که مىفرماید: «شش چیز است که نشانه شخصیت انسان است سه چیز در حضر و سه چیز در سفر و آن سه چیز در سفر را به این صورت بیان فرمود:
فَبَذْلُ الزّادِ وَحُسْنُ الْخُلْقِ وَالْمِزاحُ فِى غَیْرِ الْمَعاصی
؛ بخشیدن بخشى از زاد و توشه به دیگران و حسن خلق و مزاح کردن به صورتى که موجب عصیانى نشود».[۲]
این موضوع در مورد سفر تأکید شده زیرا سفرها غالباً آمیخته با خستگىهاى جسمى و روحى مخصوصاً در ایام گذشته است و این مزاحها مىتواند خستگى ملالت جسمى و روحى را برطرف سازد.
ناگفته پیداست که مزاح باید در حد اعتدال و خالى از افراط و بىبند و بارى و دور از اذیت و آزار دیگران و آنچه موجب خشم خداوند مىشود باشد.
«طرائف» همانگونه که سابقاً هم اشاره کردیم جمع «طریفه» به معناى هر چیز زیبا، دلانگیز و و شگفتىآور است و «حِکَم» جمع «حکمت» به معناى علم و دانش و مطالب آموزنده و به معناى عقل است، بنابراین «طرائف الحکم» بهمعناى نکتههاى لطیف و زیبا است خواه علمى باشد یا ادبى، در قالب شعر باشد یا به شکل نثر؛ ولى مىتوان آن را به قرینه روایات و به اصطلاح از باب تنقیح مناط به هر گونه مزاح و سخنانى نشاطانگیز هرچند جنبه علمى نداشته باشد تعمیم و تسرى داد.
در حدیثى مىخوانیم: که گاه یک مرد عرب بیابانى خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله مىرسید و هدیهاى براى آن حضرت مىآورد. سپس عرض مىکرد: «اى رسول خدا؟
أعْطِنا ثَمَنَ هَدِیَّتِنا
؛ قیمت این هدیه را لطف کنید» پیغمبر با شنیدن این سخن مىخندید و گاه هنگامى که غمگین مىشد مىفرمود:
«ما فَعَلَ الْأعْرابِىُ لَیْتَهُ أَتانا
؛ آن مرد اعرابى کجاست اى کاش سراغ ما مىآمد».[۳]
بار دیگر تأکید مىکنیم که نباید براى رفع خستگى آلوده گناه شد آنگونه که در دنیاى امروز معمول است که هرگونه سرگرمى سالم و ناسالم را براى رفع خستگى مىپسندند، بلکه باید تقوا و اعتدال را در آن رعایت کرد.
این سخن را با شعرى که ابن ابىالحدید در شرح این کلام حکمتآمیز مولا آورده پایان مىدهیم:
أفِدْ طَبْعَکَ الْمَکْدُودَ بِالْجِدّ راحهً
تَجَمُّ وَعَلّلْهُ بِشَىءٍ مِنَ الْمَزْحِ
وَلکِنْ إذا أعْطَیْتَهُ ذکَ فَلْیَکُنْ
بِمَقْدارِ ما یُعْطَى الطَّعامُ مِنَ الْمِلْحِ
طبع فرسوده و خسته خود را راحتى ببخش تا راحت پذیرد و به وسیله چیزى از مزاح آن را درمان کن.
ولى هنگامى که این فرصت را به طبع خود دادى باید به مقدار نمکى باشد که در طعام مىریزند. (که اگر بیش از حد باشد طعام را شور و غیر قابل استفاده مىکند).[۴]
[۱] . سند گفتار حکیمانه:
این گفتار حکیمانه از کلماتى است که در نهجالبلاغه تکرار شده و قبلًا در حکمت ۹۱ با تفاوت بسیار مختصرى گذشت و به بخشى از مصادر آن مانند روایت« جاحظ» در رساله نفى التشبیه و ابن عبد ربه در کتاب عقد الفرید اشاره کردیم. ولى مرحوم خطیب منابع دیگرى نیز براى این کلام حکمت آمیز در آنجا آورده که ما به علّت تلخیص ذکر نکردیم و در اینجا جبران مىکنیم؛ از جمله مرحوم کلینى در کافى همین معنا را با تفاوت مختصرى در الفاظ آورده است. اینها کسانى بودند که قبل از مرحوم سید رضى آن را نقل کرده بودند و بعد از سید رضى، قاضى قضاعى در دستور معالم الحکم و زمخشرى در ربیع الابرار با تفاوتى آورده است. محمد بن عبد الرحمان سخاوى نیز در کتاب الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ و نویرى در نهایه الارب و فتال نیشابورى در روضه الواعظین نقل کردهاند.( مصادر نهجالبلاغه، ج ۴، ص ۸۷).
[۲] . بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۱۱۳٫
[۳] . کافى، ج ۲، ص ۶۶۳٫
[۴] . شرح نهجالبلاغه ابن ابىالحدید، ج ۱۹، ص ۱۶٫
"بررسی موضوع بعثت بر اساس لوازم، علل، رفتارها و نتایج فرازمانی آن"(3)
چهارشنبه 96/05/18
بعثت انبیا ع برای برطرف کردن اختلاف بوجود آمده در امت واحده بوده است
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
وقتی شما در آیات قرآن ورود میکنید، میبینید وقتی در مورد پیامبر اکرم(ص) سخن گفته میشود و وقتی از بعثت ایشان حرف زده میشود، هدف از بعثت ایشان تلاوت آیات، تزکیه، تعلیم کتاب، تعلیم حکمت، از این جنس موضوعات مطرح میشود. موضوعاتی که در امت صدر اسلام به شکل کامل واقع نشده و البته در آینده باید در مجموعه “آخرینَ مِنهُم لَما یَلحَقوا بِهم” جریان پیدا بکند.
چند آیه گواه این معنا است. البته در فضای دیگر هم خاستگاههای بعثت که مطالعه میشود که بخشی از آن مربوط به پیامبر اکرم(ص) است، این ماجرا با موضوعی به نام امت گره میخورد. با موضوعی به نام امت. در ادبیات قرآن مجموعه همفکر، همنوا، همراستا، همگام و هممسیر امت تلقی میشوند. حالا یک وقت این مجموعه در میان مجموعه طیور و پرندگان است، به آنها امت گفته میشود. گاهی با اعتقادات یکدست است که مثل آیه ۲۳ زخرف امت گفته میشود. در مجموع امت در مقابل تفرق است. حالا دستههایش را ورود نکنیم که به چه مجموعههایی امت اطلاق میشود ولی کلاً مجموعه یکدست دارای هدف، مجموعه یک دست همنوا و دارای هدف واحد و به سمت گام بلند جهت عملیاتی کردن راهبرد در دنیا (اینها از آیات در میآید). این مجموعه امت تلقی میشود.
جالب است، وقتی شما نگاه میکنید، میبینید بحث امت با بحث بعثت انبیا پیوند دارد اما نه یک پیوندی از آن گونه که ما داریم مطالعه میکنیم. محدود به یک زمان تاریخی مشخص. بلکه وقتی که خداوند میخواهد بحث بعثت و امت را مطرح بکند، ماجرا را فرا زمان مطالعه میکند. از یک موضوع فرا زمانی سخن میگوید. در سیر آمدن این موضوع و این مجموعه قواعد و قوانین به سمت دنیا، از این سیر صحبت میکند. اجزای امت و بعثت را در زمان چند هزار ساله پهن میکند و بعد در یک نقطهای از آینده تاریخ ثمره این کاشتن بذرها را درو میکند. ثمره امت مسلمه. این را درو میکند.
یکی از آیاتی که این بحث را مورد اشاره قرار میدهد آیه ۲۱۳ ام سوره بقره است. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً. مردم امت واحد بودند. فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ. بحث بر سر این نیست که خدای متعال در دنیا حرفی نسبت به امت واحده بزند. امت واحده که در دنیا وجود نداشته. النَّاس، کل مردم، جنس مردم به شکلی که امت واحده بودند که در تاریخ وجود نداشته. کجای تاریخ مردم بودند و امت واحد بودند. بعدش تازه پیامبر اکرم و انبیای الهی را به شکل بشارت و انذار مبعوث میکند. كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً. بعدش فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ. ابتدا یک امت واحدی بوده. این امت واحد کجا میشود. تنها پاسخ آن این میشود که قبل از این عالم در یک زمانی یک امت واحد بود.
قبل از این عالم، عالم ذر، فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ. این بخش را که خدا توضیح میدهد مربوط به یک قطعه دیگری از تاریخ است. فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ از آدم علیه السلام شروع میشود تا پیامبر اکرم(ص). یک تاریخ طولانی در زمان از ولادت آدم و بعثت او تا بعثت پیامبر اکرم(ص) را فقط این بخش فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ دارد در بر میگیرد. چند هزار سال. مثلاً فرض کنید هشت هزار سال، هفت هزار سال را در بر میگیرد. نه هزار سال دارد در بر میگیرد. همین یک جمله…