فلسفه سکونت آدم در بهشت چیست؟
منظور اصلی از خلقت آدم این بوده که در زمین سکونت پیدا کند .
اما راه زمینی شدن آدم همین بوده که در بهشت منزل گیرد و برتری اش بر ملائکه و لیاقتش برای خلافت اثبات شود
. سپس ملائکه مأمور به سجده برای آدم شوند آنگاه در بهشت منزلش دهند و از نزدیکی به آن درخت نهی اش کنند و آدم به تحریک شیطان از آن درخت بخورد و در اخر به زمین هبوط کند. علت خروج از بهشت چه بود؟
سبب بیرون شدن آدم از بهشت و زمینی شدن او، ارتکاب خطا یعنی خورن از درخت ممنوعه بوده است زیرا با این اشتباه زشتیهای آنها آشکار شد و این بواسطه وسوسه شیطان لعین بود. آیا در بهشت به آدم آموزش دادند؟ آری، آدم می بایست مدتی کوتاه تعلیمات لازم را در محیط بهشت ببیند و بداند زندگی روی زمین توام با برنامه ها ،تکالیف و مسئولیتهایی است که انجام صحیح آنها باعث سعادت ، تکامل و بقای نعمت است و سر باز زدن از آنها سبب رنج و ناراحتی است.
همچنین باید بداند هر چند او آزاد آفریده شده است، امّا این آزادی بطور مطلق و نامحدود نیست که هر چه خواست انجام دهد .
ضمنا او باید می آموخت که از پاره ای از اشیاء روی زمین چشم بپوشد بنابراین شاید به دلیل خلقت انسان برای خلافت در زمین ، درنگ آدم در بهشت و دریافت دستور العمل هایی خاص ،جنبه آموزش و تمرین داشته است. آیا بهشتی که آدم در آن بود ،همان بهشت موعود بود؟
آنچه از ایات قران استفاده می شود باغی که آدم در آن مسکن گزید و سکونت داشت، بهشت موعود نبوده است زیرا اوّلا : آن بهشت برای پاداش است و آدم هنوز کاری نکرده بود که استحقاق پاداش داشته باشد و در سوره مبارکه آل عمران آیه 142 خداوندمتعال می فرماید: ” ام حسبتم أن تدخلوا الجنة و لمّا یعلم الله الذّین جاهدوا منکم” آیا می پندارید که به بهشت در ایید در حالیکه مجاهدین از میان شمارا خداوند معلوم نداشته است.ثانیأ کسی که به بهشت وارد شود ، دیگر از آنجا خارج نمی شود.ثالثا در آن بهشت امر و نهی و ممنوعیّت و تکلیف نیست . در حالی که آدم از خوردن درخت نهی شد و بعلاوه در روایات اهل بیت نیز آمده است که بهشت آدم ، بهشت موعود نبوده است.
مهمترین پیام داستان حضرت ادم چه بود؟
از این ماجرا این اصل اساسی روشن می شود که در این جهان همواره دو نیروی مختلف حق و باطل در برابر هم قرار دارند و مشغول مبارزه هستند. آن کس که تابع شیطان شود و راه باطل را انتخاب کند، سرانجامش دور شدن از بهشت و سعادت ، و گرفتاری در رنج ، درد و پشیمانی است. آدم را از کدام باغ خارج کردند؟ این باغ ، بهشت موعود نبوده است. بلکه یکی از باغهای پر نعمت وروح افزای یکی از مناطق سرسبز زمین بود.زیرا : اوّلا : بهشت موعود، نعمت جاودانی است که برخی از ایات قرآن به این جاودانگی اشاره فرموده و بیرون رفتن از آن ممکن نیست. ثانیأ: ابلیس آلوده و بی ایمان را در آن بهشت راهی نخواهد بودغ چه رسد به وسوسهای شیطانی و نافرمانی خدا. ثالثا: در روایت است که از امام صادق(ع) راجع به بهشت آدم پرسیده شد. ان حضرت فرمود : ” باغی از باغهای دنیا بود که خورشید و ماه بر آن می تابید و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمی شد".
منظور از هبوط و نزول آدم چیست؟ منظور از هبوط و نزول آدم به زمین نزول مقامی است ، نه مکانی. یعنی از مقام خود و از آن بهشت سرسبز پایین آمد و این نزول از بهشت غیر از بهشت موعود است. چرا که بهشت موعود پایان سیر انسان است و این اغاز سیر آدم بود و این مقدمه اعمال و برنامه های اوست و بهشت موعود نتیجه اعمال و برنامه هایش است. مگر گناه آدم چه بود؟ روشن است که ادم با ان مقامی که خداوند در آیات مختلف برای او بیان فرموده است، مقام والائی از نظر معرفت و تقوی داشت. او نماینده خدا در زمین بود .
او معلم فرشتگان بود. او مسجود ملائکه بزرگ خداوند بود. این ادم با این امتیازات مسلّما گناه نمی کند . بعلاوه می دانیم که او پیامبر بود و هر پیامبری معصوم است .
لذا سوال مطرح می شود که آنچه از آدم سرزد چه بود؟در پاسخ می گوییم: اوّلا:آنچه آدم مرتکب شد ، ترک اولی و یا به عبارت دیگر گناه نسبی بود نه گناه مطلق. گناه نسبی آن است که گاهی برخی اعمال مباح و یا حتّی مستحب در خور مقام افراد بزرگ نیست، آنها باید از این اعمال چشم بپوشند و به کار مهمتر پردازند و آدم نیز سزاوار ود از آن درخت نخورد ، هرچند برای او ممنوع نبود ، بلکه مکروه بود. گناه مطلق ؛ گناهی است که از هر کس سرزند ،گناه است و در خور مجازات است، مانند شرک. ثانیأ:نهی خداوند در اینجا نهی ارشادی بود . یعنی همانند دستور طبیب که می گوید؛ فلان غذا را نخور که بیمار می شوی. خداوند به آدم فرمود “اگر از این درخت ممنوع بخوری از بهشت بیرون خواهی رفت و به درد و رنج خواهی افتاد. بنابراین آدم مخالفت با فرمان الهی نکرد بلکه بی توجهی به نهی ارشادی کرد. امروزه ما به این بلا گرفتار شده ایم. ثالثأ:اساساَ بهشت جای تکلیف نبود ، بلکه دورانی بود برای آزمایش و آمادگی آدم برای آمدن در روی زمین و این نهی جنبه آزمایشی داشت.(تفسیر نفیس ج یک – سید محمد رضا طباطبائی نسب)
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فردوس تراب علی در 1396/06/11 ساعت 08:27:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |