موضوع: "راهی به حریم کبریا"
آدمهای امن،چه کسانی هستند ؟!
یکشنبه 96/05/29
آدم های امن، افرادی هستند كه همه چیز را میتوانی بهشان بگویی و بدون اینکه قضاوت یا تحقیرت کنند، میتوانی کنارشان احساس بودن کنی .
اینها تا لباسی تازه تنت ببینند نمیپرسند از کدام مغازه خریدی؟ مارکش چیه؟ چند خریدی؟
میگویند: چقدر قشنگه، بهت میآید، من عاشق این جنس ژاکتم.
از سفر که برگردی
نمیپرسند با کی و چرا رفتی؟ اسم هتلش؟ چهقدر هزینه شد؟
میگویند :خوش گذشت؟ سرحال شدی؟
دانشگاه قبول شوی،
نمیپرسند شهریهاش چه قدره؟ وای چقدر دوره!
میگویند چه رشتهای به سلامتی؟ این رشته بازار کار خوبی دارد، اگر تلاش کنی.
مشغول کاری تازه شوی،
نمیپرسند حقوقت چه قدره؟ اسم شرکتش چیه؟ جایش کجاست؟
میگویند شغلت را دوست داری؟ صاحبکارت یا همکارهایت آدمهای خوبی هستند؟ اینجور شغلها جای پیشرفت دارد …
آدم های امنی باشیم
رواج پديده محافظ شخصي در بين هنرمندان ايراني/ باديگاردهاي عضلاني آپشن جديد هنرمند بودن
شنبه 96/05/28
انتشار تصاوير متعدد از افرادي مانند احسان عليخاني، محمدرضا گلزار و مهران مدیری يا بعضي خوانندههاي زيرزميني با مردان قوي هيكلي كه وظيفه محافظت از آنها را بر عهده گرفتهاند، اين سؤال را به وجود آورده كه مثلاً به غير از درخواست امضا يا عكس سلفي، مردم چه خواستهاي از شخصي مانند عليخاني خواهند داشت كه وي براي فاصله گرفتن از مردم سراغ باديگار رفته است؟ در عوض هم افراد وقتي جلوي دوربين تلويزيون قرار ميگيرند، قربان صدقه همان مردمي ميروند كه براي دور ماندن از آنها باديگارد استخدام كردهاند! پارادوكس مردمي بودن در شعار و محافظ شخصي داشتن براي دور شدن از عامه مردم مسئلهاي است كه چهرههاي به اصطلاح هنرمند با آن درگير هستند.
شايد فردي مثل آنجلينا جولي حق داشته باشد در مقابل باندهاي تبهكاري كه ممكن است فرزندانش را بربايند، قهرمان حرفهاي بوكس را به عنوان باديگارد استخدام كند. يا خانواده ثروتمند ديويد بكهام، فوتباليست سابق تيم ملي انگلستان براي اينكه خانواده پرجمعيتش از شر پاپاراتزيها و مزاحمهاي خياباني در لندن در امان باشد، سراغ باديگاردي رزميكار با قد 2 متر قد برود كه تنها تماشاي چهرهاش دلهرهآور است.
اما در مقابل وقتي يك چهره ناآشنا و تازه ظهور كرده در فضاي موسيقي زيرزميني ايران با باديگارد در محافل عمومي ظاهر ميشود، اين به چه معنا است؟ آيا قرار است مافياي روسي شهر نيويورك برنامهاي براي اخاذي از يك خواننده زيرزميني در تهران داشته باشد يا پاپاراتزيها برايشان مهم است كه چهره ناآشنايي كه در گوشهاي از يك مراسم ختم نشسته، كيست و عكسهاي شخصي وي را منتشر كنند؟
قريباً هيچكدام از اين موارد در ايران وجود ندارد، حتي در بعد بينالمللي وقتي به وبسايتهاي شركتهاي امنيتي مراجعه ميكنيم به مشتريانشان توصيه ميكنند كه براي سفر به مناطق ناامني چون سوريه، محافظ امنيتي استفاده كنند، ولي ما در ايران براي ايجاد امنيت در سوريه نيروي داوطلب اعزام ميكنيم. تفاوت معناي امنيت در ايران و غرب آنقدر گسترده است كه استفاده از محافظ براي چهرههاي غيرحاكميتي را كه الزامات و ملاحظات امنيتي برايشان اجباري است، بيمعنا ميكند.
اينكه اكنون مؤسساتي در ايران اقدام به آموزش محافظ شخصي ميكنند و براي مشتريان داخلي محافظ در نظر ميگيرند، كاري است كه حتماً توجيهي دارد، اما اينكه چهرههاي هنرمند در رأس مشتريان اين محافظان قرار ميگيرند، جاي تعجب دارد.
مسئله وقتي جالب ميشود كه اغلب كساني كه با باديگارد در محافل عمومي ظاهر ميشوند جزو هنرمندان ريشهدار و مردمي نيستند و در عوض چهرههاي سوپراستار و ستارههاي يكشبه سينما سراغ اينگونه رفتارهاي لاكچريمآبانه ميروند. اين روزها مردم تصوير حضور مهران مديري در مشهد را با محافظ و اسكورت نگاه ميكنند و آن را با عبور و مرور ساده دولتمردان برخي كشورهاي خارجي مقايسه ميكنند و در نهايت به جوگير بودن برخي از ما در مواجهه با هنرمندان ميخندند!
حصر بدون محاکمه ؛ در سیره امیرالمومنین علیه السلام
شنبه 96/05/28
امیرمومنان علیه السلام ، یزید بن حُجَیَّة را فرماندار دَشتَبی کردند. شهر دَشتَبی (که به آن دَستبا ، دستبنا و دشتابی هم گفته می شد) منطقه ای آباد و پرآب در غرب ری بود که شهر «بوئین زهرا»ی امروزی را در بر می گرفت.
یزید بن حُجَیّة ، با خوارج جنگید ولی غنائم را بین مسلمین تقسیم نکرد و همه را برای خود برداشت. علی علیه السلام دستور به حبس خانگی او دادند و «سعد» غلام یزید بن حجیّة را مامور به نگهبانی از او کردند.
ولی عاقبت ، شبی هنگام خواب «سعد» ، «یزید بن حُجَیّة» به اسبش نزدیک شد و به سوی معاویه گریخت
«زیاد بن خصفة تیمی» از امیرالمومنین علیه السلام درخواست ماموریت کرد تا به دنبال یزید بن حجَیّة رود و او را بازگرداند.
یزید بن حجیة نامه ای به مردم عراق (مرکز حکومت علی ع) نوشت و در آن ، در قالب شعر به امیرالمومنین علیه السلام اهانت کرد.
امیرالمومنین علیه السلام ، پس از نماز به اصحابش فرمود همگی دست به دعا بردارید. من یزید بن حجیَة را نفرین می کنم و شما آمین بگویید. سپس حضرت اینگونه دعا کردند: «خدایا! یزید بن حجیّة با مال مسلمین گریخت و به قوم فاسقین ملحق شد! تو ما را از مکر و کید او در امان دار! و مجازات او را مجازات ظالمین قرار ده!»
خطاهای فرزند پروری(نکات مهمی که غیر مهم جلوه میکند)
شنبه 96/05/28
1⃣خطای تو بدی:
یعنی پدر و مادر کاری بکنن که معنی اون این باشه که فرزندشون بده .دقت کنین بچه ها کار بد میکنن اما بد نیستند. اونچه بده و باید تنبیه بشه رفتار بچه است، کار نادرستشه نه خودش
2⃣خطای تو مهم نیستی:
مثلا”
بچه :مامان امروز ناهار چی داریم؟
مامان:قرمه سبزی
بچه:دوست ندارم .من شیر کاکائو میخورم
مامان:چی دوست نداری؟چرا ؟خیلی خوشمزه است. بابا خیلی دوست داره
خطا:بابا مهمه ،تو مهم نیستی
3⃣خطای انتظار:
وقتی که از بچه انتظار داشته باشیم که بفهمه ما چی میخواهیم بگیم اما از خودمون انتظار نداشته باشیم که واضح و درست حرف بزنیم خطا کرده ایم
4⃣خطای نادیده گرفتن:
وقتی بچه رو نمی بینیم،وقتی احساسش و سلیقه و علاقه اون رو نمی بینیم مرتکب خطای نادیده گرفتن شدیم.
5⃣خطای سوءاستفاده از قدرت:
یک پدر و مادر خوب باید قدرت داشته باشند اما نباید زور گویی کنند
6⃣خطای دخالت:
وقتی پدر و مادر دچار این خطا میشوند که در حریم فرزندشون دخالت کنند. وقتی موقع غذاخوردن رعایت احترام او و بشقابش رو نمیکنن و غذا میریزن تو ظرفش و میگن بخور ،برات خوبه. و یا وقتی سرزده وارد اتاقش میشوند و یا وقتی دفتر خاطرات و وسایل شخصی او را وارسی میکنن تا شاید…چون مادر هستن ویا دلواپس بچشون هستندو…
7⃣خطای دروغ:
مال وقتیه که پدر و مادر دروغ میگن. از دروغهای ساده ای مثل این
غذا نخوری میگم لولو بخورتت
تا دروغهایی مثل:اگه غذا نخوری دیگه دوستت ندارم
8⃣ خطای برچسب:
این خطا بدترین نوع خطاست مشکل هم اینه که گاهی اشکار نیست. دو نوع خطای برچسب داریم .خطای برچسب اشکار مثل وقتی که بچه رو تنبل ،لجباز میدونیم و اشکارا در گفته هامون به او تهمت یا برچسبی میزنیم. خطای برچسب پنهان است که برچسب توی صحبت ما اشکار نیست اما در عمل یا معنی کارهامون میتونه پنهان باشه.
هرنوع برچسبی خوب یا بد ،منفی یا مثبت، تنبل ،شاگرد پادو ،مهمون و شازده کوچولو و… همه این برچسبها عوارض منفی دارن چون واقعیت ندارند.