موضوع: "راهی به حریم کبریا"
در مسجد رزقهایی به انسان میرسد که در بیرون از مسجد نمیرسد.
یکشنبه 96/06/12
«بعضي رزقها هستند که ايام و موقف خاص دارند و در مکان خاصی بهدست میآيند؛ مثلاً اگر نماز را در مسجد بخوانيد، ثواب نمازتان هفتادبرابر تا چندصدهزار برابر است؛ بستگي دارد در کدام مسجد بخوانيد. اين ثواب در بيرون مسجد نيست؛ همين نماز را اگر در بيرون مسجد بخوانيد آن برکات بر عمل شما نازل نميشود.
در حرم امام(ع) رزقی قرار داده شده که بيرون حرم امام(ع) قرار داده نشده. درهايی از بهشت در حرم امام(ع) گشوده است و رزقهای بهشتی تقسيم میشود که بيرون حرم امام(ع) آن رزقها نيست.
همانطور که در دريافت رزق [معنوی،] مکانها خصوصيت دارند، در ارزاق طبيعي هم همينطور است. ما سرزمين حاصلخيز و غيرحاصلخيز داريم که حاصل کشت در اين سرزمينها متفاوت است.
زمانها هم همينطور هستند. شما يک زمانهايی داريد که رزقهای خاصی منتشر میشود؛ در ماه رمضان، شب جمعه، سحر جمعه، يا عرفه که رزقهای مخصوصی قرار داده شده و اينطور نيست که اگر کسي در شب جمعه خوابيد در شب شنبه اين رزق ها را دريافت کند!
هر زمان خاصی، رزق مخصوص خودش را دارد؛ البته درهاي رحمت خدا باز است و اين نکته را در دعاي مکارمالاخلاق داريم که همه آن فيوضاتی که انسان از دست داده، سحرها، ماه رمضانها و… در محضر خدا جبراني دارد؛ اينطور نيست که آدم احساس کند هيچ راهي وجود ندارد؛ ولي اين اسباب طبيعي و این راههاکه خدای متعال قرار داده، بسته ميشود؛ مثل سحر جمعه يک رزق خاصی دارد [که اگر گذشت، این رزق از دست میرود].»
استادسیدمحمّدمهدی میرباقری، ۹۳/۸/۳
دلش برای مرتضی عطایی نوشت..(دانوشته)
یکشنبه 96/06/12
نزدیک غروب صحن جامع خیلی شلوغ بود و به سختی موفق شدیم از باب الرضا بیام داخل خیابون. بعد از دعای #عرفه احساس سبکی میکردیم و فرح بعد از روضه مناجات باعث شد تا ایستگاه مترو، قدم زنان مسیر نسبتا طولانی رو گز کنیم و برای دقایقی گذر زمان رو حس نکنیم. خیلی شلوغ بود، هر طوری بود سوار شدیم. با سید بزرگواری که به مقصد دعای عرفه حرم با هم از دانشگاه هم قدم و هم کلام شده بودیم مشغول صحبت و گفتگو بودم.
تلفنم زنگ خورد. امیرحسین بود.
سلام امیرجان. چطوری داداش؟قبول باشه.
سلام.خوبی؟ خبر رو شنیدی؟!
باز چی شده ؟! اخبارو چک نکردم از ظهر.
مرتضی_عطایی شهید شد!
یک آن دلم ریخت. دیگه گوش هام هیچی نمیشنید. کاسه زانوهام شل شد، هوای داخل مترو خیلی خفه و گرفته به نظر میومد. نفسم بند اومد، چشام سیاهی رفت و
یک لحظه خودم رو تو حاشیه خیابون پیدا کردم و بخودم اومدم. دستم رفت سمت گوشی و شماره یکی از رفقای مرتضی تو فاطمیون رو گرفتم.
سلام حاج علی
سلام
فلانی ام. ازابوعلی خبر داری ؟
من نمیتونم چیزی بگم در این باره !
دیگه مطمئن شدم خبر درسته. معشوق_به_سامان_شد . وقتی رسیدم خونه نتونستم بغض خودم رو کنترل کنم و رفاقت چندماهه من و آقامرتضی و دلبستگی و ارادت قلبی کار دستم داده بود. محبت دو طرفه بود و لطف داشت همیشه. هر آن که فرم زیبای صورتش موقع خندیدن، طنین صداش و دیالوگ های آخرین گفتگو دونفره در مزار شهدا و روز قدس به یادم میومد کنترل اشک ها حقیقتا غیرممکن بود . تو حال و هوای خودم بودم که دیدم یکی از رفقا یک کلیپ تو تلگرام فرستاده برام. اولین کلیپ رسمی منتشر شده … دیگه چهره مرتضی به دلایل امنیتی محو نشده بود. دیگه مرتضی به خاطر اخلاصش از کادر دوربین فراری نبود … دیگه با اسم مستعار جهادی خطاب نمیشد .
مرتضی و شات بسته دوربین و تو که آخر گره رو وا میکنی …
و هنوز که هنوزه با گذشتن یکسال از عصر خاص ترین عرفه عمرم تا حالا وقتی تو کلیپ کنار صورت نورانی تر از همیشه اش نوشته میشه :” گره کار مرتضی عطایی باز شد و …” ضربان قلبم تغییر میکنه و حالم حال دیگه ای میشه .
یکسال گذشت اما علی الظاهر حواسش به از ما بهترونه و عنایت نداره که به امید این بیت “گره_کور_دلم دست تو را میطلبد” ما رو هنوز منتظر نگه داشته. اما اگر مرتضی مرتضاست آخرش رفاقت رو در حق ما کامل میکنه و کم نمیزاره.
شهید_مرتضی_عطایی
تو_که_آخر_گره_رو_وا_می_کنی_پس_چرا_امروز_و_فردا_می_کنی
سیارات قفل شده جزر و مدی در کیهان بسیار فراوان هستند
یکشنبه 96/06/12
?دکتر روری بارنز که استادیار پروژهی ستاره شناسی و اخترزیستشناسی در دانشگاه واشنگتن است با زیر سوال بردن این فرضیهی قدیمی که فقط ستارگان کوچکتر و کمنورتر از خورشید ما دارای سیارههای قفل شدهی جزر و مدی میباشند به این نتیجه رسیده است. قفل جزر و مدی زمانی رخ میدهد که در اثر شیب نیروی کشندی یک جرم سماوی همیشه یک سمتش به سوی جرم آسمانی دیگر باشد.
?اجرامی همچون زمین و ماه که قفل جزر و مدی میباشند به صورت همگام میچرخند و این بدان معناست که زمان چرخش هر کدام به دور محورشان با زمان لازم برای چرخش به دور ستاره یا شریک گرانیشیشان یکسان است. ۲۷ روز طول میکشد تا ماه یکبار به دور محور خود بگردد و دقیقا ۲۷ روز نیز زمان میبرد تا یک دور کامل به دور زمین بزند. به نظر میرسد تنها ماهوارهی طبیعی و دائمی زمین توسط جرمی به اندازهی مریخ به نام تئا شکل گرفته باشد. تئا با زمین برخورد کرده و این زاویه به گونهای بوده که باعث چرخش زمین با سرعتی شده که طول هر روز ۱۲ ساعت باشد. دکتر بارنز میگوید: «امکان قفل جزر و مدی ایدهای قدیمی است که تاکنون به صورت سیستماتیک بررسی نشده است.»
?او میگوید: «مدلهای شکلگیری سیارات پیشنهاد میدهند که چرخش اولیهی یک سیاره میتواند بسیار بزرگتر از چندین ساعت بوده و شاید به چندین هفته نیز برسد. بنابراین وقتی چنین بازهای را کاوش میکنید احتمال یافتن سیارات فراخورشیدی قفل شدهی جزر و مدی نیز بیشتر است.» نتایج این تحقیق پیشنهاد میدهند که فرآیند قفل جزر و مدی فاکتوری اصلی در تکامل بیشتر سیارات فراخورشیدی است که پتانسیل قابل سکنی بودن را دارند و در آیندهی نزدیک کشف خواهند شد…
ترجمه: معصومه رحیمی/ سایت بیگ بنگ
128نکته درباره مرثیه خوانی ده نکته ششم
یکشنبه 96/06/12
61. بدون ضرورت، مرثیه را تکرار نکنیم و از
دوباره خوانی بپرهیزیم.
62. میتوانیم از آیات، روایات، شعر، داستان،
خاطره، مثال، تشبیه، ضرب المثل، آمار و اخبار صحیح و دقیق، سخنان عالمان و بزرگان
و دانشمندان نظیر حضرت امام خمینی رحمة الله علیه و جملات و قطعههای ادبی و
زیبایی که متناسب با موضوع و محتوای مرثیه است، استفاده کنیم.
63. اگر در خواندن مرثیه دارای سبک خاصی هستیم،
آن قدر تمرین و ممارست داشته باشیم که آن سبک را از دست ندهیم.
64. در آغاز راه میتوانیم پیش از مرثیه خوانی
چند نفس عمیق بکشیم، تا ترس و دلهره ما از بین برود و آرامش جای آن را بگیرد.
65. به طور طبیعی مرثیه خوانی کنیم و خود را به
تکلّف و زحمت نیندازیم.
66. نزد عموم از به کارگیری کلمات و لهجه خاص و
محلی خودداری کنیم و از داشتن تکیه کلام پرهیز نماییم.
67. تا میتوانیم از ابتکار و خلاقیت و ذوق و
سلیقه خود و دیگران در انتخابات مراثی و کیفیت بیان و شیوه آغاز و پایان آنها
استفاده کنیم.
68. اگر در خواندن مرثیه اشتباهی کردیم، در همان
جلسه و اگر نتوانستیم در جلسه بعد، آن اشتباه را تصحیح نماییم.
69. میتوانیم هنگام خواندن مرثیه، تحمل در
برابر مشکلات و صبر در مقابل مصایب را برای شنوندگان زمینه سازی کنیم، زیرا معصوم
علیهم السلام فرموده است: «صبر نیمی از ایمان است.»
70. به مرثیهای که میخوانیم، خودمان اعتقاد
داشته باشیم، تا این اعتقاد در شنوندگان نیز تأثیر معنوی و عاطفی بگذارد.
متن کامل (http://rabetin.blog.ir/post/220)
شرح حکمت 116نهج البلاغه(روزانه با نهج البلاغه)
یکشنبه 96/06/12
و قال علیه السلام کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ، وَمَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ، وَمَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیهِ! وَمَا ابْتَلَى اللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ.
چه بسیارند کسانى که به سبب نعمتى که به آنها داده شده در غفلت فرو مىروند و به سبب پردهپوشى خدا بر آنها مغرور مىگردند و بر اثر تعریف و تمجید از آنان فریب مىخورند و خداوند هیچ کس را به چیزى مانند مهلت دادن (و ادامه نعمتها و ترک عقوبت) آزمایش نکرده است.[۱]
شرح و تفسیر هشدار به چهار چیز
امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه و هشدار دهنده به چهار نکته مهم اشاره مىکند که بر محور چهار واژه معنادار: «مستدرج»، «مغرور»، «مفتون» و «املاء» دور مىزند. مىفرماید: «چه بسیارند کسانى که به وسیله نعمتى که به آنها داده شده غافل مىشوند و به سبب پردهپوشى خدا بر آنها مغرور مىگردند و بر اثر تعریف و تمجید از آنان فریب مىخورند و خداوند هیچ کس را به چیزى مانند مهلت دادن (و ادامه نعمتها و ترک عقوبت) آزمایش نکرده است»؛
(کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ، وَمَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ، وَمَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیهِ! وَمَا ابْتَلَى اللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ)
. «مستدرج» از ریشه «استدراج» به معناى چیزى را تدریجاً به سمت و سویى بردن آمده است. در قرآن مجید این تعبیر در دو آیه (۱۸۲ سوره «اعراف»، و ۴۴ سوره «قلم») ذکر شده و مفهوم آن در هر دو مورد یکى است و آن اینکه کسى را مرحله به مرحله بدون اینکه خود متوجه شود در دام مجازات گرفتار کنند درست مثل اینکه کسى از بیراهه به سوى پرتگاه مىرود اما نه تنها او را از این کار نهى نکنیم بلکه به دلیل آنکه مستحق مجازات و کیفر است او را نیز تشویق کنیم. ناگهان به لب پرتگاه مىرسد و خود را در دام مجازات مىبیند، وحشت مىکند و راه بازگشت در برابر خود نمىبیند و از همان جا مىلغزد و در پرتگاه سقوط مىکند. خدا به افرادى که طغیان را به اوج خود مىرسانند نیکى مىکند، نعمت مىبخشد، مقام مىدهد و ناگهان در میان ناز و نعمت گرفتار مجازاتشان مىسازد، مجازاتى که در آن حالت بسیار دردناک است.
در آیه ۴۴ سوره «انعام» مىخوانیم: « «فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَىْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَهً فَإِذَا هُمْ مُّبْلِسُونَ»؛ هنگامى که آنچه را به آنها تذکر داده شده فراموش کردند ما درهاى همهگونه نعمت را بر آنها گشودیم تا زمانى که (کاملًا) به آنچه به آنها داده شده بود خوشحال شدند.
ناگهان آنها را به عذاب گرفتار ساختیم و یکباره نومید شدند».[۲]
دومین جمله اشاره به کسانى است که مورد آزمون الهى از طریق پردهپوشى خداوند نسبت به گناهان آنها قرار مىگیرند. خدا، ستار العیوب است و تا آنجا که ممکن باشد بر گناهان بندگانش پرده مىافکند تا بیدار شوند و توبه کنند و به راه حق باز گردند ولى گروهى به عکس، مغرور مىشوند و از این ستر الهى فریب مىخورند و بر شدت و کثرت گناه مىافزایند. با توجه به اینکه «چون که از حد بگذرد رسوا کند» سرانجام پردهها بالا مىرود و آنها رسواى خاص و عام مىشوند.
جمله سوم اشاره به یکى دیگر از راههاى نفوذ شیطان و هواى نفس در انسان است؛ گاه مردم از روى حسن ظن و گاه از طریق تملق و چاپلوسى به مدح و ثناى افرادى مىپردازند؛ ولى گاه آنها که از حال خود باخبرند و وضع خود را با آنچه به صورت مدح و تمجید گفته مىشود کاملًا متفاوت مىبینند بیدار شده و سعى مىکنند خود را با حسن ظن مردم موافق کنند، گاهى با این سخنان، فریب مىخورند و خود را مقرب درگاه الهى و در اوج فضیلت و اخلاق مىپندارند، درحالى که در دام شیطان و هواى نفس گرفتارند.
چهارمین جمله اشاره به حال کسانى است که خداوندِ حلیم و غفور آنها را از طریق بخشیدن نعمت و گسترش روزى و مانند آن مىآزماید شاید به پاس نعمتهاى الهى بیدار شوند و باز گردند؛ این گسترش نعمتها سبب غفلت و بىخبریشان شده و همچنان راه خطا را با شتاب ادامه مىدهند، ناگهان خدا آنها را گرفته و مجازات مىکند؛ مجازاتى که بسیار دردناک است، زیرا در میان نعمتهاى الهى غوطهور و سرگرم لذاتند که در یک لحظه همه چیز دگرگون مىشود و همچون «قارون» که با داشتن آن همه امکانات در اوج غرور و غفلت قرار داشت، گرفتار عذاب ناگهانى الهى شده و در یک لحظه همه چیز خود را از دست مىدهند.
قرآن مجید در شرح حال قوم «سبا» و سرگذشت آنها به همین معنا اشاره کرده است؛ خدا آنها را مشمول انواع نعمتها قرار داد، سرزمینى پر از نعمت و خدایى آمرزنده داشتند «بَلْدَهٌ طَیِّبَهٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ»[۳] اما هواى نفس و شیطان کار خود را کرد و آنها را به ناسپاسى و طغیان واداشت. ناگهان سد عظیمِ «مأرب» بر اثر نفوذ آب و جانوران در آن شکست و سیلاب عظیمى به راه افتاد و باغها و زراعتها و کاخها را در هم کوبید و در هم برد و تنها زمینى بایر و ویران به جاى ماند به گونهاى که باقى مانده جمعیت مجبور شدند از آن سرزمین کوچ کنند.
قرآن مجید درباره این گروه مىفرماید: « «وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ خَیْرٌ لّاَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْماً وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ»؛ کافران هرگز گمان نکنند مهلتى که به آنان مىدهیم به نفع آنها است تنها به این سبب به آنها مهلت مىدهیم که (اگر بیدار نمىشوند) بر گناهان خود بیفزایند و (سرانجام) براى آنها عذابى خوار کننده است».[۴]
در این آیه شریفه نیز از واژه «املاء» (همچون کلام حکیمانه بالا) استفاده شده که به معناى «کمک دادن» و گاه به معناى «مهلت دادن» است که آن نیز نوعى کمک به شمار مىآید؛ ولى معمولا در قرآن مجید به مهلت دادنى اطلاق شده که مقدمه عذاب دردناک است.
[۱] . سند گفتار حکیمانه:
نویسنده مصادر مىگوید: این کلام حکمتآمیز پیش از نهجالبلاغه در کتاب تحف العقول و روضه کافى و تاریخ یعقوبى و تذکره سبط بن جوزى آمده است.( مصادر نهجالبلاغه، ج ۴، ص ۱۰۷).
در ضمن، این گفتار حکیمانه تحت حکمت شماره ۲۶۰ نیز عیناً تکرار شده و در حکمت ۴۶۲ نیز سومین جمله آن« رب مفتون بحسن القول فیه» به طور مکرر آمده است.
[۲] . براى توضیح بیشتر درمورد عذاب« استدراج» مىتوانید به تفسیر نمونه، جلد ۵، صفحه ۲۹۸ ذیل آیه ۴۴ سوره« انعام» مراجعه کنید.
[۳] . سبأ، آیه ۱۵٫
[۴] . آل عمران، آیه ۱۷۸٫