حکمت 195 نهج البلاغه(روزانه با نهج البلاغه)
۱و قال علیهالسلام هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ الْبَاخِلُونَ.
وَرُوِیَ فِی خَبَرٍ آخَرَ أَنَّهُ قَالَ:هَذَا مَا کُنْتُمْ تَتَنَافَسُونَ فِیهِ بِالْأَمْسِ.
امام علیه السلام از کنار مزبلهاى گذشت، فرمود:
این همان است که بخیلان به آن بخل مىورزیدند.
و در روایت دیگرى چنین نقل شده که امام علیه السلام پس از مشاهده مزبله فرمود:
این همان چیزى است که دیروز شما بر سر تصاحب آن با هم رقابت داشتید.[۱]
شرح و تفسیر
امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه براى نهى انسانها از بخل به نکتهاى اشاره مىکند که دقت در آن مىتواند انسان را از بخل باز دارد و آن این است که «امام علیه السلام از کنار مزبلهاى عبور کرد و فرمود: «این همان است که بخیلان به آن بخل مىورزیدند»؛
(وَقَدْ مَرَّ بِقَذَرٍ عَلَى مَزْبَلَهٍ هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ الْبَاخِلُونَ)
. در روایت دیگرى چنین نقل شده که امام علیه السلام پس از مشاهده مزبله فرمود: این همان چیزى است که دیروز شما بر سر تصاحب آن با هم رقابت داشتید»؛
(وَرُوِیَ فِی خَبَرٍ آخَرَ أَنَّهُ قَالَ هَذَا مَا کُنْتُمْ تَتَنَافَسُونَ فِیهِ بِالْأَمْسِ)
. انسان اگر به پایان امور بنگرد درباره آغاز آن تجدید نظر خواهد کرد؛ هنگامى که ببیند لذیذترین و پاکیزهترین غذاها بعد از وارد شدن در بدن و جذب موادى از آن، تفاله آن به شکل گندیدهاى در مىآید باور مىکند که آنچه را به آن بخل ورزیده بود اشتباه بود.
نیز هنگامى که انسان از کنار قبرستانى عبور کند که گاه هنوز بوى تعفن بعضى از اجساد از آن به مشام مىرسد و ببیند پایان کار کجاست، یقین پیدا مىکند که در زندگى مادى خود و روى آوردن به شهوات چقدر گرفتار خطا و اشتباه بوده است.
مرحوم شوشترى شعر فارسى جالبى در این زمینه نقل کرده مىگوید:
عارفى روزیى به راهى مىگذشت
واله و سرمست چون مى خوارگان
دید گورستان و مبرز[۲] روبرو
اینْش نعمت اینْش نعمت خوارگان
ابن ابىالحدید در شرح نهجالبلاغه خود حدیثى از رسول خدا صلى الله علیه و آله به این مضمون نقل کرده است که به «ضحاک بن سفیان کلابى» فرمود:
«أَلَسْتَ تُؤتی بِطَعامِکَ وَقَدْ قَزَحَ وَمَلَحَ ثُمَّ تَشْرِب عَلَیْهِ اللَّبَنَ وَالْماءَ
؛ آیا غذاى خود را جالب و گوارا نمىخورى سپس روى شیر آن یا آب مىنوشى» عرض کرد: آرى.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «عاقبت آن به کجا مىرسد؟ او مؤدبانه در جواب گفت: اى رسول خدا! همانگونه که مىدانى. حضرت فرمود:
«إنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ ضَرَبَ مَثَلَ الدُّنْیا بِما یَصیرُ إلَیْهِ طَعامُ ابْنُ آدَمَ
؛ خداوند دنیا را به آنچه غذاى انسان سرانجام به آن منتهى مىشود تشبیه کرده است».
سپس مىافزاید: بعضى از مفسران آیه شریفه «فَلْیَنْظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ»[۳] را اشاره به این موضوع «نیز» دانستهاند.[۴]
اولیاء الله براى تشریح حقارت دنیا از انواع بیانات و تعبیرات استفاده کردهاند.
مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار در حدیثى از امام صادق علیه السلام نقل مىکند که به یکى از یاران خود به نام «حفص بن غیاث» فرمود:
«ما منزله لدنیا بنفسى الا بمنزله المیته اذا اضطررت الیها اکلت منها
؛ دنیا در نزد من به منزله میته است که هنگامى که مضطر شوم از آن بهره مىگیرم». سپس افزود:
«یا حَفْصَ! إنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وَتَعالى عَلِمَ مَا الْعِبادُ عامِلُونَ وَإلى ما هُمْ صائِرُونَ فَحَلِمَ عَنْهُمْ عَنْدَ أعْمالِهِمُ السَّیئَهِ … ثُمَّ تَلا قَوْلُهُ:
«تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَایُرِیدُونَ عُلُوّاً فِى الْأَرْضِ وَلَا فَسَاداً وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ»
وَجَعَلَ یَبْکی وَیَقُولُ: ذَهَبَ وَاللَّهِ الْامانِىُّ عِنْدَ هذِهِ الْآیَهِ
؛ خداوندتبارک و تعالى مىداند بندگان چه اعمالى انجام مىدهند و پایان کارشان به کجا مىرسد؛ اما هنگامى که گناهى انجام مىدهند حلم مىکند (و فوراً آنها را مجازات نمىنماید) سپس آیه شریفه ۸۳ سوره «قصص» را تلاوت فرمود: «آن سراى آخرت را (تنها) که براى کسانى قرار مىدهیم که اراده برترىجویى و در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک براى پرهیزگاران است». آنگاه امام علیه السلام گریه کرد و فرمود: به خدا سوگند با وجود این آیه تمام آرزوها بر باد رفته است. (آرزوى نجات و رسیدن به بهشت برین آرزوى مشکلى است)».[۵]
در روایت معروف امام مجتبى علیه السلام خطاب به «جناده بن ابىامیه» در آخرین ساعات عمر مبارکش نیز آمده است که به او فرمود:
«أنْزِلِ الدُّنْیا بِمَنْزِلَهِ الْمَیْتَهِ خُذْ مِنْها ما یَکْفیکَ فَإنْ کانَ ذلِکَ حَلالًا کُنْتَ قَدْ زَهَّدْتَ فیها وَإنْ کانَ حَراماً لَمْ یَکُنْ فِیهِ وِزْرٌ فَأخَذْتَ کَما أخَذْتَ مِنَ الْمَیْتَهِ وَإنْ کانَ الْعِتابُ فَإنَّ الْعِتابَ یَسیرٌ
؛ دنیا را به منزله میته فرض کن و از آن به مقدار نیازت برگیر که اگر حلال باشد زهد پیشه کردهاى و اگر حرام باشد گناهى در آن نیست، زیرا به مقدار خوردن مردار برگرفتهاى و اگر عتابى (از سوى خداوند) در آن باشد عتاب آسان و اندکى است».[۶]
البته هدف از تمام این تعبیرات باز داشتن انسانها از دنیاپرستى و غرق شدن در لذات مادى و آلوده شدن به انواع محرمات و مسابقه دادن در جلب متاع دنیاست و گرنه مىدانیم تحصیل مال و ثروت به اندازهاى که انسان بىنیاز از دیگران شود و آبرومندانه زندگى کند از امورى است که اسلام بر آن تأکید نموده است.
[۱] . سند گفتار حکیمانه:
به گفته مرحوم خطیب در کتاب مصادر این گفته حکیمانه را بلاذرى در کتاب انساب الاشراف پیش از مرحوم سید رضى نقل کرده است. همچنین ابن شهر آشوب در کتاب مناقب و محمد بن قاسم( متوفاى ۹۴۰) در روض الاخیار آن را آوردهاند.( مصادر نهجالبلاغه، ج ۴، ص ۱۶۲).
[۲] .« مبرز» به معناى« مزبله» و محل جمع مدفوعات است.
[۳] . عبس، آیه ۲۴٫
[۴] . شرح نهجالبلاغه ابن ابىالحدید، ج ۱۹، ص ۱۴٫
[۵] . بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۹۳٫
[۶] . همان، ج ۴۴، ص ۱۳۹٫
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فردوس تراب علی در 1396/05/15 ساعت 10:46:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |