"اسلام دینی با ظرفیتی امت ساز؛ مرتفع و پیشتاز در مسابقه ادیان" 5
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بررسی شکل گیری امت تسلیم در انبیاء ماض
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
ابراهیم میدانست که در ذریه خودش تا اسحاق امت تسلیم شکل نمیگیرد. ماجرا جلو میآید تا یعقوب علیه السلام و یعقوب يَا بَنِيَّ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلاَ تَمُوتُنَّ إَلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ. تا زمان یعقوب و فرزندان یعقوب هم برای شجره نبوت مشخص است که بحث، بحث تسلیم بودن به درگاه خدا است نه بحث امت مسلمه. میدانند کجا را دارند درخواست میکنند، میدانند در ذریه خودشان که دارند دعا میکنند، حد و حدودش این است که این ذریه تسلیم خدا باشند. طی درجات تسلیم را داشته باشند اما اگر قرار است که یک امت مسلمه شکل بگیرد، یک رسولی میخواهد با آن ویژگیها.
پس بر اساس همین آیات ابراهیم علیه السلام چهار هزار سال قبل عالمانه حداقل از زمان خودش تا نسل یعقوب علیه السلام میداند که امت مسلمه شکل نمیگیرد. باید یک رسول بزرگی بیاید. در آیاتی که یوسف علیه السلام در پایان عمرش ذکر میکند، در آن آیات هم مشخص است که یوسف هم جریان امت مسلمه را در درون خودش، پیرامونش و نسل خودش نمیبیند. میگوید خدایا، َتوَفَّني مُسْلِماً. خدایا من را، شخص من را مسلمان بمیران، وَ أَلْحِقْني بِالصَّالِحينَ، من را به صالحین ملحق کن.
از زمان ابراهیم تا زمان یوسف علیه السلام پیامبران معتقد نیستند که میتوانند جریان یک امت را شکل بدهند که امت تسلیم باشد. این جریان بر اساس آن آیهای که از سوره آل عمران ذکر شد، برای اولین بار در زمان امام حسین صلوات الله علیه در زمین سامان پیدا میکند. امت تسلیم،امتی که همه بر محور امام هستند و تسلیم خدای متعال.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
مفهوم امت در قرآن
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
در قرآن که رجوع میکنیم، میبینیم وقتی بحث امت مطرح میشود، امت به عنوان یک مجموعه یکدست دارای هدف واحد، یک گروه یکدست غیر متفرق به عنوان امت مطرح میشود. همه بر یک محور هستند، اصولشان بر یک چیز است، گرد سهتا چیز نمیچرخند، گرد یک چیز میچرخند. چه از پرنده که اممٌ امثالهم دارد ذکر میشود و چه فضاهای دیگر. امت یعنی مجموعه یکدست؛ و وقتی در فضای دینی و ارزشی بحث امت مطرح میشود، امت شدن یا بر اساس مناسک است یا محور اقامه دین. آقا، چه جوری امت میشویم که مجموعه یکدست بشویم؟ یا بر محور مناسک جمع بشویم یا بر محور اقامه دین اجتماع بکنیم یا بر محور اعتصام به حبل الله و ولایت معصوم اجتماع کنیم یا بر محور قبله بودن کعبهای که البته پیغمبر دارد راجع به آن یک حرفهایی میزند و یک فضای شاخص در صدر اسلام دارد.
یک صحنهای بوده که خدای متعال قبله را از بیت المقدس به کعبه مقدسه برمیگرداند. خب، امت شدن آن جا معنا دارد، امت شدن در اعتصام به حبل الله معنا دارد، امت شدن باید یک محوری داشته باشد..
خطبه نودم نهج البلاغه اين خطبه معروف به خطبه اشباح است
و از اين خطبه است در وصف فرشتگان
صاحب عرش را براى روز نيازمندى خود ذخيره گرفته اند، و به وقت انقطاع خلق از خدا وتوجهشان به مخلوقات فقط خدا را مورد توجه قرار مى دهند.
روزگارِ عباداتشان را پايان نمى دهند، رغبتشان به عبادت پروردگار آنان را به هيچ سويى متوجه نمى سازد، مگر به سوى سرچشمه هاى اميد به رحمت حق و ترس از عذاب او كه هيچ گاه از دلهاشان قطع نمى شود
آنچه علّت ترس از عذاب است از دلشان زدوده نمى شود تا از كوشش در عبادت دست بردارند، طمع آنان را به اسارت درنياورده تا سعى در امور ظاهر را بر كوشش در امر آخرت مقدم بدارند
اعمال گذشته خود را بزرگ نشمارند، زيرا اگر بزرگ شمارند اميد آنان به حق باعث زدودن رشته هاى خوف آنان از عذاب مى شود
محض وسوسه هاى شيطانى در رابطه با حضرت حق اختلاف نكرده اند، قهرهاى ناگوار آنان را از هم جدا نساخته، و كينه هاى حسدورزى بر آنان غالب نشده و عوامل شک و بددلى آنان را دسته دسته ننموده و انديشه هاى گوناگون آنان را تقسيم نكرده.
فرشتگان اسير و پايبند ايمانند
نه انحرافى آنان را از ريسمان محكم ايمان بريده و نه سستى و تنبلى ايشان را از رشته حق جدا كرده
در طبقات آسمانها جاى پوست تختى نيست مگر اينكه فرشته اى بر آن در سجود است، يا در حال سير و سرعت در بندگى خدا
با طول عبادتشان بر معرفتشان مى افزايند و بدانوسيله عزّت و جلال خدا در دلشان افزايش مى يابد.
آیات غدیر در قرآن
[آلعمران18] ص52 ـ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ
[آلعمران22] ص52 ـ أُولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرينَ
[آلعمران85] ص61 ـ وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ
[آلعمران88] ص61 ـ خالِدينَ فيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ
[آلعمران97] ص62 ـ فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمينَ
[آلعمران102] ص63 ـ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
[آلعمران144] ص68 ـ وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرينَ
[آلعمران179] ص73 ـ ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَميزَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظيمٌ
معنی آیات نوشته نمی شه تا بزرگواران خودشون برن دنبالش با تدبر و تفکر بیشتر
ان شاءالله بتونم ادامه بدم مجموعه پستِ
خود را نیازمند فوری به امام نمی دانیم و الا مضطر می شدیم
علی بن جعفر از برادرش امام کاظم (ع) درباره آیه ” بگو: به من خبر دهید اگر آب هاى [سرزمین] شما در زمین [عمیق] فرو رود، چه کسى مى تواند آب جارى و گوارا در دسترس شما قرار دهد؟! ” روایت کرد که امام موسی بن جعفر(ع) فرمود : یعنی آنگاه که شخص امام زمان(عج) تان از شما غائب شود چه کسی مقام شامخ امامت را برای شما می آورد؟ [طبعا آوردن امام از فهم و توان شما خارج است با وجود نیازهای فراوانی که به امام دارید.]
عن علی بن جعفر عن اخیه موسی بن جعفر (ع) فی قول الله عزوجل قل ارایتم ان اصبح ماؤکم غورا فمن یاتیکم بماء معین (الملک/30) قال (ع) اذا غاب عنکم امامکم فمن یاتیکم بامام جدید؟
الكافي ج 1 ص340 ح 14 سند صحیح
تئاتر به کدام سمت و سو میرود؟
تئاتر، همواره به عنوان هنری فاخر و تفکر برانگیز شناخته شده است. هنرهای نمایشی و حتی تئاتر مدرن ریشه در آئین های مذهبی دارند، به طوری که درام یونانی، که پایه و اساس تئاتر مدرن است، از مراسم پرستش رب النوع دیونیسوس بوجود آمده است. در کشور ما نیز هنرهای نمایشی پیوندی همیشگی و ناگسستنی با باورها و آئین های مذهبی داشته اند؛ نمایش هایی چون تعزیه، شبیه خوانی، نقالی، شاهنامه خوانی و … بخشی از آداب و رسوم ما بوده اند که در قالب هنر، به انتقال اندیشه و ارزش های اخلاقی و دینی از نسلی به نسل دیگر عمل می کردند.
طی سال های اخیر اما وضعیت هنرهای نمایشی ما کاملا تغییر کرده است. آنچه امروز به عنوان تئاتر شناخته می شود، جریانی منفک از مردم و آئین های سنتی و مذهبی این سرزمین است. نمایش های جدید که اغلب در مجموعه هایی چون تئاتر شهر یا تئاتر ایرانشهر روی صحنه می روند، بسته هایی به ظاهر روشنفکرانه هستند که در آنها به جای هنر و اندیشه، بد زباني و فحاشي، پرده دري اخلاقي ، پوشش نامناسب بازیگران و نمايش روابط ناسالم موج می زند. دیگر از قهرمانان و اسطوره ها در نمایش های ایرانی خبری نیست –مگر برخی استثناها- اما شخصیت های وارفته، فاسد، دگرباش ها و افیونی ها، زنان خیابانی و مواردی از این دست، روی صحنه نمایش های ما خودنمایی می کنند.
ریشه اصلی مشکلات تئاتر در این است که عده اي از اهالي اين عرصه كه راهي براي خودنمايي و جذب مخاطب از راه درست و هنرمندانه نمي يابند تن به استفاده از تمهيداتي خارج از دايره عرف و اخلاق اجتماعي مي دهند، بلکه از این طریق جلب توجه کنند. به ویژه با خصوصی شدن تالارهای نمایشی و الزام به بازگشت سرمایه، دستاویز قرار دادن ابزارهایی چون بازیگران مشهور، بدحجابی، الفاظ رکیک و حتی حرکات موزون در نمایش ها پررنگ تر شده است.
همین مسائل هم سبب شده که تئاتر ايران در مقايسه با ساير گونه هاي هنري منزوی تر باشد. به جز برخي از آثار كه گاهي و به طور تصادفي سر و صدايي به پا مي كنند و بعضي از جشنواره ها كه در چند روز برپايي، چشم هايي را جذب خود مي كنند، در ساير زمان ها گويي تئاتري در اين كشور وجود ندارد. نه جامعه ما را با تئاتر كاري هست و نه تئاتر را با جامعه. به راستي مضامين و داستان هايي كه در آثار نمايشي تجلّي مي یابند تا چه حد ملهم از فرهنگ و جامعه ما هستند؟ بدون شك خيلي كم. اگر هم چيزي به نام فرهنگ ايراني در معدود آثاري به منصه ظهور مي رسد، موضوعات و داستان هايي تكراري از ادبيات كهن هستند. داستان هايي همچون «ليلي و مجنون»، «خسرو و شيرين» و … كه گرچه در جاي خود مهم و ارزشمند هستند، اما مسئله اين است كه رويكرد به اين داستان ها در آثار نمايشي بيشتر ناظر بر جنبه هاي عشقي آنهاست.
برآیند کلی آنچه در تئاتر حرفه ای ما می گذرد، دور بودن این جریان از مسائل روز فرهنگی و اجتماعی است. موضوعاتی چون انقلاب اسلامي، دفاع مقدس، مسائل منطقه و جهان، مقاومت، سرمایه داری و اشرافیت افسار گسیخته، عدالت اجتماعی، قهرمانان ملی و مذهبی و … به ندرت موضوع یک نمایش قرار می گیرند. به همین دلیل هم حضور در مراکز تئاتر و تماشای نمایش ها، هیچ گاه دغدغه مردم نیست.
به ندرت پیش می آید که یک خانواده برای تفریح یا پرکردن اوقات فراغت خود، تئاتر را انتخاب کنند. هیچ گاه صحبت و بحث درباره نمایش ها بین مردم رایج نیست. هيچ وقت در بين مردم صحبتي از تئاتر، بازيگران آن، آثاري كه اجرا مي شود و فراز و نشيب هاي آن نمي شود. بلكه مخاطب تئاتر، قشري محدود و ثابت است. اگر بررسي شود مي توان به اين نتيجه رسيد كه عمده تماشاگران آثار نمايشي افراد خاصي هستند كه مي توان آن ها را در اكثر اجراها ديد. از این رو، هنرمندان و مدیران تئاتر کشور باید در نحوه برگزاری این جشنواره تجدیدنظر کنند. تنها راه چاره براي تغيير وضع موجود تئاتر ايران، تحول در نگاه مديران و سياستگذاران تئاتر است. آنها بايد ايمان بياورند كه تئاتر مي تواند در خدمت ارزش هاي جامعه باشد و لزومي ندارد كه آن را تبديل به پناهگاه و حيات خلوت افکار و فرهنگ نامطلوب كنيم. همچنین در حالي كه تئاتر ما در انحصار روشنفكران و تازه به دوران رسيده هاي فكري است، هنرمندان متعهد در اين عرصه حضور كمرنگي دارند و به ندرت روي صحنه مي آيند.
تئاتر مدرن هم می تواند در خدمت معنویت، اخلاق و انديشه انقلابي باشد. به این شرط كه از پوسته محدود و بسته خود خارج شود و افق های متفاوت تری را پیش روی خود بگشاید. توجه به مسائل روز جامعه و دنیا، پرهیز از اصل قرار دادن تئوری های منسوخ غربی در زمینه تئاتر و بازگشت به متون و فرهنگ بومی و دینی، زمینه را برای پالایش و احیای تئاتر فراهم می کند. همچنان که پُر تماشاگرترین نمایش های سال های اخیر در کشورمان، آثاری با رویکرد دینی و انقلابی بوده اند. نمایش هایی چون «فصل شیدایی»، «شب آفتابی»، «نسیان»، «کاروان خورشید» و …