آوای منادی
مناجات تائبين:
معصوم عليه السلام در عالم بشري احساس مي كند كه بالاخره من به زبان قلب هرگز جسارت نمي كنم، ولي وجود مي گويد كه ” من ” و “خدا “، ولو به زبان حال تكويني، و از اين حال زجر مي كشد .
معصوم عليه السلام تمام لحظات عمرش در چنين وضعي در محضر خدا است و ما را تربيت مي كند تا به هوش بياييم ."و اَمات قَلْبى عظيم جِنايتى” جنايت بزرگ من، قلب مرا كشت.
” فَاَحيِه بِتَوبةٍ منْك، يا اَملى و بغْيتى” : و زنده كن آن را به توبه اي از طرف خودت تا بيدار شود. معصوم عليه السلام مي گويد آرزوي من، مقصد من، اصلاً سوال من، مطلب من تويي.
پس سالك در مرحله اول، عمر خودش را بررسي مي كند و گذشته خود را جبران مي كند و غسل و نماز توبه انجام مي دهد كه اين ها مرحله ابتدايي توبه مي باشد. در روش هاي سير و سلوكي عملي و در عرفان عملي سالک مي گويد كه من پنج سال پيش محاسبه عمر كردم ولي اين بار با دلي نوراني تر خطا ها و مسائل جديدي كشف مي شود .
پس در سيرعملي، تكرار نيست و درست برعكس عرفان نظري، نه تنها تكرار نيست بلكه هر چه قدر تكرارمي شود يك چيز جديدتر و عميق تر كشف مي شود. فلاني دكتراي عرفان گرفته ولي شايد فردي متوسط الحال در عرفان عملي، چيزهايي مي فهمد كه غير قابل بيان است . پس توبه نه تنها تمام نمي شود، بلكه عميق تر هم مي شود و تا آخرين لحظه عمر ادامه دارد و بايد توبه كنيم.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فردوس تراب علی در 1395/12/12 ساعت 07:59:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |