سیارات قفل شده جزر و مدی در کیهان بسیار فراوان هستند
یکشنبه 96/06/12
?دکتر روری بارنز که استادیار پروژهی ستاره شناسی و اخترزیستشناسی در دانشگاه واشنگتن است با زیر سوال بردن این فرضیهی قدیمی که فقط ستارگان کوچکتر و کمنورتر از خورشید ما دارای سیارههای قفل شدهی جزر و مدی میباشند به این نتیجه رسیده است. قفل جزر و مدی زمانی رخ میدهد که در اثر شیب نیروی کشندی یک جرم سماوی همیشه یک سمتش به سوی جرم آسمانی دیگر باشد.
?اجرامی همچون زمین و ماه که قفل جزر و مدی میباشند به صورت همگام میچرخند و این بدان معناست که زمان چرخش هر کدام به دور محورشان با زمان لازم برای چرخش به دور ستاره یا شریک گرانیشیشان یکسان است. ۲۷ روز طول میکشد تا ماه یکبار به دور محور خود بگردد و دقیقا ۲۷ روز نیز زمان میبرد تا یک دور کامل به دور زمین بزند. به نظر میرسد تنها ماهوارهی طبیعی و دائمی زمین توسط جرمی به اندازهی مریخ به نام تئا شکل گرفته باشد. تئا با زمین برخورد کرده و این زاویه به گونهای بوده که باعث چرخش زمین با سرعتی شده که طول هر روز ۱۲ ساعت باشد. دکتر بارنز میگوید: «امکان قفل جزر و مدی ایدهای قدیمی است که تاکنون به صورت سیستماتیک بررسی نشده است.»
?او میگوید: «مدلهای شکلگیری سیارات پیشنهاد میدهند که چرخش اولیهی یک سیاره میتواند بسیار بزرگتر از چندین ساعت بوده و شاید به چندین هفته نیز برسد. بنابراین وقتی چنین بازهای را کاوش میکنید احتمال یافتن سیارات فراخورشیدی قفل شدهی جزر و مدی نیز بیشتر است.» نتایج این تحقیق پیشنهاد میدهند که فرآیند قفل جزر و مدی فاکتوری اصلی در تکامل بیشتر سیارات فراخورشیدی است که پتانسیل قابل سکنی بودن را دارند و در آیندهی نزدیک کشف خواهند شد…
ترجمه: معصومه رحیمی/ سایت بیگ بنگ
128نکته درباره مرثیه خوانی ده نکته ششم
یکشنبه 96/06/12
61. بدون ضرورت، مرثیه را تکرار نکنیم و از
دوباره خوانی بپرهیزیم.
62. میتوانیم از آیات، روایات، شعر، داستان،
خاطره، مثال، تشبیه، ضرب المثل، آمار و اخبار صحیح و دقیق، سخنان عالمان و بزرگان
و دانشمندان نظیر حضرت امام خمینی رحمة الله علیه و جملات و قطعههای ادبی و
زیبایی که متناسب با موضوع و محتوای مرثیه است، استفاده کنیم.
63. اگر در خواندن مرثیه دارای سبک خاصی هستیم،
آن قدر تمرین و ممارست داشته باشیم که آن سبک را از دست ندهیم.
64. در آغاز راه میتوانیم پیش از مرثیه خوانی
چند نفس عمیق بکشیم، تا ترس و دلهره ما از بین برود و آرامش جای آن را بگیرد.
65. به طور طبیعی مرثیه خوانی کنیم و خود را به
تکلّف و زحمت نیندازیم.
66. نزد عموم از به کارگیری کلمات و لهجه خاص و
محلی خودداری کنیم و از داشتن تکیه کلام پرهیز نماییم.
67. تا میتوانیم از ابتکار و خلاقیت و ذوق و
سلیقه خود و دیگران در انتخابات مراثی و کیفیت بیان و شیوه آغاز و پایان آنها
استفاده کنیم.
68. اگر در خواندن مرثیه اشتباهی کردیم، در همان
جلسه و اگر نتوانستیم در جلسه بعد، آن اشتباه را تصحیح نماییم.
69. میتوانیم هنگام خواندن مرثیه، تحمل در
برابر مشکلات و صبر در مقابل مصایب را برای شنوندگان زمینه سازی کنیم، زیرا معصوم
علیهم السلام فرموده است: «صبر نیمی از ایمان است.»
70. به مرثیهای که میخوانیم، خودمان اعتقاد
داشته باشیم، تا این اعتقاد در شنوندگان نیز تأثیر معنوی و عاطفی بگذارد.
متن کامل (http://rabetin.blog.ir/post/220)
شرح حکمت 116نهج البلاغه(روزانه با نهج البلاغه)
یکشنبه 96/06/12
و قال علیه السلام کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ، وَمَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ، وَمَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیهِ! وَمَا ابْتَلَى اللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ.
چه بسیارند کسانى که به سبب نعمتى که به آنها داده شده در غفلت فرو مىروند و به سبب پردهپوشى خدا بر آنها مغرور مىگردند و بر اثر تعریف و تمجید از آنان فریب مىخورند و خداوند هیچ کس را به چیزى مانند مهلت دادن (و ادامه نعمتها و ترک عقوبت) آزمایش نکرده است.[۱]
شرح و تفسیر هشدار به چهار چیز
امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه و هشدار دهنده به چهار نکته مهم اشاره مىکند که بر محور چهار واژه معنادار: «مستدرج»، «مغرور»، «مفتون» و «املاء» دور مىزند. مىفرماید: «چه بسیارند کسانى که به وسیله نعمتى که به آنها داده شده غافل مىشوند و به سبب پردهپوشى خدا بر آنها مغرور مىگردند و بر اثر تعریف و تمجید از آنان فریب مىخورند و خداوند هیچ کس را به چیزى مانند مهلت دادن (و ادامه نعمتها و ترک عقوبت) آزمایش نکرده است»؛
(کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ، وَمَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَیْهِ، وَمَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیهِ! وَمَا ابْتَلَى اللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ)
. «مستدرج» از ریشه «استدراج» به معناى چیزى را تدریجاً به سمت و سویى بردن آمده است. در قرآن مجید این تعبیر در دو آیه (۱۸۲ سوره «اعراف»، و ۴۴ سوره «قلم») ذکر شده و مفهوم آن در هر دو مورد یکى است و آن اینکه کسى را مرحله به مرحله بدون اینکه خود متوجه شود در دام مجازات گرفتار کنند درست مثل اینکه کسى از بیراهه به سوى پرتگاه مىرود اما نه تنها او را از این کار نهى نکنیم بلکه به دلیل آنکه مستحق مجازات و کیفر است او را نیز تشویق کنیم. ناگهان به لب پرتگاه مىرسد و خود را در دام مجازات مىبیند، وحشت مىکند و راه بازگشت در برابر خود نمىبیند و از همان جا مىلغزد و در پرتگاه سقوط مىکند. خدا به افرادى که طغیان را به اوج خود مىرسانند نیکى مىکند، نعمت مىبخشد، مقام مىدهد و ناگهان در میان ناز و نعمت گرفتار مجازاتشان مىسازد، مجازاتى که در آن حالت بسیار دردناک است.
در آیه ۴۴ سوره «انعام» مىخوانیم: « «فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَىْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَهً فَإِذَا هُمْ مُّبْلِسُونَ»؛ هنگامى که آنچه را به آنها تذکر داده شده فراموش کردند ما درهاى همهگونه نعمت را بر آنها گشودیم تا زمانى که (کاملًا) به آنچه به آنها داده شده بود خوشحال شدند.
ناگهان آنها را به عذاب گرفتار ساختیم و یکباره نومید شدند».[۲]
دومین جمله اشاره به کسانى است که مورد آزمون الهى از طریق پردهپوشى خداوند نسبت به گناهان آنها قرار مىگیرند. خدا، ستار العیوب است و تا آنجا که ممکن باشد بر گناهان بندگانش پرده مىافکند تا بیدار شوند و توبه کنند و به راه حق باز گردند ولى گروهى به عکس، مغرور مىشوند و از این ستر الهى فریب مىخورند و بر شدت و کثرت گناه مىافزایند. با توجه به اینکه «چون که از حد بگذرد رسوا کند» سرانجام پردهها بالا مىرود و آنها رسواى خاص و عام مىشوند.
جمله سوم اشاره به یکى دیگر از راههاى نفوذ شیطان و هواى نفس در انسان است؛ گاه مردم از روى حسن ظن و گاه از طریق تملق و چاپلوسى به مدح و ثناى افرادى مىپردازند؛ ولى گاه آنها که از حال خود باخبرند و وضع خود را با آنچه به صورت مدح و تمجید گفته مىشود کاملًا متفاوت مىبینند بیدار شده و سعى مىکنند خود را با حسن ظن مردم موافق کنند، گاهى با این سخنان، فریب مىخورند و خود را مقرب درگاه الهى و در اوج فضیلت و اخلاق مىپندارند، درحالى که در دام شیطان و هواى نفس گرفتارند.
چهارمین جمله اشاره به حال کسانى است که خداوندِ حلیم و غفور آنها را از طریق بخشیدن نعمت و گسترش روزى و مانند آن مىآزماید شاید به پاس نعمتهاى الهى بیدار شوند و باز گردند؛ این گسترش نعمتها سبب غفلت و بىخبریشان شده و همچنان راه خطا را با شتاب ادامه مىدهند، ناگهان خدا آنها را گرفته و مجازات مىکند؛ مجازاتى که بسیار دردناک است، زیرا در میان نعمتهاى الهى غوطهور و سرگرم لذاتند که در یک لحظه همه چیز دگرگون مىشود و همچون «قارون» که با داشتن آن همه امکانات در اوج غرور و غفلت قرار داشت، گرفتار عذاب ناگهانى الهى شده و در یک لحظه همه چیز خود را از دست مىدهند.
قرآن مجید در شرح حال قوم «سبا» و سرگذشت آنها به همین معنا اشاره کرده است؛ خدا آنها را مشمول انواع نعمتها قرار داد، سرزمینى پر از نعمت و خدایى آمرزنده داشتند «بَلْدَهٌ طَیِّبَهٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ»[۳] اما هواى نفس و شیطان کار خود را کرد و آنها را به ناسپاسى و طغیان واداشت. ناگهان سد عظیمِ «مأرب» بر اثر نفوذ آب و جانوران در آن شکست و سیلاب عظیمى به راه افتاد و باغها و زراعتها و کاخها را در هم کوبید و در هم برد و تنها زمینى بایر و ویران به جاى ماند به گونهاى که باقى مانده جمعیت مجبور شدند از آن سرزمین کوچ کنند.
قرآن مجید درباره این گروه مىفرماید: « «وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ خَیْرٌ لّاَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْماً وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ»؛ کافران هرگز گمان نکنند مهلتى که به آنان مىدهیم به نفع آنها است تنها به این سبب به آنها مهلت مىدهیم که (اگر بیدار نمىشوند) بر گناهان خود بیفزایند و (سرانجام) براى آنها عذابى خوار کننده است».[۴]
در این آیه شریفه نیز از واژه «املاء» (همچون کلام حکیمانه بالا) استفاده شده که به معناى «کمک دادن» و گاه به معناى «مهلت دادن» است که آن نیز نوعى کمک به شمار مىآید؛ ولى معمولا در قرآن مجید به مهلت دادنى اطلاق شده که مقدمه عذاب دردناک است.
[۱] . سند گفتار حکیمانه:
نویسنده مصادر مىگوید: این کلام حکمتآمیز پیش از نهجالبلاغه در کتاب تحف العقول و روضه کافى و تاریخ یعقوبى و تذکره سبط بن جوزى آمده است.( مصادر نهجالبلاغه، ج ۴، ص ۱۰۷).
در ضمن، این گفتار حکیمانه تحت حکمت شماره ۲۶۰ نیز عیناً تکرار شده و در حکمت ۴۶۲ نیز سومین جمله آن« رب مفتون بحسن القول فیه» به طور مکرر آمده است.
[۲] . براى توضیح بیشتر درمورد عذاب« استدراج» مىتوانید به تفسیر نمونه، جلد ۵، صفحه ۲۹۸ ذیل آیه ۴۴ سوره« انعام» مراجعه کنید.
[۳] . سبأ، آیه ۱۵٫
[۴] . آل عمران، آیه ۱۷۸٫
128نکته درباره مرثیه خوانی ده نکته پنجم
یکشنبه 96/06/12
روش_مرثیه_خوانی 5
51. اگر برای مرثیه خوانی به ما هدیهای
ندادند، ناراحت نشویم. زیرا پاداش اصلی و حقیقی این کار نزد خدا است.
52. به خاطر حضرت فاطمه زهرا و امام حسین علیهما
السلام برای مرثیه خوانها احترام ویژهای قائل باشیم. پس حداقل میتوانیم به
احترامشان از جای خود برخیزیم.
53. هنگام مرثیه خوانی با مدیریت خوب، کنترل
مجلس را به عهده بگیریم، زیرا ممکن است در بعضی موارد، کنترل مجلس را از دست بدهیم
یا دیگران بخواهند نظم مجلس را به هم بزنند.
54. تجربیات مرثیه خوانی خود را در اختیار
دیگران قرار دهیم و در این مورد نیز سخاوتمند باشیم که خیر و برکت نزد خداست.
55. حتماً بر موضوع و محتوای مرثیه تسلط کافی
داشته باشیم. باید بدانیم در آغاز و مقدمه مرثیه چه چیزهایی را بخوانیم و در اوج و
فرود مرثیه چه چیزهایی را بگوییم.
56. در آغاز راه و پیش از خواندن مرثیه، یک بار
دیگر مرثیه را مطالعه و مرور کنیم تا مرتکب اشتباهی نشویم.
57. میتوانیم در ابتدای مرثیه خوانی موضوع
مرثیه را به شنوندگان بگوییم؛ مثلاً، به آنان بگوییم: امشب میخواهم روضه حضرت علی
اکبر علیه السلام را برای شما بخوانم.
58. اگر چراغهای مجلس مرثیه خوانی خاموش میشوند،
شاید حزن و اندوه بیشتری بر آن مجلس حاکم گردد. در مواردی به این نکته توجّه داشته
باشیم.
59. در مرثیه خوانی از طرح سؤالات و شبهاتِ بدون
پاسخ پرهیز نماییم؛ مثلاً، در مرثیه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام این سؤال را
مطرح نکنیم که چگونه ممکن است، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام بعد از مرگش، دستهای
خود را از کفن بیرون آورد و امام حسن و امام حسین علیهما السلام را در آغوش بگیرد
و بعد پاسخ آن را هم ندهیم.
60. مطالب احتمالی و مشکوک در مرثیه خوانی،
مانند حضور حضرت لیلا در کربلا را به صورت قطعی و یقینی ذکر نکنیم یا از ذکر آنها
خودداری نماییم.
اگر به تو آموختند که پسرا شیرن، دخترا موشن(شهید مطهری جواب میدهد)
شنبه 96/06/11
اگر به تو آموختند که پسرا شیرن، دخترا موشن
شهید مطهری به من آموخت زن و مرد متفاوت هستند و نباید یکسان باشند چون ظلم به زن است #یکسانی.
اگر غیرت را دخالت معنا كردند و با حیا شدن را در صندوق کردن؛
شهید مطهری به من گفت غیرت، عشق مرد به ناموسش است؛ و حیا، احترام زن به خودش.
اگر گفتند که مرد میتواند زنش را بزند؛
اسلام به من آموخت که زن ریحانه است و مرد وظیفه دارد تمام اسباب راحتی و آسایشش را فراهم کند…
اگر به تو آموختند که بی حیایی زن برایش آزادی است و با چادر او را اسیر میکنیم؛
شهید مطهری در کتاب حقوق زن به من آموخت که حجاب امنیت است و بی حجابی اسیر دست مردان هوس باز شدن.
اگر گفتند که زن عقلش نصف مرد است و نمی تواند به تنهایی در دادگاه شهادت دهد؛
شهید مطهری در کتاب حقوق زن به من گفت که زن احساسات و عواطفش دو برابر مرد است و از این رو ممکن است در شهادت دادن دچار تزلزل شود.
اگر به تو گفتند که دیه زن نصف دیه ی مرد است چون ارزشش کمتر از مرد است؛
شهید مطهری در کتاب حقوق زن به من آموخت که اگر مرد کشته شود برای اینکه همسرش فرزندان را در آسايش و دور از دغدغه معيشت بزرگ كند، ديه او دو برابر است.