دعای مطاله را زمان خواندن مطالب وبلاگ هم بخوانیم

اَللّهُمَّ اَخْرِجْنى مِنْ ظُلُماتِ الْوَهْمِ وَ اَكْرِمْنى بِنُورِ الْفَهْمِ اَللّهُمَّ افْتَحْ عَلَيْنا اَبْوابَ رَحْمَتِكَ وَانْشُرْ عَلَيْنا خَزائِنَ عُلُومِكَ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 

خدايا مرا بيرون آور از تاريكیهای وهم، و به نور فهم گرامیام بدار، خدايا درهاى رحمتت را به روى ما بگشا، و خزانه هاى علومت را بر ما باز كن به مهربانیات اى مهربان ترين مهربانان.

برکت در هر زمان جاریست.

حیات طیّبه همین زندگی است درحالی‌که با ایمان باشد

رهبرانقلاب: انبیا آمدند، یک شکل جدید را، یک هندسه‌ی جدید را برای شیوه‌ی زندگی بشر ارائه کردند.
آن شیوه‌ی زندگی، همان حیات طیّبه است: یٰاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا استَجیبوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم؛ حیات، #حیات_طیبه است.
من عَمِلَ صٰلِحًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثىٰ‌ وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهو حَیوٰ‌ةً طَیِّبَة‌؛ یعنی فراتر از این حیات ظاهری یک چیزی وجود دارد که به آن گفته میشود حیات طیّبه، آن چیست؟ آن همین زندگی است درحالی‌که با ایمان باشد.
زندگی احتیاج دارد به آب و به هوا و به خوراک و به علم و به فنّاوری و به همه‌چیز؛ زندگی به همه‌ی اینها احتیاج دارد، منتها اگرچنانچه بدون ایمان شد، این حیات نیست؛ مرده است. این را قرآن حیات نمیداند. ۹۶/۶/۶

احمقانه‌ترین حرفی که یک انسان ممکن است درباره رابطه‌اش با خداوند بزند

 عده‌ای از اطرافیان مرحوم آقای بروجردی (رضوان ‏الله علیه) که در مرض فوتشان حضور داشتند، گفتند ایشان یک حالت غمناکی به خود گرفته بود و بعد گفت: رفتیم و عملی انجام ندادیم، رفتیم و دست خالی رفتیم.

یکی از اطرافیان گفته بود: آقا شما این حرف را می‌زنید؟! شما دیگر چرا؟! شما الحمدلله کسی هستید که حوزه علمیه را احیا کردید، شما چقدر مسجد ساختید، چقدر مدرسه ساختید، چنین کردید، چنان کردید. ایشان حرفی نزد جز یک جمله‌ای که در حدیث است، فرمود: «خَلِّصِ الْعَمَلَ فَانَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ»؛ عمل را خالص کن که آن نقد کننده بسیار دقیق و بیناست.

 چه اشتباه بزرگی است که انسان چنین توهمی در خیالش پیدا بشود و بگوید: من از مغفرت خدای متعال بی‌نیازم، ما که کار بدی نکردیم که بخواهد ما را بیامرزد، حالا طلب‌هایمان را می‌خواهیم از او وصول کنیم. این احمقانه‌ترین حرفی است که یک بنده در مسائل الهی و در رابطه‌اش با پروردگار بگوید.

? استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۸، ص۱۸۰

 

آيا عمر خلیفه دوم در غدير خم با اميرمؤمنان (ع) بيعت كرده است؟

فقط از منابع خود اهل سنت استفاده میکنیم


بخوانید

از ابوهريره نقل شده است كه گفت: كسى كه روز هجدهم ذى حجه را روزه بگيرد ثواب روزه شصت ماه براى وى نوشته مى‌شود، اين روز، روز غدير خم است، روزى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله دست على را گرفت و فرمود: آيا من رهبر مؤمنان نيستم؟ گفتند: چرا اى رسول خدا. فرمود: هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است.
عمر گفت: تبريك، تبريك اى پسر ابوطالب، تو اكنون مولاى من و مولاى هر مسلماني، سپس اين آيه نازل شد: امروز دين شما را كامل كردم.
اين حديث به عنوان روايت حبشون مشهور شده است، گفته شده كه فقط او اين روايت را نقل كرده است؛ در حالى احمد بن عبد الله نيز از على سعيد… از أبى هريره نقل كرده است….


الخطيب البغدادي، أحمد بن علي أبو بكر (متوفاي 463هـ)، تاريخ بغداد، ج 8، ص 289

مباهله_قرن_21

 

تشکیک اهل تسنن در کلمه مولا:منظور پیامبر(ص) این است که هر کس من دوست اویم علی(ع) نیز دوست اوست.

متن شبهه⁉️

چون اهل سنت نتوانسته اند در سند حدیث غدیر تشکیک کنند در کلمه مولا اشکال کرده اند که در جمله من کنت مولاه موجود است.
کلمه مولا دارای معانی مختلف از جمله سرپرست و صاحب اختیار، دوست،همسایه،عبد و… می باشد.
لذا گفته اند: منظور پیامبر(ص) این است که هر کس من دوست اویم علی(ع) نیز دوست اوست.

پاسخ

☑️1. در آیه تبلیغ حکم شدیدی برای عدم رساندن این مطلب قرار داده شده که خداوند می فرماید: اگر نرسانی وظیفه رسالت خود را انجام نداده ای و دوستی چندان مساله مهمی نیست که اینچنین تهدیدی برای آن قرار داده شود و شایسته این مقام تنها مساله خلافت است و در ادامه آیه می آید که خدا تو را از (آزار) مردم حفظ می کند ؛ مگر دوستی خطر ایجاد می کند؟؟!! این مساله خلافت است که خیلی ها به آن طمع داشتند و بخاطر آن ممکن بود به پیامبر(ص) آسیب برسانند.
 در ضمن طبق احادیث پیامبر(ص) مردم قبل ازغدیر خم به دوستی پیامبر(ص) با امیرالمومنین(ع) آگاه بودند، بنابراین غدیر خم موردی نداشت.
و در آیه اکمال که در مورد روز غدیر نازل شده می فرماید: دین شما را برایتان کامل کردم و مردم امروز نا امید شدند. آیا با دوستی امیر المومنین(ع) مردم از از بین بردن دین مایوس شدند یا این مساله امامت و خلافت بود که امتداد نبوت است؟

☑️2. پیغمبر(ص) قبل از گفتن من کنت مولاه فرمودند: من اولی بکم من انفسکم؟ یعنی چه کسی نسبت به شما از خود شما سزاوارتر است و امر او را بر امر خودتان مقدم می کنید؟ مردم گفتند: خدا و پیامبرش(ص).
بعد فرمودند: من کنت مولاه، یعنی هر کس من نسبت به او از خودش سزاوارترم زین پس، علی (ع) نسبت به او از خودش سزاوارتر است و صاحب اختیار اوست.
 آیه 6 سوره احزاب بر این مطلب دلالت می کند: النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم.

☑️3. روز غدیر گرمای شدیدی داشت بطوری که مردم ردای خود را زیر پا و بالای سر خود نگاه می داشتند و روا نیست بگوییم مردم در این گرمای شدید حدود سه روز برای بیعت معطل شدند برای مساله نه چندان بزرگی مانند دوستی.

☑️4. افراد حاضر در روز غدیر از این کلمه خلافت الهی را فهمیده اند و مانند عمر ابن خطاب تبریک گفتند یا مانند حسّان ابن ثابت شعر در مدح مولا گفتند که در شعر گفت: حضرت امیرالمؤمنین (ع) امام و هادی برای ماست.

☑️5. تبادر ازحاقّ لفظ:

لفظ ولیّ و مولا اگر چه در لغت دارای معانی متعددی است ولی هنگامی که بدون قرینه بیاید، عرب از آن معنای صاحب اختیار، اولی به تصرف و سرپست می فهمد که همان معنای امامت است و تبادر علامت حقیقت است. البته ادله دیگری هم ماند،ولی همین ها کفایت می کند.
والسلام علی من اتبع الهدی

کانال پاســخ به شــبهات دیـنی شــما