كسى كه در برابر حق سكوت مى ورزد و چيزى نمى گويد، شيطانى_لال است
دوشنبه 96/06/20
هنگامى كه حسين محاصره شد و روشن گشت گريزى از مرگ نيست، باز هم جنگ را آغاز نكرد و به جنگ هم فرمان نداد. پس مردم، حاضرين و تماشا كنندگان و از پس آنان تمام امت اسلامى دريافتند كه جنگ حسين، جنگى شريف است و جنگ يزيد، جنگى ظالمانه.باقى نمى گذارد، رها نمى كند، كوچك و بزرگ را مى كشد، آب را مى بندد، زنان را به اسيرى مى گيرد، خيمهها را به آتش مى كشد و پس از آن دستور مى دهد اجساد را له كنيد. انتظار دارد كه شنهاى روان صحرا، جسم حسين و اهل بيتش را بپوشاند و اثرى از آنان بجاى نگذارد.
اين حادثه به آن شكلى كه حسين آن را در پيش گرفت، حقيقت را آشكار كرد و واقعيت را نشان داد و حقيقت را برابر امت نهاد و اين امت بود كه از خلال اين تصوير داورى كرد. امت دريافت كه سكوت جايز نيست و مدارا ذلت و پستى است و كسى كه در برابر حق سكوت مى ورزد و چيزى نمى گويد، شيطانى لال است. امت همه اينها را فهميد و حركت را آغاز كرد.
امام_موسی_صدر
?صفحه 14-سفر شهادت
بازخوانی آثار اندیشمندان اسلامی
فرق (شریعت،طریقت،حقیقت)
دوشنبه 96/06/20
بطریقت نتوان رسید الا بشریعت،
بحقیقت نتوان رسید الا بطریقت،
و امّا بزرگان گفته اند:
شریعت آنکه حق دانی،
طریقت آنکه حق جوئی،
حقیقت آنکه حق بینی.
شریعت روشست،
طریقت کوششست،
حقیقت بینش است.
شریعت نشانست،
طریقت بیانست،
حقیقت عیانست.
شریعت حرمتست،
طریقت خدمت،
حقیقت همّت،
چقدر بی کلاسی زیبا بود!
دوشنبه 96/06/20
یادش بخیر قدیما که “بی کلاس” بودیم بیشتر دور هم بودیم و چقدر خوش میگذشت و هر چقدر با کلاس تر میشیم از همدیگه دورتر میشیم
قدیما که “بی کلاس” بودیم و موبایل و تلفن نبود و واسه رفت و آمد وسیله شخصی نبود، همیشه خونه ها تمیز بود و آماده پذیرایی از مهمونا و وقتی کلون در خونه در هر زمانی به صدا در میومد، خوشحال میشدیم؛ چون مهمون میومد و به سادگی مهمونی برگزار میشد.
آخه چون “بی کلاس” بودیم آشپزخونه ها اوپن نبود و گازهای فردار و ماکروفر و… نبود و از فست فود خبری نبود، ولی همیشه بوی خوش غذا آدمو مست میکرد و هر چند تا مهمون هم که میومد، همون غذای موجود رو دور هم میخوردیم و خیلی هم خوش میگذشت.
تازه چون “بی کلاس” بودیم میز ناهارخوری و مبل هم نداشتیم و روی زمین و چهارزانو کنار هم مینشستیم و میگفتیم و میخندیدیم و با دل خوش زندگی می کردیم.
حالا که فکر میکنم میبینم چقدر “بی کلاسی” زیبا بود! آخه از وقتی که با کلاس شدیم و آشپزخونه ها اوپن شدن و میز ناهار خوری و مبل داریم و تازه واسه رفت و آمد همگی ماشین داریم و هم تو خونه تلفن داریم و هم آخرین مدل تلفن همراهو داریم و خلاصه کلی کلاسهای دیگه؛ مثل بخار پز و انواع زود پز و… داریم ولی دیگه آمد و شد نداریم! چون خیلی با کلاس شدیم! تازه هر از چند گاهی هم که دور هم جمع میشیم، کلاً درگیر کلاسیم و از صفا و صمیمیت و دل و از همه مهمتر سادگی خبری نیست!!
لعنت بر این کلاس که ما آدما رو اینقدر از هم دور کرده و اینقدر اسیر کلاسیم که خیلی وقتا خودمونم فراموش کردیم
مراحل نوجواني تغيير و تحوّلات اين دوره به سه مرحله تقسيم مي شود:
دوشنبه 96/06/20
مرحله اول
فاصله گرفتن (12ـ14 سالگي)
بروز رشد جسمي و اولين نشانه هاي بلوغ، با نوعي تمايل طبيعي براي فاصله گرفتن كودك از بزرگ سالان، بخصوص والدين همراه است.
اين تمايل مي تواند در بستن در اتاق يا حمام توسط كودك و يا محرمانه جلوه دادن تغييرات بدن مشاهده شود. اين گونه رفتارهاي محرمانه و اختصاصي، نقش رواني ـ اجتماعي مهمي در پايان دادن به وابستگي هاي كودكانه قبلي به والدين و ساير بزرگ سالان ايفا مي كند.
با افزايش اين فاصله، كودك مي تواند با دوستان نزديك خود راز و رمزهايي را مطرح كند و ارتباط هاي ويژه دوره نوجواني را با گروه هم سالان و به دور از والدين و معلمان و ديگر بزرگ سالان به وجود آورد.
در كودكان عادي، اين فاصله تا آنجا گسترش مي يابد كه به كشف هويت و جنسيت و ساير جوانب رشد «خود» در آنان منجر شود.