اثبات ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام از کتب اهل تسنن سند ۳۳
علمای بزرگ اهل تسنن و بیان معنای کلمه “مولی":
أبوبكر الأنباری (متوفای 328هـ)
ابوبكر انباری گفته: مولی به معنای اولی است، و اين فرمايش خداوند: “النار هی مولاكم"، يعنی نار اولی است برای شما.
در شعر لبيد هم به معنای اولی آمده است: دو گروه متخاصم گمان بردند كه ترسناك تر و سزاوارتر برای ترس و وحشت پشت سر و روبرو است.
? الزاهر فی معانی كلمات الناس
اثبات ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام از کتب اهل تسنن سند ۳۲
علمای بزرگ اهل تسنن و بیان معنای کلمه “مولی":
أبی عبيدة، معمر بن المثنی (متوفای 210هـ)
«هِیَ مَوْلاَكُمْ» أولى بكم: اين مولای شما است، يعنی اولی و برتر است به شما.
? التيمى، أبو عبيدة معمر بن المثنى، مجاز القرآن
ادامه دارد…
اثبات ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام از کتب اهل تسنن سند ۳۱
ازعلمای بزرگ اهل تسنن و بیان معنای کلمه “مولی":
ابو حيان اندلسی، نظر كلبی را اين گونه نقل می کنند:
(هو مولانا) ناصرنا و حافظنا و قال الكلبی هو أولى بنا من أنفسنا فی الموت و الحياة.
(او مولای ما است) ياور و نگاهدار ما است، كلبی گفته است: مولی به معنای اولی و برتر از ما به جان ما در مرگ و زندگی است.
البغوی، الحسين بن مسعود (متوفای 516هـ)، تفسير البغوی، ج 4، ص 57، تحقيق: خالد عبد الرحمن العك، ناشر: دار المعرفة - بيروت
باهوشترین مؤمنان چه کسانی هستند؟
شرح_حدیث باهوشترین مؤمنان چه کسانی هستند؟
فی الکافی سُئِلَ النّبی صلیاللهعلیهوآله اَیُّ المؤمنینَ اَکْیَس؟ (۱)
چه کسی کَیّستر و زرنگتر و باهوشتر است از میان مؤمنان؟
فَقال اَکثَرُهُم ذکراً لِلمُوت و اَشدُّهُم لَه استعداداً
واقعاً هم همینجور است؛ هر کسی که بیشتر به یاد مرگ باشد او زرنگتر است.
چون غفلت از مرگ، غفلت از یک حقیقت و واقعیتی است که انسان ناگزیر با آن
روبرو خواهد شد. خب باید فکرش را کرد. لذا این یک حکمت بزرگی است که از
کثرت وضوح مورد غفلت ما قرار میگیرد.
به یادمان باشد که این مسیری است که حتماً به اینجا منتهی خواهد شد. در این هیچ تردیدی نیست. شکی در این نیست.
باید آماده بود برای آن لحظه. البته این آمادگی مقداری با تلاش و مجاهدت و اطاعت است، مقداری هم با استمداد از لطف الهی.
«و ان کان قددنا اجلی و لم یدننی منک عملی فقد جعلتُ الاِقرار بالذّنب الیک وسیلتی»(۲) این
هم یکی از راهها است که انسان با خدای متعال در میان بگذارد ضعف خود را؛
«من لی غیرک اَسئله کشف ضُرّی و النظر فی امری»(۳) [انسان] ضعف خود را،
کوتاهی خود را، عجز خود را، غفلتهایی که موجب گناه و ورود در معصیت هستند،
اینها را باید با خدای متعال در میان بگذارد، اقرار به عجز خودش بکند،
تصمیم هم داشته باشد برای اینکه تعمداً دوباره وارد این گنداب و مرداب
نشود.
این راهش اینها است.
۱) الشافی، صفحهی ۸۷۷
۲) مفاتیحالجنان، مناجات شعبانیه
خدایا اگر مرگ من نزدیک شده است ولی هنوز عمل من به تو نرسیده است (ولی
هنوز عمل من مرا به تو نزدیک نکرده است) پس راه نجات و نزدیکی به تو را،
اعتراف به گناهم قرار می دهم.
۳) مفاتیحالجنان، دعای کمیل
پروردگارا، جز تو که را دارم؟ تا برطرف شدن ناراحتی و نظر لطف در کارم را از او درخواست کنم؟
تفاوت آیه 15 سوره هود و 18 سوره اسراء در مورد نتیجه عمل انسانهای دنیا دوست:
پرسش: بر اساس آیه ۱۵ سوره هود، خدا نتیجه اعمال انسانهای دنیا دوست را در دنیا به طور کامل به آنان میدهد و چیزی از آن کم نمیکند ولی بر پایه آیه ۱۸ سوره اسراء، خدا تنها بخشی از آنچه دنیا پرستان میخواهند را به ایشان میدهد، آن هم به هر کس که خودش صلاح بداند نه به همه. آیا مفاد این دو آیه با یکدیگر منافات ندارد؟
پاسخ: آیه ۱۵ سوره هود درباره اعمال انسانهاست، البته اعمال طبیعی و معقول نه اعمالی مانند بت پرستی و خرافه گرایی. بر اساس این آیه از آنجا که خدا عادل است و به کسی ستم نمیکند، اگر کسی برای دنیا تلاش کند خدا نتیجه اعمال او را به همان اندازهی عمل و تلاش وی به او میدهد و چیزی از آن کم نمیکند: مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلْحَيَوٰةَ ٱلدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَٰلَهُمْ فِيهَا وَ هُمْ فِيهَا لاَ يُبْخَسُونَ
ولی آیه ۱۸ سوره اسراء درباره میزان اراده و علاقه آنها به دنیاست که خدا به دنیا دوستان هر چقدر از دنیا را که بخواهند و دوست داشته باشند نمیدهد بلکه به هر کس همان مقدار که خود خدا بخواهد و صلاح بداند میدهد، پس اینگونه نیست که دنیا دوستان بتوانند به هر چیزی از دنیا که بخواهند، برسند: مَّن كَانَ يُرِيدُ ٱلْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُۥ فِيهَا مَا نَشَآءُ لِمَن نُّرِيدُ
کانال پرسمان قرآن