آیا دین هر انسانی، وابسته به موقعیت جغرافیایی او می باشد؟
برخی بر این باورند که دین ما را موقعیت جغرافیایی ما مشخص می کند، بدین معنا که اگر من در ایران به دنیا آمده باشم، شیعه و اگر در اروپا به دنیا آمده باشم، مسیحی و در هر جایی دیگر، دینی مطابق با جغرافیایی آنجا خواهم داشت و این دین را از آن ارزش خود میکاهد.
در چند بخش و به طور مختصر میتوان به این مسئله آن پاسخ داد:
1. دین یک مقوله علمی است، بدین معنا که میتوان با شاخص و خط کش منطق آن را سنجید و اگر اساس و بنیان آن درست باشد آن را پذیرفت و این هیچ ارتباطی به موقعیت اجتماعی ندارد. ضمن آنکه بسیاری را در همه نقاط دنیا مشاهده میکنیم که دین خود را عوض می کنند، زیرا دینِ جدیدِ خود را دینی محکمتر و مستدل تر یافته اند و اساس رشد اسلام نیز به همین منوال است که از ادیان دیگر نیز به آن می گروند.
2. اگر بپذیریم که دین یک مقوله علمی است، می توانیم آن را با سایر مکتب های علوم دیگر قیاس کنیم، بدین معنا که مکتب های یک علم را مانند ادیان مختلف در نظر بگیریم؛ حال مثلاً اگر انسانی مکتبی از مکاتب فلسفه را درست میداند و مکاتب دیگر را اشتباه، و در به مقابل، دانشمندِ دیگری برعکس عمل می کند، و هر دو طبیعتاً متأثر از اساتید و موقعیت زمانی خود بوده اند، این بدان معنا نیست که هر دو خطا می گویند و یا هر دو می توانند درست بگویند زیرا موقعیت آنان، مکتب آنان را انتخاب کرده، بلکه باید بگوییم که این به آن معناست که یکی امکان درست گفتن دارد و باید با معیار و شاخص منطق آن را محک بزند،زیرا هر کدام دلایل خود را دارند که این دلایل قابل بررسی است، حال چه بخواهند تحت تاثیری خاص آن مکتب را بپذیرند، چه نخواهند، زیرا این خواستن یا نخواستن، در اصل حقانیت و در اصل قابل بررسی بودن آن مکتب، دخل و ضرری نخواهد داشت.
دین نیز این چنین است: هرچند هر کدام از ما در موقعیت جغرافیاییِ متفاوتی آفریده شده ایم، اما خداوند به ما عقل داده تا راه صحیح را از باطل بسنجیم. حال اگر کسی کاملاً به دور از اسلام، اسلام را بپذیرد، طبیعتاً اجر بیشتری نسبت به کسی خواهد داشت که اسلام را با آشنایی قبلی پذیرفته است؛ زیرا خداوند پاداش هر کس را به میزان تلاش او خواهد داد.
3. اگر انسانِ مسلمانی صرفاً به خاطر آنکه پدران او این دین را داشته اند، خود را مسلمان بداند، خداوند از او نخواهد پذیرفت، بلکه باید آن را با عقل و با منطق پذیرفته و به جان او رسوخ کرده باشد. برای این مطلب نیز دو شاهد ارائه می دهیم.
الف. اسلام، تقلید در اصول دین را حرام می داند، به این معنا که کسی حق ندارد بگوید که من اعتقاداتم را از فلان کتاب گرفته ام، بلکه باید خود، پیرامون آن فکر کند و با همان میزان فهم و درکی که دارد، اسلام را برای خود مستدل داشته باشد.
ب. در فقه، کودک نابالغی که از پدر و مادری مسلمان زاده شده است را مسلمان نمی نامند بلکه اصطلاحاً «ملحق به مسلمان» می خوانند، این بدان معناست که چون یک کودک هنوز به بلوغ فکری و قدرت تشخیص حق از باطل نرسیده است، مسلمان خوانده نمی شود، اما چون تابع پدر و مادر خویش است، ملحق به مسلمان دانسته می شود تا هنگامی که به بلوغ و رشد برسد و خود، دین خویش را با عقل انتخاب کند.
4. قرآن کریم بیان می دارد که «بر انسان نیست، مگر سعی و کوشش او»، این بدان معناست که خداوند کوشش انسان را می بیند، و اگر انسانی واقعاً در راه خداوند گام برداشته باشد و در مسیر او کوشیده باشد، خداوند حق را به قلب او نمایان خواهد کرد، که به قول معروف، جوینده یابنده است.
از این رو ممکن است کسی که در دامان اسلام بزرگ شده است و یک عمر با فرهنگ اسلامی زیسته، حظ و بهره ای نداشته باشد (مانند برخی از صحابه پیامبر (ص) که اسلام به جانشان رسوخ نکرده بود) در مقابل، کسی که یک عمر در فرهنگی غیر اسلامی و از پدر و مادری نامسلمان زاده شده، با یک پذیرش قلبی نسبت به اسلام، مسلمانان و از نجات یافتگان باشد. (مانند نجاشی حاکم حبشه که مسیحی بود.)
هوشمندی برای تحریمهای هوشمند
تحریمهای جامع آمریکا علیه ایران، تحریمهایی هوشمند برای مقاصد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی است. از این رو باید هوشمندانه با این تحریمها مقابله کرد.
اهداف تحریمهای جامع
در تحریمهای جامع علیه ایران، تضعیف ایده اصلی نظام (ولایت فقیه و رهبری) هدف گذاری شده است. در این ارتباط مجله آمریکایی «فارین افرز» مینویسد : «ایالات متحده…باید ایران را بخاطر اقداماتش در منطقه، حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر تنبیه نماید…باید با بازگست تحریم ها تا جایی که ممکن است ایران را از اقتصاد جهانی جدا نماییم. باید کمپینی برای جنگ سیاسی علیه ایران تشکیل داد که نارضایتی مردم ایران از حکومت را تشدید کرده و تفرقه را در دایره حاکم (حاکمیت) تعمیق نماید…باید تلویزیون، رادیو و شبکه های اجتماعی این پیام را (برای مردم ایران) ایجاد نماید که حکومتی با محوریت روحانیت تنها موجب محرومیت اقتصادی و سیاسی میگردد.»
آمریکاییها بر این انگارهاند که تحریمهای جامع، دولت و مردم را تبدیل به عامل انتقال فشار آمریکا به نظام خواهد کرد. بر این اساس میبایست با هوشمندی؛ اولا مانع از کامل شدن جدول آمریکا شد و ثانیا با ایجاد مطالبه برای اقدام ملی متقابل، دولت را وادار به سرخط شدن به اقدام لازم در برابر آمریکا کرد. البته در کنار این هوشمندی، تبیین ابعاد چرایی اشتباه محاسباتی در اعتماد به آمریکا و چگونگی وارد آمدن #خسارت_محض به منافع ملی نیز ضروری است.
چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا(صلےاللهعلیهوآله):(شیوه تبلیغ)
چرا نماز صبح مۍخوانیم؟
«صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان مےماند.»
چرا نماز ظهر میخوانیم؟
ظهر، همه عالم تسبیح خدا مےگویند زشت است که امت من تسبیح خدانگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که در این ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه مےشود.
چرا نماز عصر مۍخوانیم؟
«عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.»
چرا نماز مغرب میخوانیم؟
«مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم.»
چرا نماز عشا میخوانیم؟
«خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد.»
پدر و مادر مثل قند هستند
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ…
ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﭘﺪر و مادر ﻣﺜﻞ
ﺳﺎعت شنی ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻪ ﺑﺸﻮﻧﺪ ﺑﺮﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﻧﻮ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ
ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ…..
پدر و مادر ﻣﺜﻞ ﻣﺪﺍﺩﺭﻧﮕﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﺩﻧﯿﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﮐﻮﭼﮏ میشوند ﺗﺎ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﮐﻨﻨﺪ
?کاﺵ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ
? ﭘﺪﺭ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻫﺎ ﻣﺜﻞ ﻗﻨﺪ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ
ﭼﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺑﮑﻨﻨﺪ، ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ.
قدر پدر و مادر را بیشتر بدانیم
در قرآن و روایات به حدی به احترام به والدین سفارش شده است گویا بلا تشبیه این دو خدایان روی زمین هستند در بسیاری از این آیات دستور به احترام به والدین پس از عبارات توحیدی آمده است:
«لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،
«وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
«أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،
«وَ قَضى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
«یا بُنَیَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ»
در پایان یادی کنیم از پدر و مادرهایی که امروز کنارمان نیستند با ذکر فاتحه ای ….
"این کار را نکن وگرنه دوستت ندارم!"
از این جمله برای تربیت فرزندتان استفاده میکنید؟
“این کار را نکن وگرنه دوستت ندارم!”
اگر پاسخ شما بله است، فردی با عزت نفس پایین را تربیت میکنید که بعدها مدام در پی تایید شدن توسط دیگران خواهد بود.