موضوع: "پرسش و پاسخ"
تفاوت غیبت و تهمت
جمعه 97/03/11
امام کاظم علیه السّلام فرمودند:
مَن ذَکَرَ رَجُلاً مِن خَلفِهِ بِما هُوَ فیهِ، مِمّا عَرَفَهُ النّاسُ لَم یَغتَبهُ، وَ مَن ذَکَرَهُ مِن خَلفِهِ مِمّا لا یَعرِفُهُ النّاسُ، إغتابَهُ، وَ مَن ذَکَرَهُ بِما لَیسَ فیهِ فَقَد بَهَتَهُ؛
هر کس پشت سر دیگری چیزی بگوید که در او هست و مردم هم آن را می دانند، غیبت نکرده است، هر کس پشت سر دیگری چیزی بگوید که در او هست، ولی مردم نمی دانند، غیبت او را کرده است، و هر کس چیزی درباره کسی بگوید که در او نیست، به او بهتان زده است.
📚اصول کافی، ج2، ص358📚
📌شرح حدیث:
📖 آبرو، از ارزشمندترین سرمایه های انسان در زندگی است.
هم حفظ آبروی خویش لازم است، هم آبروی دیگران.
یکی از اموری که به این سرمایه لطمه می زند، «غیبت» است، و دیگری «تهمت».
کسی که برای ارضای خواسته های درونی خویش، پشت سر دیگران حرف می زند و نقاط ضعف و عیب و خطا و گناهان آنان را برملا می سازد، گناه بزرگی مرتکب می شود؛ چون سبب بی آبرویی ایشان می گردد و برایشان دردسر می آفریند.
داستان حضرت یوسف(ع) و چندین سال زندان، به خاطر تهمتی بود که زلیخا همسر عزیز مصر به او زد.
برخی به راحتی پشت سر افراد غیبت می کنند و چون اعتراض شود، می گویند: خودم دیدم، این ضعف و خطا در او هست. خوب! اگر نباشد که تهمت می شود و گناهش بیش از غیبت است.
پیامبر خدا(ص) فرمود: می دانید غیبت چیست؟
گفتند: خدا و رسولش داناترند.
فرمود: درباره برادرت چیزی بگویی که خوشش نمی آید.
گفتند: اگر آنچه می گوییم در او وجود داشته باشد چه؟
فرمود: اگر در او باشد، غیبت است و اگر نباشد، تهمت.(محمد محمّدی ری شهری، میزان الحکمه، حدیث15503.)
📚منبع: حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی.
احکام شبکه بازاریابی
جمعه 97/03/11
حکم بازاریابی های شبکه ای یا همان نتورک بیزینس که بعضا این شرکت ها مجوز از دولت دارند چیست؟
✅ طبق نظر تمام مراجع اگر فعالیت شرکت به صورت هرمی باشد جایز نیست.
🔷آیات عظام نوری و سیستانی: کسب درآمد از این طریق جایز نیست.
🔷آیات عظام مکارم و صافی : کسب درآمد فقط برای واسطه اول حلال است و برای دیگران بنابراحتیاط واجب کسب درآمد از این طریق جایز نیست.
🔷آیت الله خامنه ای: به طور کلى بازاريابى شبکهاى صورت شرعى ندارد و اين قبيل موارد بايد بر اساس قوانين مصوّب مجلس شوراى اسلامى و مورد تأييد شوراى محترم نگهبان باشد.
🔷آیت الله وحید: بازار یابی شبکهای بنابر احتیاط واجب صحیح نیست.
🔷آیت الله شبیری زنجانی: اگر معامله واقعی باشد و سود در مقابل کار حلال مثل معرفی مشتری پرداخت شود و خلاف قانون هم نباشد مانعی ندارد. اخذ پورسانت برای کار حلال اگر خلاف مقررات نباشد، اشکال ندارد
خدا چگونه از رگ گردن به ما نزدیکتر است
شنبه 97/02/08
شاید تجسم حضور خدا برای ما با وسایل ارتباطی چون حواس پنجگانه که در اختیار داریم ، مانند چشم و گوش و حواس دیگر ……. اندکی سخت باشد .
اگر چشم و گوش و حواس دیگر ما تماماطلاعات دریافتی را در هنگام ذخیره در مغز همزمان به مرگز کنترل الهی هم بفرستد
و ان مرکز واحد، متعلق به خداوند سبحان باشد، انوقت چشم ما در حکم دوربین الهی وگوش و پوست و دماغ و زبان ما حکم سنسور هایی را پیدا میکنند که اطلاعات را از محیط اطراف و دنیا ذهن ما میگیرند و بنام ما ذخیره سازی در همان زمان به مرکز هم ارسال میکنند
بدین طریق هر جایی که مجودات زنده هستند خود عامل حضور و کنترل و ثبت وضبط اعمال خود هستند.
و برای خداوند که توانایی اش نا محدود است کنترل تمام این اطلاعات در آن واحد مقدور است.
و پس همه جا با موجودات همراه است .
باچشم ما همه چیز را میبیند و با گوش ما میشنود …….. و تفکر ما را می داند
پس اگر صحبت از نامه اعمال در روز قیامت است.
همان فایلی است که مختص به هر موجود است که توسط خوداو به کمک تمام حواس اش تهیه شده و ثبت گردیده .
و تماما درست است و خطایی ندارد
و اعمال هیچ کس انکار پذیر نیست. چون فیلم عمر وی مجود است
همانطور که در حافظ خود می توانیم حوادث گذشته را بیاد اوریم و فیلم اتفاقات را مرور کنیم .
فایل زندگی ماهم به راحتی در دسترس خواهد بود
شاید این شبیه سازی کاملا با دفتر الهی تطبیق نداشته باشد ولی کمک میکند تا راحتتر حساب و کتاب قیامت را مجسم کنیم و خدا را از رگ گردن به خود نزدیکتر ببینیم
ریشه تکبرآدم در کجاست؟
یکشنبه 97/01/05
اخلاق کبرمنشانه هم ریشهاش در ما نیست در ابلیس بوده، ما اگر تکبر بکنیم اقتدا به ابلیس کردیم. تکبر ابلیس چه بوده؟ یعنی در مقابل حضرت آدم دست به سینه نگذاشته؟ نه دست هم به سینه میگذاشت تواضع هم میکرد، تکبرش در مقابل آدم این بوده که مثلاً با یک قیافه خاصی به آدم گفته که ببین من اصلاً خودم را با تو قابل نسبت نمیدانم تو چه کسی هستی این هم خیلی تکبر چرب و روغنی نیست، تکبر ابلیس در برابر امر و خواسته خدا بوده، همین، «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبى وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرِین»﴿البقرة، 34﴾ اصلاً کاری به آدم ندارد آیه را دقیق شدید؟ اصلاً صحبت آدم در آیه عنوان کبر ابلیس را مطرح نمیکند. من به کل فرشتگان امر کردم سجده کنید حالا یا رو به قبله یا رو به آدم یا غیر از قبله و آدم اصلاً برای من سجده کنید «ابی» رو برگرداند و «استکبر» سجده نکرد این معنی تکبر.
یعنی آن رأس مخلوط تکبر این است که من انسان خاکی هشتاد نود کیلویی ضعیف که هیچ چرخی هم در این عالم دست من نیست هیچ چرخی که حالا به ابر بگویم فردا شب هم بیا تهران خیلی ببار نیم متر هم برف ببار اصلاً دست من نیست، یا به رودخانه بگویم آبت را سربالا ببر یا به خورشید بگویم فتیلهات را بکش پایین گرمایت را زیاد نده، اصلاً هیچی دست من نیست الآن امروز روز جمعه بود الآن نزدیک ساعت ده است، از ده صبح تا الآن دوازده ساعت عمر ما را از ما گرفت، دستمان هم نبود که نپردازیم دوازده ساعت ما را از زن و بچه و دنیا و دانشگاه دور کردند دوازده ساعت به بهشت زهرا نزدیکمان کردند هیچ کاری هم نمیتوانیم بکنیم هیچی دست ما نیست.
منی که هیچی دستم نیست، منی که پنجاه شصت هفتاد صد کیلو هستم، منی که ساختمانم از خاک است، بعد از خاک از نطفه است، خداوند من را از یک چنین آب نجس متعفنی ساخته، حالا من بیایم در مقابل پروردگار سینه سپر بکنم نه من روزه نمیگیرم، من نماز نمیخوانم، من به دین کاری ندارم، من به انبیائت کاری ندارم، من به خودت هم کاری ندارم، من خودم برای خودم یک کسی هستم این تکبر ابلیسی است.
فرعون یک اسم عام است ـ مثل شیطان ـ که فقط آن پادشاه مصر را میگویند. فرعونیان یعنی کسانی که تا روز قیامت اهل تکبر در برابر خدا هستند. آنها حالا مردند و رفتند در برزخ، ائمه(ع) ما که آگاه به برزخ هستند میگویند در برزخ یک بدن به هر روحی داده میشود نه با استخوان و پوست و گوشت و خون، اسم آن بدن، بدن مثالی است یعنی شکل همین بدن را دارد ولی وزن ندارد اما با این بدن روح در برزخ زندگی میکند. چه نوع زندگی میکند؟ برادرانم خواهرانم بستگی دارد زندگی به نوع اعتقادات اخلاق، و اعمال، بستگی به این سه قسمت دارد. حالا اگر اعتقادات من باطل باشد، اعمال من منکر باشد، اخلاق من زشت باشد، زندگی من با آن بدن مثالی در عالم برزخ در آتش است.
درس اخلاق استاد انصاری زاده/حوزه فرهنگ واندیشه
قرآن کریم و اهل بیت(علیهم السلام) چه کسانی را کم عقل معرفی کرده اند؟
دوشنبه 96/12/14
?امروز یکی از مسئولین کشور، منتقدان خود را «کم عقل» نامید؛ خوب است نگاهی به آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع) بیندازیم تا معلوم شود، بی خردان واقعی چه کسانی هستند؟
?اولاً از دیدگاه قرآن کریم، منافقینی که مؤمنین انقلابی را متهم به کم عقلی می کنند، خود بی عقلند، ولی از بی عقلی خود خبر ندارند:
?«وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُون؛ و هنگامى كه به آنها(#منافقان) گفته شود، همانند مردم مؤمن ايمان بياوريد، مى گويند: آيا همچون بی خردان ايمان بياوريم؟ بدانيد اينها خود بی عقل اند، ولى نمى دانند.» (بقره: 13)
?از دیدگاه قرآن کریم، کسانی که با “بی تدبیری"اقتصادی قوام زندگی مردم را به هم می ریزند، بی عقلند:
?«وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً؛ و اموال خود را- كه خداوند آن را وسيله قوام [زندگى] شما قرار داده- به دست سفيهان نسپارید.» (نساء/5)
?از دیدگاه قرآن کریم کسانی که به “ولایت شیاطین"عالم دل می بندند بی عقلند. به این سخنان کنایه آمیز رهبرانقلاب توجه کنید:
?«اگر زندگى بخواهد عزتمندانه باشد، انسانهاى داراى خِرَد و تدبیر، مشکلات را بهخاطر رسیدن به عزت و شرف انسانى و کرامت انسانى و تقرب الىالله تحمل می کنند؛ انسانهایى که بىخِرَدند همین مشکلات در زندگى آنها هست، آنها را با ذلت تحمل می کنند؛ به جاى اینکه ولایت الهى را قبول کنند، ولایت شیاطین را قبول می کنند: «وَاتَخَذُوا مِن دُونِ اللَهِ ءَالِهَةً لِیَکونوا لَهُم عِزاً* کَلا سَیَکفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ یَکونونَ عَلَیهِم ضِداً؛ و آنان غير از خدا، معبودانى را براى خود برگزيدند تا مايه عزّتشان باشد! (چه پندار خامى!)
*هرگز چنين نيست! به زودى (معبودها) منكر عبادت آنان خواهند شد (بلكه) بر ضدّشان قيام مى كنند!»(مریم: 82-81)
فرمولى که “انسانهاى بى خرد"، دستگاههاى بىخرَد، انسانهاى غافل در دنیا انتخاب می کنند و اتخاذ می کنند، اینجور در قرآن کریم رسوا شدهاست.»( 6/03/1393)
?از دیدگاه امیرالمؤمنین(ع)، کسانی که بجای مقاومت در برابر دشمن، نسخه سازش می پیچند، بی عقلند؛ چراکه:
?«ثمرة العقل، الإستقامة؛ #استقامت در برابر دشمن، نتیجه #خردورزی است.» (غررالحکم؛ ص326)
?از دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) کسانی که فریب لبخند دشمن را می خورند، بی عقلند؛ چراکه:
?«فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِي ذَلِكَ حُسْنَ الظَّنِّ؛ گاهى دشمن نزديك مىشود تا غافلگير كند؛ پس دور انديش باش و خوشبينى خود را متّهم كن.» (نهج البلاغه؛ نامه 53)
?و امیرالمؤمنین(ع) حکمیت را پذیرفتند تا کم عقلیِ کسانی که به راحتی فریب لبخند دشمن را خوردند، نمایان شود:
?«فَإِنَّمَا فَعَلْتُ ذَلِكَ لِيَتَبَيَّنَ الْجَاهِلُ وَ يَتَثَبَّتَ الْعَالِمُ؛ من اين كار را كردم تا #نادان خطاى خود را (در اعتماد به دشمن) بشناسد و دانا بر عقيده خود استوار بماند.» (نهج البلاغه؛ خطبه 125)