موضوع: "سیاسی"

بازی دوگانه آمریکا در قبال ایران
دوشنبه 96/06/13
دولت ترامپ و دستیاران وی، شامل سه گروه، جمهوری خواهان سنتی، اعضاء خانواده ترامپ و راستگراهای افراطی است. با وجود اختلاف در این مثلث، کاخ سفید از اختلافات فرصت سازی میکند.
جیمز متیس (وزیر دفاع) رکس تیلرسون (وزیر خارجه) مک مستر (مشاور امنیت ملی) جان کلی (رئیس کارکنان کاخ سفید) ضلع اول هستند که با دو ضلع دیگر در کابینه ترامپ دچار اختلاف شدهاند. چگونگی مواجهه آمریکا با ایران، از مهمترین موضوعات اختلافی در این مثلث است. ضلع جمهوری خواهان سنتی معتقدند در اولویت اول باید دستان ایران را از منطقه قطع کرد. اینان خواهان عدم پرداخت هزینه از سوی آمریکا برای خروج از برجام هستند. در مقابل، دو ضلع دیگر بر خروج آمریکا از برجام و در پیش گرفتن راهبرد تغییر ساختار در مواجهه با ایران تاکید دارند.
وجود اختلاف، فرصت بازی دوگانه و جنگ ادراکی آمریکا (پلیس بد و پلیس خوب) در قبال ایران را فراهم کرده است. آمریکاییها به تعهدات خود در برجام عمل نمیکنند و با وضع تحریمهای جدید، دست بالا را برای خود ایجاد کردهاند. از این بدتر اینکه اختلافات مذکور و بازی دوگانه آمریکا در حال تبدیل شدن به ادراک غلط و اشتباه محاسباتی مجدد در ایران است. برخی با خودکشی از ترس مرگ! اذعان میکنند که با عقب نشینی از منطقه، باید از تحریمهای جدید و راهبرد تغییر ساختار (براندازی) در امان ماند. شاید #کلید بیعملی در مقابل آمریکا، همین موضوع باشد

ذبح اقتصاد_مقاومتی به پای پفیلا و آدامس
شنبه 96/06/11
اینکه با وجود کالاهای ساخت داخل، باید واردات کالاهای مشابه را ممنوع کرد، موضوع پیچیدهای نیست که نتوان آن را درک نمود! کارخانهدار داخلی، وقتی اجناس مشابه خارجی را –که معمولاً به خاطر کمبودن کیفیت، ارزانتر هستند- رقیبی برای تولیدات خود ببیند قطعاً متضرر و دلسرد میشود و حتی در مواردی مجبور به کمکردن کارگران و یا حتی تعطیلی کارخانه میشود.
فقط در چهار ماه ابتدایی سال 96، مقادیر قابلتوجهی واردات بحثبرانگیز، صورت گرفته است. طبق آمار رسمی گمرک، از ابتدای امسال تا پایان تیر، ۷۸۱ تن آدامس از امارات، ۵۸۳ تن شکلات از کشورهایی مثل آمریکا وهند، ۳۰۶ تن بیسکویت از کشورهایی مثل مالزی و ویتنام، 179 تن پفیلا ازآلمان و فرانسه، ۲۰۸ تن ویفر از اوکراین و ایتالیا، ۲۴۲۰ تن مربا و ژله از جاهایی مثل کاستاریکا و اکوادور به ارزش میلیاردها تومان وارد کشور شده است.
چنین عملکردی قطعاً به ضرر تولید داخلی خواهد بود و نهتنها هیچ سنخیتی بااقتصاد مقاومتی ندارد بلکه باید آن را ذبح اقتصاد مقاومتی بهپای سود انحصاری حاصل از واردات پفیلا و و آدامس دانست.

ترامپ کدام روش را برمیگزیند؟
شنبه 96/06/11
لغو برجام : ترامپ اعلام کند که ایران تنها به «متن» توافق پایبند بوده و با آزمایشهای موشکی و حمایت از تروریسیم «روح» آن را زیر پا گذاشته. در این حالت، آمریکا برای هر گونه اقدام علیه ایران در انزوا قرار خواهد گرفت.
عدم پایبندی ایران به برجام : دولت آمریکا اعلام کند؛ ایران به برجام پایبند نبوده اما واشنگتن، بنا به هر دلیلی، قصد اجرای آن را دارد. چنین اقدامی باعث خواهد شد کنگره برای از سرگیری تحریمها علیه ایران رأیگیری نکند.
بازرسی از مراکز ایران : ترتیب دادن آزمونی که واشنگتن انتظار دارد ایران در آن مردود شود. در این روش، آمریکا با ارائه اطلاعاتی به آژانس، ایران را به فعالیتهای هستهای مشکوک متهم و خواستار بازرسی شود.
سه اقدام احتمالی ترامپ درباره برجام، نقل قول روزنامه نیویورک تایمز از مقامهای دولت آمریکا است. در این ارتباط، اظهارات «نیکیهیلی» و «آمانو» گزینه مورد نظر جمهوری خواهان سنتی (گزینه سوم) را محتملتر خواهد کرد.
DrRezaSeraj

خاطرات مستر همفر (3)(دشمن شناسی،بدعت)
پنجشنبه 96/06/09
کشور بريتانيا از هند به دليل وجود قوميّتهاي مختلف، اديان متفاوت، زبانهاي گوناگون و منافع بسيار، در صورت برخورد با آن موارد نگراني نداشت. چنانكه چين نيز نمي توانست نگران کننده باشد. زيرا اديان بودا و کنفوسيوس که بيشتر مردم آن کشور پيرو آنها بودند انگيزه قيام را در آنان برنمي انگيخت.
اينها دو دين مرده اي هستند که به مسايل اجتماعي کاري ندارند و تنها به ابعاد دروني مي پردازند و احتمال ضعيف داشت که احساسي ملّي در ميان مردم اين دو منطقه پديد بيايد.
بنابراين بريتانياي کبير از اين دو منطقه نگراني نداشت. ما از امكان به وجود آمدن تحوّلاتي در آينده نيز غافل نبوديم و برنامه هاي دراز مدّتي را براي گسترش تفرقه، ناداني، فقر، و گاه بيماري، در اين کشورها برنامه ريزي کرديم.
پيدا کردن پوشش مناسب براي اين اهداف نيز دشوار نبود، پوششهايي با ظاهر جذّاب و خيره کننده و باطني استوار، که با تمايلات روحي مردم در اين مناطق متناسب بود.
براي توصيف کار ما، مي توان از يك مثل قديمي بودايي ياد کرد که ميگويد : اگر چه دارو تلخ است امّا به گونه اي رفتار کن که بيمار آن را با شيريني ميل کند.
امّا اوضاع کشورهاي اسلامي ما را نگران مي کرد. ما با اين مرد بیمار(حکومت عثمانی) قراردادهايي بسته بوديم که همه آن به نفع ما بود.
کارشناسان وزارت مستعمرات نيز بر اين باور بودند که اين مرد کمتر از يك قرن آينده، نفسهاي آخرش را خواهد کشيد. ما همچنين قراردادهاي پنهاني با دولت ايران بسته بوديم و نيز جاسوسها و مزدوراني در اين دو کشور به کار گرفته بوديم. رشوه، فساد اداري و سرگرمي پادشاهان با زنان زيبا مانند موريانه در آنها نفوذ کرده بود ولي با اين همه برنامه ريزي به دلايل زير ما به نتايج کار اطمينان نداشتيم:
١. نيروي اسلام در جان فرزندانش.
٢. روزگاري اسلام دين زندگي بوده که سروري داشته، و برده خواندن سروران دشوار است.
٣. ما اطمينان نداشتيم که عثماني ها و پادشاهان ايران آگاه نشوند و برنامه هاي سلطه گرانه ما را در هم نريزند.
٤. ما از عالمان مسلمان بسيار نگران بوديم.
..چشمها در كاسه ی سر ميچرخيد امّا، پيرمرد، كوچه ها و محلّه ها را پشت سر ميگذاشت. در سكوتِ او فريادي بلند تا آسمان بالا ميرفت: «باراني شدن!»
كم كم غوغايي در دلها پيدا شد. گويا مردم، يكي يكي چيزي را به ياد مي آورند. چيزي كه سالها بود از يادشان رفته بود. «باراني شدن».
باراني شدن يعني: «براي ديگران باريدن»
چشم پيرمرد كه به صورت مردم مي افتاد هركس چيزي درمي يافت.
باراني شدن؛ بي تقاضا و سؤال باريدن.
باراني شدن؛ با خاك نشينان و خاك درآميختن.
تبسم آرام پيرمرد تأييدي بر دريافت همه ی كساني بود كه ناگهان در دلشان اتفاقي مي افتاد و از چشمشان برقي مي جهيد.
باراني شدن؛ بر صحرا و دشت و كوه و بيابان يكسان باريدن.
باراني شدن؛ زلال و شفاف شدن…
شاعر پير، كوچه ها را پشت سر ميگذاشت، از محله ها ميگذشت و پشت سر خود غوغايي به پا ميكرد. كم كم مردم باران را به ياد مي آوردند. تازه باران را مي فهميدند.
باراني شدن؛ جاري شدن، نايستادن.
باراني شدن؛ آسماني شدن، آبي شدن.
ديگر صدا از زير گنبد يا طاقي نبود. در دلها بود كه غوغا ميكرد. اتفاقي در جان مردم شهر افتاده بود.
مردم باراني شدن را سالها پيش از ياد برده بودند.
حالا ديگر صدا همه ی حجم جسم و جانشان را پر ميكرد.
چشمها به آسمان دوخته شده بود.
همه از خانه بيرون زده بودند. و پابرهنه راهي دشت و صحرا.
از هم خجالت ميكشيدند و از آسمان امّا، جملگي، «باراني شدن» را ميخواستند.
«باراني شدن» را طلب ميكردند. باران را صدا ميكردند.
و ناگهان، باران، باريدن گرفت.
( با تلخیص)

خاطرات مستر همفر (2)(دشمن شناسی،بدعت)
پنجشنبه 96/06/09
بخش اول:
از گذشته هاي دور حكومت بريتانياي کبير مانند امروز در اين انديشه بود که امپراطوري بزرگ و گسترده خود را چگونه حفظ کند: امپراطوري که آفتاب هيچگاه در آن غروب نميکرد.
بريتانيا در مقايسه با مستعمرات خود همچون هند، چين و خاورميانه، کشوري کوچك بود. اگر چه ما در بخشهاي بزرگي از اين کشورها حكومت دست نشانده نداشتيم و کار را خود مردم انجام مي دادند، امّا سياستهاي فعّال و موفقيّت آميز ما در اين کشورها به پيش مي رفت، و ما به سوي حاکميّت کامل بر آنها گام برمي داشتيم.
بنابراين ما بايد به دو نكته مي انديشيديم:
١. در مناطقي که بر آنها تسلّط پيدا کرديم حاکميّت خود را حفظ کنيم.
٢. بخشهايي که هنوز زير سلطه ما نيستند به مستعمرات خود بيفزاييم.
وزارت مستعمرات براي هر يك از اين کشورها کميسيون خاصّي برگزيد تا به بررسي اين مسايل بپردازد. و من خوشبختانه از ابتداي ورود به اين وزارت مورد اعتماد وزير بودم؛ و کار در کمپاني هند شرقي به من سپرده شد. اين کمپاني اگر چه هدف آشكارش بازرگاني بود، در حقيقت راههاي تسلّط بر هند و به چنگ آوردن سرزمينهاي دور شبه قاره هند را جستجو ميکرد.
ادامه دارد…