خاکسپاری پیکر مطهر "جُوْن"
پنجشنبه 96/07/20
غلام ابوذر غفاری و صحابی با وفای حضرت سیدالشهداء (ع)
ﺟﻤﻌﻰ ﺍﺯ ﺑﻨﻰ ﺍﺳﺪ ﺑﺪﻥ ﺷﺮﻳﻒ “ﺟﻮﻥ” ﻏﻠﺎﻡ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﻏﻔﺎﺭﻯ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﻧﻮﺭﺍﻧﻰ ﻭ ﺑﺪﻧﺶ ﻣﻌﻄﺮ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻓﻦ ﻛﺮﺩﻧﺪ.
? ﻣﻨﺘﺨﺐ ﺍﻟﺘﻮﺍﺭﻳﺦ: ﺹ 311
گوشه ای از زندگی جناب “جون"رحمة الله علیه:
جناب ﺟﻮﻥ رحمة الله علیه، ﻛﺴﻰ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ 150 ﺩﻳﻨﺎﺭ ﺧﺮﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﺑﺨﺸﻴﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺑﺬﻩ ﺗﺒﻌﻴﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﻏﻠﺎﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺭﺑﺬﻩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺣﻠﺖ ﺟﻨﺎﺏ ﺍﺑﻮﺫﺭ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻣﺮﺍﺟﻌﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﻪ ﻣﻜﻪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻜﻪ ﺑﻪ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺁﻣﺪ.
ﻧﻪ ﺁﻗﺎﻯ ﻣﻦ، ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺟﺪﺍ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻡ ﺗﺎ ﺧﻮﻥ ﺳﻴﺎﻩ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺧﻮﻥ ﺷﻤﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﺨﻠﻮﻁ ﮔﺮﺩﺩ. ﺟﻮﻥ ﻣﻰ ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﺣﺪّﻯ ﻛﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﮔﺮﻳﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍﺩﻧﺪ.
? و در روایتی امام حسین علیه السلام این غلام را به امام زین العابدين علیه السلام بخشیدند و حضرت سید الساجدين علیه السلام او را در راه خدا آزاد کردند
و بعد جون برای کسب اجازه به محضر ارباب رفته و اجازه گرفتند و به میدان رفتند.
جون و لحظه خداحافظی و گریه اطفال خیام:
ﺑﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺟﻮﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻯ 90 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩ، ﻭﻟﻰ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺍﻧﺲ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻰ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. ﺍﻭ ﺑﻪ ﻛﻨﺎﺭ ﺧﻴﻤﻪﻫﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﻰ ﻭ ﻃﻠﺐ ﺣﻠﺎﻟﻴّﺖ ﺁﻣﺪ، ﻛﻪ ﺻﺪﺍﻯ ﮔﺮﻳﻪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ.
ﻫﺮ ﻳﻚ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻧﻰ ﺳﺎﻛﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻴﻤﻪﻫﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺷﻴﺮﻯ ﻏﻀﺒﻨﺎﻙ ﺭﻭﻯ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻗﻮﻡ ﻧﺎﭘﺎﻙ ﻛﺮﺩ.
ﺍﻭ ﺟﻨﮓ ﻧﻤﺎﻳﺎﻧﻰ ﻛﺮﺩ، ﺗﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺯﺧﻤﻬﺎﻯ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻰ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩﻧﺪ.
ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﻣﻦ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﺮﻳﺴﺖ، ﻭ ﺩﺳﺖ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺟﻮﻥ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
"ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺑﻴّﺾ ﻭﺟﻬﻪ ﻭ ﻃﻴّﺐ ﺭﻳﺤﻪ ﻭ ﺍﺣﺸﺮﻩ ﻣﻊ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ”
ﺑﺎﺭﺍﻟﻬﺎ ﺭﻭﻳﺶ ﺭﺍ ﺳﻔﻴﺪ ﻭ ﺑﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺧﻮﺵ ﻓﺮﻣﺎ ﻭ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻋﺼﻤﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﺤﺸﻮﺭﺵ ﻧﻤﺎ.
ﺍﺯ ﺑﺮﻛﺖ ﺩﻋﺎﻯ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻭﻯ ﻏﻠﺎﻡ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺎﻩ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺭﺧﺸﻴﺪﻥ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻮﻯ ﻋﻄﺮ ﺍﺯ ﻭﻯ ﺑﻪ ﻣﺸﺎﻡ ﺭﺳﻴﺪ.
ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﺪﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﻣﻨّﻮﺭ ﻭ ﺑﻮﻳﺶ ﻣﻌﻄﺮ ﺑﻮﺩ.
ﻭﺳﻴﻠﺔ ﺍﻟﺪﺍﺭﻳﻦ ﻓﻰ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ: ﺹ 115
راه حضرت سیدالشهداء (ع) در دو جمله خلاصه شده...!
پنجشنبه 96/07/20
حضرت سیدالشهداء (ع) رفت اما ما که مدعی هستیم به راه او رفتیم؟ دو جمله تمام مطلب است: إنما… -کلمه ی حصر- «إنما خرجت لطلب الإصلاح فی أمة جدّی»، این مطلب اول.
مطلب دوم: «أرید أن آمر بالمعروف و أنهی عن المنکر». همه تان این دو جمله را برنامه کنید، مبادا غفلت کنید، این ایام را از دست بدهید، از این نسیم بهار که دل ها را زنده میکند، غفلت کنید.
یکی اصلاح در امت؛ دوم امر به معروف، نهی از منکر. معروف را بشناسید، منکر را بشناسید. « وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ دعوت کنند به خیر یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر ». این چه مقامی است؟
اولا قرآن را بفهمید «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» این یک آیه. حالا از این امتی که خیر الامم است ولتکن منکم… – کاری کنید که از این عده باشید – و لتکن منکم امه دعوت کنند به خیر، امر کنند به معروف، نهی کنند از منکر. خوشا به حال آنها که این سعادت را یافتند: ایام تحصیل تفقه در دین، ایام تبلیغ انذار مؤمنین.
امام پنجم به جابر بن یزید جعفی وصایایی دارد بسیار عمیق. یک جمله اش این است: عرض کن خودت را بر کتاب الله. کتاب خدا میزان است. میزان زندگی بشر قرآن است. اگر دو کفه این میزان را بگیری: یک کفه تفقه در دین است. کفه دوم انذار مؤمنین و مؤمنات.
دو بالی که پرواز کنید تا اعلا علیین تهیه کردی. بی بال طیران محال است، با یک بال هم پرواز غیر ممکن است، دو بال لازم است. بال اول پرواز به درجات علا میشود تفقه. بال دوم میشود انذار و امر به معروف و نهی از منکر. آن وقت است که می توانی بگویی: ما به آن راهی رفتیم که سید الشهداء رفت «ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر».
در این راه چه کرد؟! کاری کرد که باور کردنی نیست. امری که خدا- ذات قدوس حی قیومی که لا یدرک و لا یوصف- اول کسی است که ذکر مصیبت او کرده. خدا! مصیبت خوان او، ابراهیم، خلیل، موسای کلیم، عیسای مسیح، نوح نبی، همه انبیا و مرسلین مستمع عاشورای او.
? بخشی از متن بیانات آیت اللّه وحید خراسانی
میخوای بری پولت رو خرج این عربا کنی؟
پنجشنبه 96/07/20
گفتم: دارم میرم کربلا…
گفت: کربلا؟! این همه فقیر توی این مملکت داریم، میخوای بری پولت رو خرج این عربا کنی؟
- یعنی اگر خرج عربا نشه، خرج ترکا و اروپاییا و تایلندیا بشه عیب نداره؟ یا مثلاً اماراتیا و قطریا عرب نیستن؟ در ضمن، اربعین دارم میرم؛ پولی که خرج نمیکنم هیچ، همهی خرج رو هم مهمان همین عربایی هستم که شما میگین، که ما بهشون میگیم عاشقان امام حسین .
- حالا در مورد خرجش هر چی. خود امام حسین راضیه که جونتون به خطر بندازی توی این شرایط بری اونجا؟
- کدوم شرایط؟ این که داعش چندکیلومتری اونجاس و وهابیا هر سال کلی نقشه برای خرابکاری میکشن؟ تازه، آمار بگیری، تلفات و خطرات چندسال اخیر توی کربلا، معادل تلفات یک شب لاسوگاس نیست، اونم مرکز تفریحی آمریکا، مهد امنیت جهان!
سه گروهی که برای تحریف قیام امام حسین(ع)پیمان برادری بستند.
پنجشنبه 96/07/20
سه گروه در کنارهم پیمان برادری دارند
وهابیت،بهائیت و شیعیان جاهل
هر سه در کنار هم یک خروجی و نتیجه دارند:
تحریف قیام حسین(ع)
وهابیت با جمود فکری اش
بهائیت با رسانه ها و تمسخره و استهزاهایش
شیعیان جاهل (شیعیان اسمی) با قمه و عزاداری های ساختگی شان
محصول این سه ظلم به حسین(ع) است
خون حضرت علي اصغر عليه السلام به زمين باز نگشت؟ مستندات تاریخی آن چیست؟
پنجشنبه 96/07/20
ابو الفرج اصفهاني يكي از مورخان بزرگ در كتاب «مقاتل الطالبين» از شاهدان ماجرا، نقل كرده است كه امام حسين عليه السلام خون را به طرف آسمان ميپاشيد و چيزي از آن دو باره به زمين بر نميگشت:
«مورع بن سويد از شاهدان قضيه نقل كرده است: همراه حسين عليه السلام فرزندش كوچكش بود، تيري آمد به گلويش نشست.
حسين عليه السلام خون را از گلو و پشت گردنش ميگرفت و آن را به سوي آسمان پرتاپ ميكرد و چيزي از آن خون بر نميگشت در آن حال ميفرمود: خدايا مقام فرزندم در نزد تو كم تر از ناقصه صالح نيست.»
?مقاتل الطالبيين، ص 60،
خوارزمي يكي ديگر از علماي اهل سنت، علاوه بر اينكه #پاشيدن خود را به طرف آسمان نقل كرده:
«امام فرمود: علي را بياوريد تا با او خدا حافظي كنم. آن را كودك را به ايشان دادند، حضرت او را ميبوسيد و ميفرمود: واي بر گروهي كه دشمن آنها جد توست. هنگاميكه اين كودك در آغوش امام بود، حرمله بن كاهل اسدي با رها كردن تير او را در آغوش امام ذبح كرد. حسين عليه السلام خونش را جمع كرد تا كف دستش پر شد آنگاه به سوي آسمان پرتاب نمود و فرمود: خدايا اگر ياري [ظاهري] را از جانب آسمان از ما گرفتي، پس در عوض، بهتر از آن را براي ما قرار بده. آنگاه حسين عليه السلام از اسبش پياده شد و با غلاف شمشيرش براي او قبري آماده ساخت و او را با خونش دفن كرد و بر او نماز خواند.»
?مقتل الحسين، ج 2، ص 37،
#مباهله_قرن_21