ما مال خداییم نه مال غصه نه غم....
جوانی عکس خودش را
نزد حضرت امام(رحمت الله علیه) فرستاد
و گفت: آقاجان ؛
یک نصیحتی برای دنیا وآخرت
به من کنید تا برایم کافی باشد،
حضرت امام(رحمت الله علیه) نوشت:
« اِنّا لِلّه و اِنّا اِلیه راجعون »
ما مال خدائیم
آدم مالِ کسی را
صرف دیگری نمی کند..
بخشی از خطبه 111 نهج البلاغه امیرالمؤمنین ارواحنافداه:
دنیای حرام بسیار فریبنده و بسیار زیان رساننده است،
دگرگون شونده و ناپایدار،
فنا پذیر و مرگبار،
و کشنده ای تبهکار است،
و آنگاه که به دست آرزومندان افتاد و با خواهشهای آنان دمساز شد مینگرند که جز سرابی بیش نیست که خدای سبحان فرمود:
«زندگی چون آبی ماند که از آسمان فرو فرستادیم و به وسیله آن گیاهان فراوان رویید سپس خشک شده، باد آنها را پراکنده کرد و خدا بر همه چیز قادر و تواناست».
کسی از دنیا شادمانی ندید جز آن که پس از آن با اشک و آه روبرو شد، هنوز با خوشیهای دنیا روبرو نشده است که با ناراحتیها و پشت کردن آن مبتلا میگردد،
شبنمی از رفاه و خوشی دنیا بر کسی فرود نیامده جز آن که سیل بلاها همه چیز را از بیخ و بن میکنند.
هر گاه صبحگاهان به یاری کسی برخیزد، شامگاهان خود را به ناشناسی میزند،
اگر از یک طرف شیرین و گوارا باشد از طرف دیگر تلخ و ناگوار است.
کسی از فراوانی نعمتهای دنیا کام نگرفت جز آن که مشکلات و سختیها دامنگیر او شد،
شبی را در آغوش امن دنیا به سر نبرده جز آن که صبحگاهان بالهای ترس و وحشت بر سر او کوبید،
بسیار فریبنده است
و آنچه در دنیاست نیز فریبندگی دارد،
فانی و زودگذر است
پاسخ امام صادق در مورد تقسیم کردن بهشت و دوزخ توسط امام علی(ع):
فرمودند: چون دوستی او ایمان و دشمنی او کفر است و بهشت از برای اهل ایمان و آتش برای اهل کفر آفریده شده است. از این رو او قسمت کننده بهشت و دوزخ است. پس جز دوستدارانش کسی به بهشت نمی رود و جز دشمنانش کسی به جهنم نمی رود.
➖مفضل میگوید: گفتم ای پسر رسول خدا، آیا انبیاء و اولیاء او را دوست داشته اند و دشمنانشان او را دشمن میداشتند؟
?فرمودند : آری، گفتم: چگونه چنین چیزی ممکن است؟
➖فرمود: آیا میدانی که پیامبر صلی الله علیه و آله در روز خیبر فرمود: فردا پرچم را به دست مردی می دهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش او را دوست دارند و او بازنمی گردد مگر آنکه خداوند با دستانش فتح را انجام دهد. گفتم آری،
?فرمود: آیا میدانی که وقتی پرنده ای کباب شده برای پیامبر آوردند، فرمود: خداوندا کسی از بندگانت را که از همه دوست تر داری حاضر کن تا با من این پرنده را بخورد، و منظورش علی علیه السلام بود. گفتم آری،
?فرمود: آیا ممکن است که انبیاء و اولیای خدا و اوصیایشان کسی را که خدا و رسولش دوستش دارند و او نیز خدا و رسولش را دوست دارد، دوست نداشته باشند؟ گفتم: نه،
?فرمود: آیا ممکن است که مؤمنان از امتهای ایشان حبیب خدا و حبیب رسول خدا و انبیای او را دوست نداشته باشند؟ گفتم: نه،
?فرمود: بنابراین ثابت شد که همه انبیاء و پیامبران و همه مؤمنین علی بن ابیطالب را دوست داشتند کما اینکه ثابت شد که مخالفان آنها او و دوستدارانش را دشمن میدارند. گفتم: آری،
?فرمود: بنابراین از اولین و آخرین خلق اگر او را دوست نداشته باشند، وارد بهشت نمی گردند. از این رو او قسمت کننده بهشت و دوزخ است.
➖مفضل میگوید: گفتم ای فرزند رسول خدا، مشکلم را حل کردی، خداوند مشکل تو را حل کند، از علم خویش مرا بهره فزون تر ده.
➖فرمود: بپرس ای مفضل،
گفتم: ای پسر رسول خدا پس دوستدار علی بن ابی طالب وارد بهشت و دشمن اش وارد جهنم میگردد. رضوان و مالک چطور؟
?فرمود: ای مفضل، آیا میدانی که خداوند تبارک و تعالی رسول خدا صلی الله علیه و آله را که به صورت روحی بود، دو هزار سال قبل از آفرینش خلق به نزد ارواح انبیاء علیهم السلام فرستاد؟ گفتم: بلی،
? فرمود: آیا میدانی که او از آنها خواست تا توحید خداوند گویند و به اطاعت او بپردازند و از امر او تبعیت کنند و آنان را به بهشت وعده داد و مخالفان را و منکران را به آتش بیم داد؟ گفتم: آری،
?فرمود: پس رسول خدا ضامن وعده یا تهدیدی که از سوی خداوند عز و جل کرده، نیست. گفتم: آری،
?فرمود: آیا علی بن ابی طالب جانشین و امام امت او نیست؟ گفتم: چنین است،
?فرمود: آیا رضوان و مالک از جمله فرشتگان و استغفار کنندگان برای شیعیان نجات یافته به خاطر محبت او نیستند؟ گفتم آری،
?فرمود: بنابراین علی ابن ابی طالب قسمت کننده بهشت و دوزخ از طرف رسول خداست و مالک و رضوان به امر الهی دستور امیر مؤمنان علی علیه السلام را اجرا میکنند. ای مفضل اینها را بیاموز که از گنجینه پنهان علم است و آن را جز به اهلش به کسی دیگر مگو.
علل الشرائع،ج ۱،ص۱۹۳،باب ۱۳۰،ح۱
تفسیر برهان،ج1،ص40
بینش علمی و فلسفی و عرفانی، محتاج بینش دینی هستند استاد علی صفایی حائری:
…آنچه وضعیت فکری امروز من است در این خلاصه می شود که
بینش علمی بر اساس تجربه
و بینش فلسفی بر اساس استدلال
و بینش عرفانی بر اساس شهود،
همه و همه محتاج بینش دینی هستند.
همانطور که مذهب، به علم در هدف و انگیزه و شکل بندی جهت می دهد، همانطور بر فلسفه و عرفان اثر می گذارد و یقین و شهود، این هر دو را راه می برد.
من در حالی که برای این سه، حرمتشان را قائل هستم، محدودیت هایشان را هم باور کرده ام و این است که به وحی روی آورده ام.