موضوع: "کودکان نور دیده"

یکی از زیباترین وقف ها یا نذری هایی که دیدم این بود

فردی وقف کرده بود که پسته مرغوب تهیه کنند و  تو جیب خدام حرم امام رضا پسته بریزند تا به بچه هایی که میان حرم پسته بدن💚

یک نگاه ظریف و زیبا!

یعنی هم به حق اون بچه ای که ساعتی میاد اونجا توجه کرده بود هم اینکه یه دید خوب و خاطره شیرین نسبت به یک فضای معنوی براش تو ذهنش ثبت کرده بود، هم یه چیزی بود که به حالش مفید بود…

🌾کاش این ظرافت نگاه تو همه اقداماتمون مخصوصا اونهایی که به نام امور مذهبی انجام می دیم باشه
⁉️ مثلا تو یک مجلس حالا هرچی عروسی یا روضه یا …. بچه ها باید چه کار کنند؟ 
چرا نباید فضایی رو براشون در نظر گرفت و سرگرمشون کرد نه اینکه هی کوبوند تو سرشون که ساکت باش!

مثلا یک اتاق رو برای بازی یا قصه خونی یا هر چیز سرگرم کننده دیگه که فراخور سنشون باشه اختصاص بدن 

دیدم جاهایی حتی مجالس روضه که چنین کردند و بسیار هم از طرف مدعوین استقبال شده….

حواسمون باشه هر کاری انجام میدیم همه جوانبش رو بررسی کنیم و حقوق همه رو ادا کنیم… مخصوصا بچه ها

عواقب دوستی های خاله خرسه پدر،مادرها

​یه سری از پدر مادرا که ماشالا از بدنیا اومدن بچه هاشون با محبت های الکی اصلا نمیذارن بچه هاشون رشد کنن. بجای بچه ها تصمیم‌ میگیرن مشق مینویسن، همه کاراشو انجام میدن 

نه مسئولیتی بهش میدن نه هیچی. نمیذارن بچه یکم سختی بکشه تا آبدیده بشه خلاصه یه بچه از کار افتاده و دست پاچلفتی بزرگ میکنن و تحویل جامعه میدن
دم ماه رمضونم که میشه بچش خرس گنده شده میتونه یه خانواده رو بچرخونه بازم مهر و محبت الکی مادر پدر گل میکنه که وا خدامرگم بده ضعف میکنی میفتی میمیری 

حالا بچشون تا دیروز بدغذا بوده و اصلا غذا نمیخورده ها. حساب کنی هر روز برا خودش روزه میگرفته. الان تا ماه رمضون شده مادر پدره حساس شدن نه هنوز وقت روزه گرفتنت نیست. بچه خودش میگه میتونم روزه بگیرم دوست دارم بگیرم

وحی نازل میشه از پدر مادر که نه بر تو واجب نیست.

کی گفته واجب نیست؟

ببخشیدا شما خیلی اشتباه میکنی جای خدا دستور صادر میکنی

اگه به سن تکلیف رسیده باید روزه بگیره

شماهم قرص و محکم تشویقش میکنی باید روزه بگیری عزیزم قربون روزه گرفتنت برم و از این حرفا

سحری هم بلند میشی براش غذای رنگارنگی که دوست داره درست میکنی بخوره تا افطار. تو روز هم چند ساعتی خوابشو بیشتر کنید و کلا فضا رو مهسا کنید فشار بهش نیاد

حالا اگه خیلی ضعیفه و نمیتونه برید بپرسید چیکار باید بکنید. احکامش چیه
بچه دوست داره بزرگ بشه. یکی از چیزایی که بهش ثابت میشه بزرگ شدی اینه که روزه بگیره. کوچیکش نکنید شما
وقتی شما اینجا نمیذاری بچه روزه بگیره و انجام ندادن واجب الهی رو راحت جلوه میدی. بعدا میای پیش مشاور مینالی بچم اعمال عبادی رو که انجام نمیده هیچ، حرف منو باباشم گوش نمیده و به هیچ صراطی مستقیم نیست
خوب خودت باعثش شدی. حریم و حرمت داری رو یادش ندادی
آقا بخدا کسی با نخوردن چند ساعته نمرده. اصلا اینایی که اعتصاب غذا میکنن رو ببینید طرف ۵۰ روز غذا نمیخوره که بمیره نمیمیره لامصب، تو کما میره ولی نمیمیره
حالا چند ساعت غذا نخوری نترس اوف نمیشی. پرخوری شاید باعث بشه قند و چربی و صدتا درد و مرض بگیری بمیری ولی نخوردن چندساعته باعث مریضی نمیشه

اصلا همه پزشکای داخل و خارج میگن برای سلامتی هم مفیده روزه گرفتن. اصلا بخاطر سلامتیت روزه بگیر.
✍ حسین دارابی

​آب نبات تلخ

بعضی پدرها بچه‌ای را که خطایی کرده و نمی‌توانند او را بگیرند، دست در جیب می‌کنند و می‌گویند بیا آب نبات به تو بدهم و به مجرد آمدن، او را گرفته و کتک می‌زنند و فکر می‌کنند خیلی زرنگ بوده‌اند! 
این بچه از این به بعد می‌داند علاوه بر این‌که پدر قدرتمند است، 👈 نقشه‌کش هم هست 
و سایر نصیحت‌ها و تذکرات پدر را از همین قبیل می‌داند که دارد نرمم می‌کند که مرا بگیرد. 
مثلا پدر می‌خواهد قصه پیغمبران را برای او بگوید، او در خیالات خودش می‌گوید که پدر می‌خواهد این کار را بکیند که من حرفش را گوش بگیرم! 
لذا پس از این هر موقع معلّم، مربی و روحانی حرفی بزنند، تداعی می‌کند که این حرف‌ها را می‌گویند که رامم کنند.
مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی «ره»

حسین بن علی علیه السلام فرزند دریاست

پدر وقتی خوش‌اخلاق و با تحمّل و با حوصله باشد؛ بچه با شخصیت می‌شود.

حوصله پدر، حوضی است که بچه در آن رشد می‌کند. بچه، مثل «ماهی» است و #حوصله‌پدر مثل حوض.

آن پدری که حوصله‌اش زیاد است؛ مثل دریاچه است و بچّه تا حدِّ ماهی‌های دریاچه رشد می‌کند و بزرگ می‌شود.

پدری که از این هم با حوصله‌تر است، مثل یک دریاست. بچّه مثل ماهی در دریا به اندازه نهنگ قدرت و جرأت پیدا می‌کند.

شما ببینیدحسین‌بن‌علی علیه السلام فرزند دریاست. در دریای حوصله پدرش و جدّش رشد کرده است، از این جهت است که یک شخصیّت زنده بزرگ است

از وقتی بچه اش به دنیا احساس میکنه از خدا دور شده

حسابی از دست بچه اش عاصی شده‌‌ است. از وقتی بچه اش به دنیا آمده، احساس می کند از خدا دور شده. یاد نمازهای گذشته اش را که می کند، حسرت به دل می شود.
میپرسم :آن عبادتها را که یادش را بخیر میکنی، برای چه کسی انجام می دادی؟
میگوید:این دیگر چه سوالی است؟ معلوم است دیگر برای خدا. می‌گویم :چرا حس می کنید که با مسجد رفتن و ذکر گفتن و قرآن خواندن به خدا نزدیک می شوید.
میگوید:شما راه دیگری هم میشناسید؟
میگویم: وقت اذان است. کودک گرسنه است و غذا می خواهد. خدا راضی است به نماز خواندن یا غذا دادن؟
میگوید:فکر کنم غذا دادن.
میگویم:نماز را خوانده آید و کودک بهانه گرفته است. خدا راضی است به تعقیبات یا آرام کردن؟
میگوید:حتماً آرام کردن.
میگویم :غذا دادن و آرام کردن که مورد رضای خدا است، نمیتواند انسان را به خدا نزدیک کند؟

فکر کنم پاسخ باقی سوالات خود را یافته است.
[کتاب منِ دیگرِ ما]/استاد عباسی