دل نوشته را با دل نوشتم..

سلام یک دلنوشته ای دارم البته در دلم نوشته ها زیاد است اما برای حال فعل خودم در جامعه چیزهایی می بینم که شما هم می بینید.
در متن هر وقت از کلمه جوان استفاده کردم بین مذهبی ها و غیر مذهبی ها تفاوتی قائل نیستم و این دو واژه معنایی ندارد همه یکی هستیم دین و مذهبمان هم یکی می باشد.هر گونه سوء برداشت هم ناپسند است و باطن و ظاهر خود را با دیگران مقایسه نکنید پس لطفا با دقت مطالعه بفرمایید و طبق آیه قرآن افلا تتفکرون…!
به ما جوانان توصیه می کنند که چگونه باشیم و چگونه رفتار کنیم اعم از دختر و پسرش که سرمایه یک کشور جوانان آن کشور است.
به دختران می گویند خواهرم حجابت…
به پسران می گویند برادرم نگاهت….
ما آدم بد نداریم اما اینکه خودش می خواهد بد باشد فرق می کند، از میان دختران تعداد کثیری دچار بی حجابی و بد حجابی شده اند، تا حالا از خود پرسیده ایم چرا این دختر به بدحجابی روی آورده و دچار بی بند باری شده؟
چرا اینجوری شد! این دختر که ذاتا بد نبود از کودکی فرشته ای بود در میان خانواده اش!؟
اساس تربیت یک فرد ،خانواده اش است که آن فرد اعتقادش به دین چگونه باشد حال در جامعه چه بادینش چه ضعیف در دینداریش دچار مشکل شده و ما آن افرادی که دست و پا شکسته دین را دارند و یک عبادت مختصری هم دارند از این فتنه ها جدا نیستند چون در زمان فعل بسیار دامنگیر شده است.
چرا فتنه و بی بند و باری زیاد شده است؟
دلیلش این است که آمار نشان می دهد میزان مزدوج شدن در جوانان به طرز شدیدی کاهش یافته است فاجعه به اینجا می رسد که ما الان بالای 13 میلیون جوان مجرد ایرانی داریم که از سن ازدواج عبور کرده اند.
حال بگویم خواهرم حجابت…برادرم نگاهت…!
این حقیقت است چرا ما با الفاظی می خواهیم خود را تسکین دهیم که با سخن می شود جلوی بی بند باری را گرفت؟ همه که اهل تقوی و ایمان قوی نیستند که ما می خواهیم با فلان سخن و حرف از مسیری که می رود جلوگیری کنیم این هیچگاه عملی نمی شود.
تا زمانی ازدواج در کشور به شکل جهاد گونه صورت نپذیرد و همه گیر نشود همین آش و همین کاسه ست!
خداوند تمام غرایز را در بین مخلوقاتش یکسان آفریده است چطور انتظارمی رود فلانی که متاهلی از مجرد می خواهی فلان کار را نکند ، جوان حق دارد غریزه اش به او اجازه خطا می دهد نمی تواند کنترل کند این حقیقت است چرا ما می خواهیم پشت پرده دستور بدهیم فلان کار را نکن اگر راست می گوییم زمینه ازدواج را برای جوان فراهم کنیم.
این دلنوشته رو چند روزی ست باید درون مرکز شهر می رفتم و مدتی مسیرم از مرکز شهر بود که واقعا وضع افتضاح و اسف بار برای کشوری ست که نام اسلام را یدک می کشد می باشد. دلم پر شد از این همه دود ها مسموم کننده ی درون شهر.
این لکه ننگ دامن جامعه ما را گرفته است..چه بگویم
التماس دعای شدید دارم برای گشایش در ظهور حضرت…

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.