موضوع: "جملات هشت ریشتری"
سه گروهی که برای تحریف قیام امام حسین(ع)پیمان برادری بستند.
پنجشنبه 96/07/20
سه گروه در کنارهم پیمان برادری دارند
وهابیت،بهائیت و شیعیان جاهل
هر سه در کنار هم یک خروجی و نتیجه دارند:
تحریف قیام حسین(ع)
وهابیت با جمود فکری اش
بهائیت با رسانه ها و تمسخره و استهزاهایش
شیعیان جاهل (شیعیان اسمی) با قمه و عزاداری های ساختگی شان
محصول این سه ظلم به حسین(ع) است
دعای چهارکس مستجاب نمیشود :
چهارشنبه 96/07/05
✨امام صادق (ع) ✨
٫ کسی که در خانه بنشیند و بگوید : خدایا روزی مرا برسان ، که خدا به او میگوید : آیا دستور ندادم که پی روزی بروی و تلاش کنی.
٫ مردی که مغلوب زنش شده است ، که خداوند می گوید : آیا اختیار او را به دست تو واگذار نکردم ؟
٫ فردی که دارای مال و ثروت باشد و آن را تباه کند و گوید : خدایا روزیم را برسان که خداوند میفرماید : آیا دستور ندادم که میانه رو باش و اسراف نکن ، سپس این آیه را خواند : بندگان خدا کسانی هستند که هنگام انفاق اسراف نمی کنند و بخل هم نمی ورزند بلکه میان این دو راه میانه را میگرند.
٫ مردی که پول داشته و آن را قرض داده بدون آنکه سندی بگیرد خداوند میفرماید : مگر تو را دستور ندادم که شاهد بگیری ؟
بحارالانوار جلد ۱۰۳ صفحه ۱۲ حدیث ۵۳
مرگ در راه عزّت و احياى حقّ چقدر پيش من آسان است
چهارشنبه 96/07/05
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام :
لَيْسَ شَأْنى شَأنُ مَنْ يَخافُ الْمَوْتَ، ما أَهْوَنَ الْمَوْتِ عَلى سَبيلِ نَيْلِ الْعِزِّ وَاِحْياءِ الْحَقِّ، لَيْسَ الْمَوْتُ في سَبيلِ الْعِزِّ اِلاّ حَياةً خالِدَةً وَلَيْسَتِ الْحَياةُ مَعَ الذُّلِّ اِلاَّالْمَوْتَ الَّذى لاحَياةَ مَعَهُ، اَفَبِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنى… وَهَلْ تَقْدِرُونَ عَلى أَكْثَرِ مِنْ قَتْلى؟! مَرْحَباً بِالْقَتْلِ في سَبيلِ اللّه ِ، وَلكِنَّكُمْ لاتَقْدِروُنَ عَلى هَدْمِ مَجْدى وَمَحْوِ عِزّى وَشَرَفى.
امام حسين عليه السلام فرمود:
جايگاه من جايگاه كسى كه از مرگ بترسد نيست مرگ در راه عزّت و احياى حقّ چقدر پيش من آسان است، مرگ در راه عزّت چيزى جز حيات جاودانه نيست و زندگى با ذلّت جز مرگ و نيستى كه هيچ حياتى همراه ندارد نيست، آيا مرا با مرگ مى ترسانيد. آيا بيش از كشتن من مى توانيد؟ آفرين به مرگ در راه خدا، ولى شما نمى توانيد شكوه مرا نابود كنيد و عزّت و شرافتم را از بين ببريد.
?كلمات الامام الحسين عليه السلام ، 360، ح 348 .
هرگاه عیبی در من دیدی،به خودم خبر بده نه به کسی دیگر، چون تغییر آن دست من است !!
دوشنبه 96/07/03
کار اولت ثواب دارد و نصیحت است،
اما گزینه دوم غیبت است وگناه است. چرا موقعی که چیز منفی در کسی می بینیم، جز خودش همه را خبر می دهیم؟
ما شهرت را با صحبت کردن “در مورد” یکدیگر می دانیم نه “با” یکدیگر! جمله ای که بر یک هتل نوشته بود شگفت زده ام کرد:
” اگر سبب رضایتت شدیم از ما سخن بگو و گرنه با خود ما بگو”
بر خود تطبیقش دهیم تا غیبت از میانمان برود!
نصیحت کن اما رسوا نکن
سرزنش کن اما جریحه دار نکن!
چرا آدمخوبها وقتی بد میشوند، خیلی_بدتر از آدمبدها میشوند؟
پنجشنبه 96/06/23
“آدمخوبها اگر از دینداری لذت نبرند، بعداً بدجوری انتقام میگیرند”
استاد_پناهیان
آدمهای خوب وقتی بد میشوند، خیلی بدتر از آدمهای بد میشوند؛ اینرا باید تبدیل به یک ضربالمثل کرد!
تاریخ آنقدر که از آدم خوبهای بد ضربه خورده، از آدمبدها ضربه نخورده. معنای اصلی نفاق هم در قرآن همین است که «منافقین بعد از ایمان، کافر میشوند»( قَدْ كَفَرْتمُ بَعْدَ إِيمَانِكمُ ؛ توبه/66) اینها از آن کافران اولی، خیلی بدتر میشوند.
دربارۀ فتنههایی آخرالزمان و ریشههایش، روایات زیادی هست. مثلاً اینکه پیامبر(ص) فرمود: زمانی میآید که از اسلام فقط اسمش و از قرآن هم خطش میماند. اینها مساجدشان آباد است اما از نظر محتوی و هدایت، خراب است، فقهای این زمان، بدترین فقها زیر آسمان در طول تاریخ هستند، هر فتنهای هست زیر سر اینهاست و هر فتنهای برگشتش به اینهاست(فُقَهَاءُ ذَلِكَ الزَّمَانِ شَرُّ فُقَهَاءَ تَحْتَ ظِلِّ السَّمَاءِ مِنْهُمْ خَرَجَتِ الْفِتْنَةُ وَ إِلَيْهِمْ تَعُود؛ کافی/8/308) البته فقهای ما انشاء الله که خوبند و جزء اینها نیستند؛ اما بههرحال سعی کنند و مراقب باشند که جزء اینها نباشند، هوشیار بودن همیشه خوبست.
شما میدانید که ابن ملجم، یک زمانی فقیه مدینه بوده(لسان المیزان ج2ص440)، اما بعداً کارش به جایی میرسد که «اشقی الاشقیاء» میشود. و در روایت هست که افرادی مثل خوارج تا روز قیامت در میان مردم خواهند بود(شرح ابنابیالحدید/ 2 /311)
سؤال این است که «چرا خوبها وقتی بد میشوند، خیلی بد میشوند؟» یک دلیلش این است: کسی که گناه را ترک میکنند، اگر از این ترکِ گناه، کِیف نکنند، این برایش عقده میشود. مثلاً در یک موقعیتی که هوای نفسش به او میگوید «خودنمایی کن» او میگوید: «نه! اینجا نمیشود قیافه بگیرم، اینجا همه خاکی هستند، بگذار یکجای دیگر تلافی میکنم!» یعنی این افراد در یک جوّی قرار میگیرند که بهناچار ترک گناه کرده و کارهای خوب انجام میدهند اما از خوب بودن و ترک گناه، لذت نمیبرند. و این پتانسیل منفی، بالاخره یکجایی باز میشود.
دلیل دومش این است که برخی آدمخوبها حسرت آدمبدها را میخورند و فکر کنند که آنها بیشتر کِیف میکنند! مراقب باش حسرت کسی را نخوری! این خیلی مهم است. یک خوبی امام حسین(ع) برای ما این است که با حسین(ع)، لذت دینداری را میچشیم، وقتی به جلسۀ حسین(ع) میآییم، حسرت هیچکجای عالم را نمیخوریم بلکه میگوییم: بیچاره آنهایی که اینجا نیستند!
چه میشود که برخی آدمخوبها خراب میشوند؟ آدمخوبها اگر از دینداری لذت نبرد، بعداً بدجوری انتقام میگیرند. اگر خوبها حسرت بدها را بخورند، یکدفعهای بدجوری از دین بیرون میزنند! لذا این خوبها وقتی بد میشوند، خیلی بد میشوند.
آدم بعد از هر عبادتی ممکن است دچار عُجب شود اما گریه بر حسین(ع) عبادتی است که بعدش آدم عجب پیدا نمیکند، ولی خدا نکند ما گریهکنهای حسین(ع) خراب شویم.
مباهله_قرن_21