براى شناخت جهان، راه‏هايى وجود دارد: تجربه و علم، فلسفه و استدلال و عرفان و حضور.

ما با اين جهان بيرون، دو نوع رابطه‏ داريم؛ هم‏ مى‏ خواهيم آن را بشناسيم‏ و هم از آن‏ خوشحال و يا رنجور مى‏ شويم. اين رابطه ‏ى عاطفى، در بحث ارزش به تو كمك مى ‏كند؛ چون تأثيرپذيرى و رنج و شادى تو، نشان دهنده‏ ى قدر و درجه‏ ى وجودى توست و بايد محاكمه شود كه چرا اين طبيعت را نگه داشته ‏ام، كه از فلان حرف، فلان عمل و فلان برخورد، خوشحال و يا ناراحت بشوم. من مى ‏توانم با دگرگون كردن توقّع‏ ها، تحمّل‏ هايم را زياد كنم.
در قسمت رابطه‏ ى معرفتى، براى شناخت جهان، راه‏هايى وجود
دارد: تجربه و علم، فلسفه و استدلال و عرفان و حضور.
در هر حال در برابر اين سؤال‏ها كه جهان چگونه آغاز شده، چگونه تحوّل يافته و چگونه همراه نظام‏ ها و قانون ‏ها گرديده و رو به كجا دارد، انسان بى ‏تفاوت نمانده و تلاش ‏ها كرده است، گرچه او به دنبال هر شكست، مأيوس شده و به دنبال هر پيروزى، مغرور گرديده، ولى هميشه مى‏ خواسته كه بشناسد و با شناخت عمل كند.
نامه هاى بلوغ، ص: 31

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.